نیم عشر دولتی

نیم عشر دولتی چیست؟ و شامل چه مواردی می شود؟

حتما شما هم اگر با دادگاه و حکم سروکار داشته اید اصطلاح نیم عشر را شنیده اید؟ اما نیم عشر دولتی یعنی چه؟ نیم عشر اجرایی یعنی چه؟ وقتی دعوایی در دادگاه مطرح می کنیم باید بابت اقامه دعوی هزینه دادرسی بپردازیم اما بعد از اینکه حکم دادگاه به طور قطعی صادر شد، کسی که محکوم شده و باید حکم را اجرا کند بابت هزینه اجرا باید هزینه دیگری بپردازد که به آن نیم عشر می گوییم.

انواع نیم عشر

در یک دسته بندی نیم عشر به دو دسته نیم عشر دولتی و نیم عشر اجرایی تقسیم می شود. که هر کدام را به صورت جداگانه توضیح می دهیم و معنی نیم عشر اجرایی و معنی نیم عشر دولتی را بیان می کنیم.

نیم عشر اجرایی چیست؟

کسی که ضمن حکم دادگاه محکوم شده است موظف است حکم را اجرا کند. هزینه ای که بابت اجرای حکم باید پرداخت شود را نیم عشر اجرایی می گویند. اما مواردی در قانون پیش بینی شده است که اگر محکوم آنها را رعایت کند از پرداخت این هزینه ها معاف است.

نیم عشر دولتی چیست؟

اغلب در بحث مطالبه مهریه مطرح می شود؛ سوال رایج در این موضوع این است که نیم عشر مهریه بر عهده کیست؟ همانطور که می دانید دعوای مهریه را هم می توان از طریق دادگاه و هم اجرای ثبت پیگیری کرد. در هر دوی این روشها زن بعد از ارائه درخواست خود باید هزینه ای تحت این عنوان پرداخت کند؛ به این ترتیب که زوجه باید معادل یک بیستم مبلغ مهریه را به حساب دولت واریز کند درواقع بعد از واریز کردن این هزینه است که مرجع قضایی وارد مرحله رسیدگی می شود. پس در پاسخ به این سوال که مهلت پرداخت نیم عشر دولتی چه زمانی است می دانیم که این پرداخت در موقع طرح دادخواست باید صورت بگیرد.

نکته مهم آن است که بعد از اینکه دعوای مهریه به سرانجام رسید و حکم نهایی صادر شد این مبلغ واریز شده از طرف زوجه از مرد اخذ خواهد شد و به زوجه پرداخت می شود. اما تهیه این مبلغ همیشه کار ساده ای نیست و ممکن است توانایی پرداخت آن در ابتدای طرح دعوا وجود نداشته باشد.

شرایط عدم پرداخت نیم عشر دولتی

معافیت از پرداخت نیم عشر دولتی مهریه

در صورتی که زن نتواند این هزینه را پرداخت کند می تواند به دادخواست اعسار از پرداخت را ارائه کند. برای اثبات اعسار خانم باید دو شاهد به دادگاه معرفی کند. مرجع قضایی بعد از بررسی میزان دارایی زوجه و با توجه به شهادت شهود در صورتی که عدم توانایی مالی زن را برای پرداخت نیم عشر احراز کند، حکم اعسار خواهد داد و زن از پرداخت این هزینه معاف خواهد شد. معاف شدن زن از پرداخت این هزینه به این معنی این نیست که این هزینه به طور کلی پرداخت نخواهد شد بلکه با اعسار زوجه دادگاه بعد از صدور حکم قطعی و پرداخت مهریه این هزینه را از مرد دریافت خواهد کرد.

نیم عشر دولتی در صورت رضایت

نکته مهمی که باید به آن دقت شود این است که در صورتی که زن بعد از صدور اجراییه از ادامه روند کار منصرف شود، نیم عشر دولتی از مرد دریافت نخواهد شد.

نیم عشر دولتی چک برگشتی

در صورت عدم وصل چک و برگشت خوردن در صورتی که صادر کننده محکوم شود باید نیم عشر چک برگشتی را که با توجه به مجموع آنچه به آن محکوم شده است تعیین می شود، پرداخت کند.

نیم عشر دولتی چقدر است و چگونه محاسبه می شود؟

همانطور که گفته شد این مقدار معادل یک بیستم خواسته دعواست و بر اساس خواسته خود شما تعیین می شود. بنابراین در نحوه محاسبه نیم عشر دولتی باید بدانید که خواسته شما از دعوا هر مقداری باشد معادل یک بیستم آن هزینه نیم عشر دولتی خواهد بود.

آیا می توان دادخواست اعسار نیم عشر داد؟

در صورتی که ثابت شود فرد توانایی مالی لازم به منظور پرداخت نیم عشر دولتی را ندارد با قاضی اجرای احکام مدنی این موضوع را مطرح کرده و دو شاهد به آن واحد ارائه می کند. به این ترتیب می توان درخواست حکم اعسار از پرداخت نیم عشر دولتی از مبلغ محکوم به را به دادگاه ارائه کرد.

شهود نیز در نزد قاضی اجرای احکام مدنی با ارائه کارت ملی یا شناسنامه درباره میزان دارایی و منبع امرار معاش فرد مورد نظر شهادت می دهند و در صورت عدم توانایی وی در پرداخت مبلغ نیم عشر دولتی دادگاه موضوع را بررسی کرده و پس از راستی آزمایی نظر خود را در این زمینه اعلام می کند.

سایر مقالات:

توقیف اموال برای مهریه

چک برگشتی حقوقی

آیا چک برگشتی حقوقی زندان دارد؟

چک یکی از ابزار انجام معاملات است که بعضا افراد با صدور آن پرداخت های خود را انجام می دهند. همه ما همیشه در مورد دردسرهای ناشی از صدور چک شنیده ایم، اما این دردسرها چرا به وجود می آیند؟ دلیل اصلی آن شاید عدم گاهی نسبت به شرایط و مقررات و قواعد حاکم بر چک، وصول و صدور آن است. اگر ندانیم چه قانونی بر چکی که صادر می کنیم حاکم است ممکن است عواقب زیانباری برای ما داشته باشد. یکی از ابتدایی ترین موضوعاتی که باید بدانیم این است که آیا چک ما حقوقی است و یا چک کیفری ؟ آیا چک برگشتی حقوقی زندان دارد؟ آی دعاوی چک مربوط به کار وکیل چک حقوقی است یا وکیل کیفری؟

چک حقوقی چیست؟

چک به دو دسته حقوقی و کیفری تقسیم می شود، یعنی چک حقوقی را باید در دادگاه عمومی حقوقی و چک کیفری را در دادگاه کیفری پیگیری کرد. برای تشخیص این موضوع قانون گذار شرایطی که منجر به حقوقی شدن چک می شود را تعیین کرده است. این موارد که در ماده 13 قانون صدور چک مقرر شده است از قرار زیر است:

  • در صورتی که ثابت شود چک سفید امضا داده شده باشد.
  • هرگاه در متن چک وصول وجه آن منوط به تحقق شرطی شده باشد.
  • چنانچه در متن چک قید شده باشد که چک بابت تضمین انجام معامله و یا تعهدی است.
  • هرگاه بدون قید در متن چک ثابت شود که وصول وجه آن منوط به تحقق شرطی بوده یا چک بابت تضمین انجام معامله یا تعهدی است.
  • در صورتی که ثابت شود چک بدون تاریخ صادر شده و یا تاریخ واقعی صدور چک مقدم بر تاریخ مندرج در متن چک باشد.
  • در صورتی که در مهلت 6 ماهه دریافت گواهی عدم پرداخت، این گواهی دریافت نشود دیگر امکان پیگیری کیفری چک وجود ندارد و از این رو چک حقوقی خواهد بود.

مراحل شکایت

حال اگر چک شما یکی از شرایط بالا را دارد و برگشت خورده است اولین موضوعی که باید به آن دقت کنید این است که دعوای چک برگشتی حقوقی خود را می خواهید علیه چه کسی اقامه کنید؟ صادر کننده چک، ضامن و یا ظهر نویس؟ دانستن این موضوع از این جهت مهم است که مهلت اقامه دعوای چک برگشتی درباره این افراد متفاوت است.

اقامه دعوی چک برگشتی حقوقی علیه صادر کننده و ضامن صادر کننده: این دعوای مقید به مهلت خاصی نیست و شما هر زمانی می توانید این دعوی را در دادگاه مطرح کنید.

اقامه دعوی چک برگشتی حقوقی علیه ظهرنویس: برای اقامه دعوی علیه ظهرنویس مهلت اعتبار چک برگشتی به این ترتیب معین می شود که شما باید ظرف 15 روز از تاریخ سررسید چک اقدام به دریافت گواهی عدم پرداخت کنید و بعد از آن ،از تاریخ صدور گواهی عدم پرداخت 1 سال مهلت دارید دعوای خود را اقامه کنید. در غیر این صورت دیپگر دعوای شما علیه ظهرنویس در دادگاه پذیرفته نخواهد شد.

بعد از اینکه خوانده دعوی خود را مشخص کردید و مدارک خود را آماده کردید، می توانید دادخواست خود را در سامانه قضایی ثبت کنید و دعوای مطالبه چک برگشتی حقوقی خود را مطرح کنید.

قوانین چک برگشتی و حکم جلب

بعد از صدور حکم قطعی از دادگاه شما باید به دادگاه صالح درخواست صدور اجراییه کنید تا وارد عملیات اجرایی حکم دادگاه شوید.

بعد از صدور اجراییه از تاریخ ابلاغ آن به محکوم علیه، 10 روز به او مهلت قانونی داده می شود تا حکم دادگاه را اجرا کند و طلب شما را بپزدازد.

سوالی که اغلب در این شرایط ایجاد می شود این است که اگر حکم را اجرا نکرد وضعیت چه خواهد بود؟ آیا عدم پرداخت چک برگشتی حقوقی زندان دارد؟

در پاسخ باید گفت در صورتی که محکوم علیه در مهلت مقرر بدهی خود را پرداخت نکرد شما می توانید به طرق قانونی اموال و دارایی او را توقیف کرده و از اموال توقیف شده به میزان وجه چک به شما پرداخت خواهد شد. اما در صورتی که اموالی از محکوم به دست نیاوردید می توانید از دایره اجرای احکام تقاضای حکم جلب محکوم را بنمایید.

مقالات مرتبط:

مطالبه چک از ورثه

ملک ورثه ای

ملک ورثه ای چیست و نکات قانونی که باید بدانیم چیست؟

به طور کلی زمانی که مالک ملکی فوت می کند، ملک به وراث وی انتقال می یابد. در این صورت چنین ملکی را ملک ورثه ای می نامند. در ادامه به جزئیات بیشتر در این زمینه و نکات کلیدی پیرامون مراحل خرید و فروش آن خواهیم پرداخت.

ملک ورثه ای چیست؟

املاک موروثی املاکی هستند که صاحب آن فوت شده است و مطابق با قوانین و مقررات به وراث شخص فوت شده رسیده است. به عبارت دیگر، هنگامی که مالک فوت می کند مطابق با قانون انحصار وراثت، ملک مورد نظر به واراث منتقل می شود، مگر آن که وصیت نامه رسمی تنظیم شده باشد یا شرایط خاصی برای ملک در نظر گرفته شده باشد، در این صورت ملک ورثه ای به شمار می آید. لازم به ذکر است در صورتی که بیش از یک وارث وجود داشته باشد، وراث نسبت به اموال به جای مانده از فرد فوت شده مالکیت مشاع دارند.

معاملات املاک موروثی چگونه است و باید به چه نکاتی توجه کرد؟

در معاملات ملک ورثه ای باید نکاتی را در نظر گرفت تا به شکلی صحیح صورت پذیرد. از جمله این نکات می توان به موارد زیر اشاره کرد:

احراز مالکیت

احراز مالکیت وراث در زمان خرید ملک ورثه ای یکی از مهم ترین موضوعاتی است که باید به آن پرداخته شود. به عبارت دیگر، چنانچه ملک مورد معامله از جمله املاک موروثی باشد، باید سند مالکیت به نام فردی باشد که فوت نموده است. در این میان گواهی انحصار وراثت مهم ترین مدرکی است که می توان به وسیله آن احراز مالکیت نمود. گواهی انحصار وراثت از سوی شورای حل اختلاف صادر شده و در آن نام ورثه و میزان ارث هر یک ذکر می گردد. لازم به ذکر است در زمان خرید ملک ورثه ای علاوه بر مشاهده گواهی انحصار وراثت و شناسنامه متوفی، احتمال وجود وراث دیگر نیز بررسی شود.

مبایعه نامه

چنانچه وراث متعددی وجود داشته باشد، تمامی آن ها باید مبایعه نامه را امضاء نمایند یا وکیلی به نیابت از آن ها در هنگام معامله حضور داشته باشد و مبایعه نامه را امضاء نماید. چنانچه بعضی از وراث سهم خود را بفروشند، اما 1 یا چند نفر دیگر از وراث مبایعه نامه ملک را امضاء نکرده و حاضر به فروختن ملک نشوند، خریدار تنها به وسیله دادگاه می تواند دیگر وراث را وادار به فروش نماید، زیرا وراثی که مبایعه نامه ی ملک را امضاء کرده اند، تنها نسبت به سهم خویش حق فروش دارند.

اموال صغیر

چنانچه بین وراث فرد صغیر ( کمتر از پانزده سال) وجود داشته باشد، طبق قانون تصرف در اموال او ممنوع و حق معامله ی آنان با قیم می باشد. به عبارت دیگر در این صورت لازم است برای فرد صغیر، قیم گرفته شود و جهت خرید املاک موروثی باید با قیم وی معامله شود. در نتیجه در صورتی که فرد صغیری در وراث باشد باید بررسی قیم‌نامه وی را هم به مراحل انجام معامله اضافه کرد.

به علاوه، طبق قانون قیم اجازه فروش اموال فرد صغیر را ندارد، مگر آنکه برای فروش اموال طفل صغیر از دادسرا مجوز بگیرد. خریدار ملک موروثی نیز این مجوز رسمی را در زمان معامله باید از قیم دریافت کند تا دچار مشکل نشود.

وصیت نامه

وصیت نامه می تواند به شکل عادی یا به شکل رسمی باشد و همه ی افراد نیز می توانند تا یک سوم اموال خود را وصیت نمایند. بنابراین، توصیه می شود پیش از هر کاری از وارثان پرسیده شود فرد فوت‌شده وصیت‌نامه ای در زمینه ملک مورد نظر دارد یا خیر. به عنوان مثال اگر قسمتی از ملک به فردی واگذار شده باشد، آن شخص در هنگام معامله ملک حتما باید حضور داشته باشد و اگر فرد از این مسئله بی اطلاع باشد برای او این امر دردسر ساز خواهد شد.

چه مدارکی را باید در هنگام خرید ملک ورثه ای از وراث دریافت کرد؟

برای آن که یک معامله به درستی صورت پذیرد باید به هنگام خرید ملک ورثه ای مدارکی را از جمله شماره و مشخصات و نیز مرجع صدور همه ی مدارک و مستندات از وراث دریافت شود. این مدارک عبارت اند از:

  • سند مالکیت ملک
  • شماره سریال
  • گواهی انحصار وراثت
  • در صورت وجود ورثه زیر سن قانونی، وجود قیم نامه الزامی است.
  • وصیت نامه
  • وکالت نامه
  • گواهی مالیات بر ارث
  • پایان کار شهرداری
  • ملک ورثه ای

چه نکات مهمی را باید در ارتباط با ملک ورثه ای در نظر گرفت؟

در هنگام معامله ملک ورثه ای باید نکاتی مهم و کلیدی را در نظر گرفت. این نکات به شرح زیر می باشند:

تنها قتل عمد باعث ارث نبردن قاتل از مقتول خود می شود و قتل های غیر عمد مانعی برای توارث نیست.

اموال مشمول مالیات، بعد از کسر دیون متوفی مثل مهریه تعیین می گردد.

فروش سهم الارث بقیه ی وراث بدون اجازه ی آن ها، انتقال مال غیر به محسوب شده و این انتقال باطل می باشد.

برای فروختن ملک ورثه ای، در حالتی که یک نفر از وراث اجازه ی فروش نداده و از خرید سهم دیگران نیز خودداری می نماید، باید به دادگاه مراجعه کرده و مجوز فروش را از آن جا دریافت نمود.

به هنگام معامله ملک ورثه ای سند ملک را بررسی کنید تا مطمئن شوید به نام فرد متوفی است.

در هنگام معامله گواهی انحصار وراثت را حتما بررسی کنید.

مبایعه نامه توسط تک تک وراث باید امضا شود.

وکلای وراث باید وکالت نامه رسمی و معتبر داشته باشند.

مفاصا حساب مالیات بر ارث را بررسی کنید.

خریدار املاک ورثه ای باید سهم هر یک از وراث را جداگانه بپردازد تا بعدا کسی مدعی نشود.

قیم نامه فرد صغیر را حتما بررسی کنید.

سایر مقالات:

مراحل دستور تخلیه ملک با وکیل و نحوه اقدامات قانونی

واخواست سفته

واخواست سفته چیست و دارای چه مراحلی است؟

هنگامی که سفته در تاریخ سررسید معین شده، وصول نشود، دارنده سفته می تواند بر علیه صادرکننده آن، اقدام قانونی انجام ‌دهد یا به عبارت بهتر درخواست واخواست سفته دهد. در ادامه به جزئیات بیشتر در این زمینه خواهیم پرداخت.

واخواست سفته چیست؟

واخواست سفته به معنای مطالبه رسمی وجه سفته است. به بیان دیگر، وقتی دارنده سفته می‌خواهد به صورت رسمی، صادرکننده یا ظهرنویسان و ضامن ‌های سفته را مورد تعقیب حقوقی قرار دهد؛ در اولین فرصت باید سفته را واخواست کند. یکی از مزیت های این کار آن است که به محض واخواست سفته، ابلاغ واخواست به متعهد نیز انجام و او متوجه می‌شود که دارنده، آماده پیگیری قضایی برای مطالبه وجه خود است.

به این ترتیب در صورتی که دارنده سفته قصد اقامه دعوی علیه همه متعهدان سفته (اعم از ضامن ها و ظهرنویس ها) را داشته باشد و مسوولیت تضامنی آنها را بخواهد باید حداکثر ظرف یکسال از تاریخ سفته آن را مطالبه کند، در غیر این صورت حق مطالبه وجه را از سایر متعهدان به جز صادرکننده از دست می‌دهد. به منظور این امر دارنده سفته باید از تاریخ وعده یا سررسید ظرف ده روز آن را واخواست کند و اگر سفته عندالمطالبه بود می‌تواند ظرف یکسال مطالبه کند و پس از یکسال باید در نهایت  ظرف مدت۱۰ روز آن را واخواست کند.

مراحل واخواست سفته چیست؟

به طور کلی به منظور اقدام جهت واخواست سفته باید مراحل زیر را طی نمود. این مراحل عبارت اند از:

تهیه کردن اوراق اظهارنامه از مجتمع های قضایی.

برای ارسال اظهارنامه برای یک شخص، فرم اظهارنامه در سه نسخه تنظیم و ارسال می گردد. در صورتیکه تعداد متعهدین اصلی (کسانی که سفته را پرداخت کرده اند) از یک شخص بیشتر باشد برای هر یک از متعهدین به صورت جداگانه و با نام و نشانی اظهارنامه مستقلی تهیه و ارسال می گردد.

هزینه اظهارنامه

بابت هر برگ از اوراق اظهارنامه باید تمبر باطل کرد.

مندرجات اظهارنامه

در اظهار نامه باید طلب متقاضی با ذکر مبلغ و مستندات مربوطه بطور قطعی با روز و ماه و سال قید شود و از درج عباراتی مانند دو ماه پس از رویت اظهارنامه یا ظرف دو ماه آینده و غیره که تاریخ پرداخت را با ابهام مواجه می سازد خودداری شود.

به علاوه باید توجه داشت در متن اظهار نامه تنظیمی شماره خزانه داری کل سفته ها به صورت دقیق قید شود. به طور مثال می توان مانند جمله زیر عمل کرد:

مخاطب محترم، به موجب این اظهارنامه وجه سفته به شماره خزانه داری کل…………….. که صادر نموده اید مطالبه و مقرر می شود که در تاریخ ………….. پرداخت فرمائید، بدیهی است در فرض عدم پرداخت و تادیه وجه، ناگزیر سفته های مذکور وفق مقررات واخواست خواهد گردید.

از سوی دیگر لازم به ذکر است همان طور که پیش تر به آن اشاره شد واخواست سفته می بایست ظرف ده روز از سررسید سفته (سررسید مندرج در متن سفته های تاریخ دار و یا سررسید مقرر شده در اظهارنامه در سفته های عندالمطالبه) صورت گیرد.

مقصود از این امر در حقیقت وارد شدن واخواستنامه به دفتر دایره واخواست دادگستری ظرف ده روز از سررسید سفته یا از تاریخ مقرر شده در اظهارنامه می باشد به نحوی که ظرف این مدت، مهر ورود به دایره واخواست متضمن شماره و تاریخ روی آن نقش گردد و تاریخی که توسط تنظیم کنندگان واخواستنامه به هنگام تنظیم و پر کردن اوراق واخواست در متن آن درج می گردد فاقد هر گونه ارزش قانونی است.

چه نکاتی را باید در واخواست سفته در نظر داشت؟

جهت اقدام به منظور واخواست سفته باید نکاتی را در نظر داشت؛ به عنوان مثال در صورتی که این امر در مهلت قانونی خود صورت نگیرد، آن سفته دیگر مزایای حقوقی اسناد تجاری را نداشته و تنها یک سند عادی محسوب می‌شود که از آن تنها می‌توان به عنوان مدرکی برای وصول طلب استفاده کرد؛ به عبارت دیگر زمانی که شخص دادخواست الزام به پرداخت وجه را به دادگاه ارائه می‌کند، باید آن را به عنوان یک دلیل و مدرک ضمیمه دیگر مدارک کند. در واقع بدون واخواست هم می‌توان جهت گرفتن سفته اقدام کرد؛ اما فقط به عنوان یک رسید معمولی ارائه می‌شود.

مقالات مرتبط:

خیانت در امانت سفته سفید امضا

حق کسب و پیشه

حق کسب و پیشه چیست و چه نکات قانونی را باید درباره آن بدانیم؟

در صورتی که مستاجر یک ملک تجاری طی سال ‌ها فعالیت آن را به واسطه کسب و پیشه خاصی به شهرت رسانده باشد، می‌تواند بابت این تلاش خود حق کسب و پیشه طلب کند، حق کسب و پیشه جز دعاوی ملکی می باشد و با اعتماد به وکیل ملکی می توانید از استیفای کامل حقوق قانونی خود اطمینان خاطر داشته باشید.

در ادامه به جزئیات بیشتر در این زمینه خواهیم پرداخت.

حق کسب و پیشه چیست؟

به طور کلی حق کسب و پیشه به معنای شهرت تجاری و قدرت جذب مشتری توسط مستاجر یک ملک تجاری در طول مدت کسب و پیشه و تجارت در آن مکان تجاری است. به عنوان مثال، در صورتی که مستاجری یک مغازه خالی و بدون فعالیت تجاری را مدت دو تا سه سال اجاره کند و در این مدت با تبدیل این مغازه به یک اغذیه فروشی معروف یا یک فروشگاه برند، باعث ‌شود تا ارزش افزوده ویژه‌ای به آن مغازه اضافه شود، به آن تعلق می گیرد.

در این شرایط شاید بتوان تصور کرد مستاجر این حق را دارد تا پس از چند سال فعالیت تجاری در یک مکان خاص و ایجاد ارزش افزوده تجاری برای آن مکان، حقی را به عنوان حق کسب و پیشه در محل، از مالک مطالبه کند. حال سوالی که در اینجا مطرح می شود آن است که چگونه قابل مطالبه است؟

در پاسخ به این سوال می توان گفت قانون روابط موجر و مستاجر سال 1356 به تصویب رسید و بر اساس آن حق مستقلی را به نام حق کسب و پیشه برای مستاجر به رسمیت شناخت.

لازم به ذکر است این حق در نتیجه مرور زمان و کسب شهرت و اعتبار تجاری و کسب مشتری در یک مکان تجاری خاص، برای مستاجر ایجاد می‌شد. در حقیقت حق کسب و پیشه به واسطه اجاره ملک تجاری، خود به خود برای مستاجر ایجاد نمی شود، بلکه در صورت تلاش مستاجر برای کسب شهرت تجاری و جذب مشتری، در طول زمان ایجاد می‌ گردد.

گفتنی است میزان مشخصی ندارد؛ با این حال اگر در قرارداد اجاره حق واگذاری مورد اجاره به دیگری به مستاجر داده شده باشد، مستاجر می‌ تواند به موجب سند رسمی، مکان تجاری را به مستاجر دیگری اجاره دهد و در ازای این واگذاری، حق کسب و پیشه خود را مطالبه کند، اما اگر در قرارداد اجاره، حق واگذاری مورد اجاره به دیگری سلب شده باشد و مالک بخواهد ملک را تخلیه کند، در این صورت، در پایان قرارداد باید مبلغی را به عنوان این مورد تجارت به مستاجر پرداخت کند.

از سوی دیگر باید توجه کرد مطالبه حق کسب و پیشه بر اساس قانون سال 56 به رسمیت شناخته شده است، اما در قانون روابط موجر و مستاجر سال 1376 دیگر اشاره ‌ای نشده و تنها چیزی که قانونگذار دریافت و انتقال آن را مجاز دانسته، حق سرقفلی است.

حق کسب و پیشه و سرقفلی با یکدیگر چه تفاوتی دارند؟

روابط موجر و مستاجر از جمله مسایل قدیمی به شمار می رود که در بحث اجاره محل کسب و کار با ورود مسئله سرقفلی و پدیدهایی مانند حق کسب و پیشه پیچیده تر از قبل شده و اختلافات را نیز عمیق­ تر کرده است. به علاوه، عموما مفهوم سرقفلی و حق کسب و پیشه یکی پنداشته می شود، اما در حقیقت به لحاظ حقوقی و قانونی مفاهیمی مجزا هستند، از این روی در ادامه به بررسی تفاوت هریک از آنها خواهیم پرداخت.

سرقفلی در اصطلاح حقی محسوب می شود که تنها در روابط موجر و مستاجر محقق می شود. به عبارت دیگر، سرقفلی پولی است که در ابتدای عقد اجاره به هرعلتی، توسط صاحب ملک از مستاجر دریافت می­ گردد.

همچنین در صورتی که در ابتدای قرارداد اجاره، مالک مبلغی را به عنوان سرقفلی (اولویت دادن به مستاجر در واگذاری مکان تجاری به مستاجر به نرخ ثابت یا نرخ متعارف) مطالبه و دریافت کرده باشد، مستاجر هم حق دارد در صورت واگذاری ملک تجاری به مستاجر دیگری یا در پایان مدت قرارداد، این مبلغ را به نرخ روز از مالک دریافت کند، اما حق کسب و پیشه، مبلغ مشخصی ندارد و در همان ابتدای قرارداد میزان آن مشخص نیست.

علاوه بر این، سرقفلی به عنوان یک حق مالی، قابل توقیف از سوی طلبکار یا مراجع قانونی خواهد بود، در حالی که حق کسب و پیشه فاقد این عناصر بوده و محاسبه آن، در صورت استحقاق، تنها با نظر کارشناس رسمی و حکم دادگاه صورت می گیرد.

گفتنی است حق کسب و پیشه تنها اختصاص به همان مستاجر مستقر در ملک دارد و قابل انتقال به دیگران نیست.

آیا حق کسب و پیشه را می توان در قرارداد ساقط کرد؟

یکی از سوالاتی که عموما در این زمینه مطرح می شود آن است که  آیا می توان در اجاره نامه قید کرد که مستأجر حق دریافت حق کسب و پیشه را هنگام تخلیه ملک تجاری نداشته باشد؟

در پاسخ به این سوال می توان گفت اگر موضوع درباره مکان تجاری که مشمول قانون ۱۳۵۶ باشد پاسخ منفی است؛ زیرا حق کسب و پیشه یا تجارت حقی است که با تخلیه محل کسب به مستأجر تعلق می گیرد و این حق قبل از آن که ایجاد شود قابل اسقاط نیست و برای تحقق آن برخلاف حق سرقفلی نیاز به پرداخت وجهی به مالک نمی باشد.

بنابراین، اگر مکانی برای تجارت و کسب اجاره شده باشد و مستأجر هنگام تنظیم قرارداد وجهی به مالک نپرداخته باشد یا در قرارداد اجاره متعهد شود که در زمان تخلیه حق دریافت حق کسب و پیشه ندارد چنین شرطی قابل ترتیب اثر نیست. به این ترتیب، چنانچه موجر جهت تخلیه مستأجر به دادگاه مراجعه کرده باشد دادگاه ضمن صدور حکم تخلیه حکم به پرداخت حق کسب و پیشه را نیز صادر می نماید.

حق کسب و پیشه در مورد مکان های مختلف چگونه است؟

بانک ها

از آن جایی که بانک ها و مؤسساتی که نظیر بانک ها به عملیات تجاری مانند گشایش اعتبار، افتتاح حساب، عملیات برواتی و … می پردازند کارشان تجاری محسوب می شوند و حق مطالبه حق کسب و پیشه را دارند.

دفاتر وکالت، اسناد رسمی، مطب پزشکان و غرفه یا دکه های واقع در پایانه های مسافربری

اماکن مزبور و نظیر آنها جزء اماکن تجاری محسوب نشده و مشمول قانون روابط موجر و مستأجر مصوب ۱۳۵۶ نمی باشد. بنابراین، حقوق استیجاری و کسب و پیشه برای مستأجر و متصرف آن ایجاد نخواهد کرد.

داروخانه ها

در اینکه آیا داروخانه ها مشمول مقررات روابط موجر و مستأجر سال ۱۳۵۶ می شوند اختلاف نظر وجود دارد؛ عده ای معتقدند اگر داروخانه خارج از بیمارستان باشد و افراد عادی نیز بتوانند از داروخانه خریداری کنند با داشتن سایر شرایط تابع قانون روابط موجر و مستأجر سال ۱۳۵۶ خواهد بود ولی اگر داروخانه در داخل بیمارستان بوده و فروش دارو منحصر به بیمارستان باشد جزو بیمارستان محسوب شده و خارج از شمول مقررات قانون روابط موجر و مستأجر مصوب ۱۳۵۶ است و حق کسب و پیشه به آن تعلق نمی گیرد.

مدارس غیرانتفاعی

همان طور که مشخص است فعالیت مدارس غیرانتفاعی جنبه تجاری و سودآوری به مفهوم خاص کلمه ندارند و به همین دلیل مشمول مقررات سال ۵۶ نشده و تابع مقررات مربوط به اماکن مسکونی و شرایط مقرر در قرارداد هستند. با این حال، در مورد مهد کودک های خصوصی عده ای معتقدند از آنجایی که در قبال خدمات ارائه شده به کودکان ماهانه مبالغی از اولیای آنان دریافت می شود لذا محل کسب و درآمد مستأجر محسوب می شود و به همین جهت مهد کودک ها مشمول قانون مزبور هستند گرچه در این خصوص نظر مخالف هم وجود دارد.

دفاتر ترجمه رسمی

معمولاً در این مراکز به ازای دریافت وجه خدماتی به مشتریان ارایه می شود و از این جهت مشمول مقررات سال ۵۶ قرار بوده و محل کسب محسوب می شوند. بنابراین، حق کسب و پیشه به آنها تعلق می گیرد.

انبارها

اگر مکانی به عنوان انبار اجاره داده شده باشد بسته به مفاد قرارداد تنظیمی بین طرفین و نحوه استفاده از مکان مزبور می تواند مشمول مقررات قانون سال ۵۶ باشد. به عنوان مثال، در صورتی که انبار به منظور نگهداری وسایل و لوازم اضافی کسب و پیشه یا انبار تجاری اجاره داده شود مشمول مقررات حاکم بر اماکن کسب و پیشه است ولی اگر انبار به منظور نگهداری وسایل اضافی محل مسکونی باشد از شمول مقررات قانون سال ۵۶ خارج و تابع مقررات قانون مدنی و قانون روابط موجر و مستأجر مصوب سال ۱۳۶۲ خواهد بود.

در پایان لازم به ذکر است که دفاتر و اتحادیه های صنفی که محل انجام امور اداری اصناف است محل کسب و پیشه محسوب نمی شوند.

مقالات مرتبط:

دعاوی ملکی چیست

توقیف حساب بانکی

توقیف حساب بانکی چیست و به چه دلایلی صورت می گیرد؟

شاید تا به حال با افرادی مواجه شده اید که به دلایلی حساب بانکی شان توقیف شده است. اما اصولا توقیف حساب بانکی به چه دلایلی صورت می گیرد و چگونه می توان در چنین شرایطی آن را رفع توقیف نمود؟ در ادامه ضمن پاسخ به این سوالات، به جزئیات بیشتر در این زمینه خواهیم پرداخت.

توقیف حساب بانکی چیست؟

انسداد یا توقیف حساب بانکی به معنای بازداشت وجوه بانکی می باشد که این امر تنها بر اساس قوانین صورت می پذیرد.

حساب بانکی به چه دلایلی توقیف می شود؟

سوالی که ممکن است در اینجا مطرح شود این است که چه دلایلی موجب می شود تا حساب بانکی توقیف گردد؟ به طور کلی این امر می تواند به دلایل گوناگونی صورت گیرد که از مهم ترین این علل، می توان به موارد زیر اشاره کرد:

مقررات داخلی بانک ها

به عنوان مثال راکد ماندن طولانی مدت حساب یا ناقص بودن مشخصات شناسایی مشتری می تواند از دلایل انسداد حساب بانکی به شمار رود که معمولا با مراجعه به بانک می توان این مشکل را بر طرف نمود.

مسدودی حساب بانکی به خاطر ضمانت وام

افرادی که ضامن وامی شده اند، در صورتی که فرد وام گیرنده نتواند اقساط خود را پرداخت نماید، حساب ضامن مسدود خواهد شد.

مسدودی حساب بانکی به خاطر چک برگشتی

حساب افرادی که چک برگشتی کشیده اند به مدت 7 سال از تاریخ آخرین چک برگشتی مسدود خواهد شد.

دستور مرجع قضایی

از جمله اقدامات تامینی که جهت حفظ حقوق مردم و به ویژه خواهان یا شاکی در مراجع قضایی اعم از دادسرا، دادگاه های بدوی و تجدید نظر امکان آن وجود دارد صدور دستور توقیف حساب بانکی افراد به میزان مورد دعوی است. در مواردی مختلف قانون این امر را به عنوان تکلیف یا اختیار برای مراجع قضایی در نظر گرفته است.

به عنوان مثال در آرایی که موضوع آن محکومیت سازمان طرف شکایات به پرداخت وجه در حق محکوم له می باشد و علیرغم احضار و اخذ تعهد مبنی براجرای حکم، محکوم علیه از اجرای رأی خودداری نموده باشد دادرس اجرای احکام می تواند پس از انقضاء مدت یکسال از تاریخ ابلاغ رأی نسبت به توقیف حساب محکوم علیه و پرداخت از آن به میزان محکوم به اقدام نماید.

این امر از اختیارات دادرس اجرای احکام است و جهت توقیف حساب بانکی با لحاظ شرایط مذکور در قانون نیازی به کسب اجازه ازشعبه صادره کننده رأی نمی باشد و دادرس اجرای احکام با توجه به شرایط زیر می تواند نسبت به توقیف حساب بانکی محکوم علیه و برداشت از حساب سازمان مذکور به میزان محکوم به اقدام نماید. این شرایط عبارتند از:

  • مفاد رأی موضوع اجرا، الزام محکوم‌علیه به پرداخت وجه نقد باشد.
  • از تاریخ ابلاغ رأی مدت یک‌سال سپری شده و رأی اجرا نشده باشد.

در اینجا لازم به ذکر است رای توقیف حساب بانکی محکوم‌ علیه احراز این موضوع که رأی ظرف مدت مقرر یک‌سال اجرا نشده است کفایت می‌کند و اینکه عدم اجرای حکم ناشی از عذرموجه، مانند عدم وجود اعتبارکافی بوده باشد مؤثر در موضوع نیست. همچنین برای اعمال توقیف حساب نیازی به تقاضای محکوم‌له نیست و شعبه اجرای احکام رأساً می‌تواند نسبت به توقیف حساب و برداشت از آن اقدام کند. از سوی دیگر، توقیف و برداشت ازحساب بانکی محکوم‌ علیه در حدود میزان محکوم‌به مجاز است و توقیف کل حساب اداره محکوم‌علیه مبنای قانونی ندارد.

کدام مراجع صلاحیت توقیف حساب بانکی افراد را دارند؟

به طور کلی حساب بانکی افرادی که مطابق با ضوابط و دستور العمل های بانکی افتتاح شده است می تواند توسط برخی مراجع در شرایطی خاص مسدود گردد که از جمله این مراجع می توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • دستوری که توسط مراجع قضایی صادر شده است.
  • دستوری که به صورت مستقیم بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران صادر شده است.
  • در صورتی که مشتری تقاضا کند.

در خصوص بند نخست مراجع دارای صلاحیت قضایی می‌ توانند دستور بازداشت موجودی حساب بانکی اشخاص حقیقی یا حقوقی را به سود ذی نفع اعم از دولت یا اشخاص ثالث صادر کنند و یا از وضع حساب آنها کسب اطلاع نمایند. بانک ها نیز ناگزیر به اجرای احکام صادره یا دستورات قضایی هستند. همچنین چنانچه مسدودی حساب به دستور مرجع قضائی به عمل آمده باشد، دستور رفع مسدودی حساب بانکی نیز از سوی مرجع قضایی مسدود کننده حساب باید به بانک واصل شود.

در اینجا لازم به ذکر است که چنانچه مشتری شخصا تقاضای انسداد حساب جاری خود را کند باید چک های مصرف نشده خود را به شعبه بازگرداند. در غیر این صورت و تنها با اظهار مشتری، مبنی بر به سرقت رفتن دسته چک و یا مفقود شدن چک ، شعبه مجاز به انسداد حساب جاری مشتری نیست و یا این که شعبه به صرف اینکه حساب مشتری فعال نبوده و یا اینکه سابقه صدور چک برگشتی را دارد مجاز به مسدود نمودن حساب نیست و در این مورد شعبه حساب مشتری را راکد و یا حسب مورد درگیر تلقی می کند. همچنین مراجع قضایی می توانند از وضعیت حساب افرادی که از آن ها شکایت شده را بررسی کرده و در صورت لزوم نسبت به مسدود کردن حساب بانکی اقدام کنند.

رفع توقیف حساب بانکی چگونه و توسط چه مراجعی صورت می گیرد؟

همان گونه که گفته شد مراجع قضایی مانند مراجع دادسرای عمومی و انقلاب، قضات دادگاه های حقوقی و کیفری، قضات شعب اجرای احکام دادگاه‌ های حقوقی و دادسرای های عمومی و انقلاب می توانند نسبت به مسدودی حساب بانکی اقدام کنند. حال سوالی که در اینجا مطرح می شود این است که چگونه می توان حساب بانکی مسدود شده را رفع توقیف نمود؟

به طور کلی به منظور رفع توقیف حساب بانکی لازم است پس از کشف علت این امر در صدد برطرف نمودن علت آن برآمد، اما پس از آنکه علت مسدود شدن حساب از سوی مراجع قضایی برطرف گردید، از سمت همان مرجع بایستی دستور رفع مسدودی حساب صادر شود. پس آن می توان بر حسب مورد به اداره ی حقوقی بانک مربوطه مراجعه کرده و انسداد حساب را برطرف نمود. برای این منظور باید به نکاتی توجه کرد و حسب مورد به اداره حقوقی بانک مربوطه نیز مراجعه نمود. جهت استعلام و پیگیری موردی حساب و رفع مسدودی آن، ارائه شماره مسدودی ۱۶ رقمی از شعب بانک های مربوطه که در آن حساب دارید، الزامی می باشد.

برای پیگیری پاسخ بانک ها نسبت به نامه انسداد حساب، به همان مرجع صدور نامه مسدودی (دادسرا یا دادگاه یا اجرای احکام) مراجعه کنید.

جهت رفع انسداد در صورت نیاز یک یا دو تا بانک ضروری به صورت دستی و بقیه بانک ها به صورت سیستمی ظرف یک ماه انجام می گردد.

جهت رفع مسدودی حساب به صورت دستی، فقط باید به ادارات حقوقی بانک ها در تهران مراجعه گردد.

نکته ی قابل ذکر این است که رفع مسدودی حساب به دو صورت دستی و سیستمی انجام می گردد و رفع مسدودی به صورت سیستمی عموما نزدیک به 1 ماه به طول می انجامد.

مقالات مرتبط:

ضمانت نامه بانکی چیست و چه کاربردی دارد؟

واگذاری فرزندخوانده به دختران مجرد

واگذاری فرزندخوانده به دختران مجرد

واگذاری فرزندخوانده به دختران مجرد یکی از قوانینی که به تازگی در کشور با استقبال خوبی از سوی جامعه رو به رو شده است امکان واگذاری فرزند خوانده به دختران مجرد می باشد، قانونی که موجب می شود تا نیازهای کودکان بهزیستی بهتر از قبل بر طرف شود و خانواده‌های بیشتری امکان سرپرستی کودکان را داشته باشند. در ادامه به جزئیات بیشتر در این زمینه و قوانین مرتبط با آن خواهیم پرداخت.

واگذاری فرزندخوانده به دختران مجرد و هرآنچه که باید درباره آن بدانید

بر اساس قانون جدید حمایت از کودکان بی سرپرست و بد سرپرست مصوب سال 1392 به منظور برطرف شدن هر چه بهتر نیازهای کودکان بهزیستی این امکان برای دختران مجرد بالای 30 سال فراهم شده است تا بتوانند سرپرستی یک کودک را بر عهده گیرند.

این دختران در مقایسه با دیگر متقاضیان اخذ فرزندخواندگی در رتبه دوم اولویت قرار دارند؛ به عبارت دیگر زوجین بدون فرزند در رتبه اول اولویت و دختران مجرد بالای 30 سال در رتبه دوم و زوجین دارای فرزند نیز در رتبه سوم اولویت قرار می‌گیرند. به این ترتیب، دختران مجرد بالای 30 سال که شرایط ازدواج برای آنها بعید، سن ازدواجشان گذشته و یا سن باروری آنها سپری شده باشد، می توانند سرپرستی کودکی را به عهده بگیرند.

 

علاوه بر دختران مجرد افراد زیر می توانند سرپرستی کودکان و نوجوانان مشمول این قانون را از سازمان درخواست نمایند. این افراد عبارت اند از:

زن و شوهری که پنج سال از تاریخ ازدواج آنان گذشته باشد و از این ازدواج صاحب فرزند نشده باشند، مشروط به این که حداقل یکی از آنان بیش از سی سال سن داشته باشد.

زن و شوهر دارای فرزند مشروط بر این که حداقل یکی از آنان بیش از سی سال سن داشته باشد.

دختران و زنان بدون شوهر، درصورتی که حداقل سی سال سن داشته باشند، منحصراً حق سرپرستی اناث را خواهند داشت.

تبصره ۱ـ چنانچه به تشخیص سازمان پزشکی قانونی امکان بچه دار شدن زوجین وجود نداشته باشد، درخواست کنندگان از شرط مدت پنج سال مقرر در بند (الف) این ماده مستثنی می باشند.

تبصره ۲ـ چنانچه درخواست کنندگان سرپرستی از بستگان کودک یا نوجوان باشند، دادگاه با اخذ نظر سازمان و با رعایت مصلحت کودک و نوجوان می تواند آنان را از برخی شرایط مقرر در این ماده مستثنی نماید.

تبصره ۳ـ اولویت در پذیرش سرپرستی به ترتیب با زن و شوهر بدون فرزند، سپس زنان و دختران بدون شوهر فاقد فرزند و در نهایت زن و شوهر دارای فرزند است.

تبصره ۴ـ درخواست کنندگان کمتر از پنجاه سال سن، نسبت به درخواست کنندگانی که پنجاه سال و بیشتر دارند، در شرایط مساوی اولویت دارند.

تبصره ۵ ـ در مواردی که زن و شوهر درخواست کننده سرپرستی باشند، درخواست باید به طور مشترک از طرف آنان تنظیم و ارائه گردد.

از سوی دیگر، کسانی که پنج سال از تاریخ ازدواج آنها گذشته باشد و از این ازدواج صاحب فرزند نشده باشند مشروط به آنکه حداقل یکی از زوجین بیش از 30 سال داشته باشد، زوجینی که دارای فرزند بوده مشروط به آنکه حداقل یکی از آنها بیش از 30 سال سن داشته باشد و نیز دختران و زنان بدون همسر در صورتیکه حداقل 30 سال سن داشته باشند می‌توانند سرپرستی کودکان و نوجوانان حاضر در مراکز بهزیستی را بر عهده بگیرند.

در اینجا لازم به ذکر است که زنان مجرد بالای 30 سال تنها حق سرپرستی دختران را می‌توانند اخذ کنند.

شرایط واگذاری فرزندخوانده به دختران مجرد بالای 30 سال چیست؟

سوالی که در اینجا مطرح می شود این است که دختران مجرد بالای 30 سال که قصد اخذ سرپرستی کودکی را دارند باید دارای چه ویژگی هایی باشند؟ در پاسخ به این سوال می توان گفت این افراد نیز همانند سایر متقاضیان اخذ فرزندخواندگی تمام شرایط عامی که برای دیگر سرپرستان مطرح است برای آنها نیز در نظر گرفته می‌شود. از جمله تقید به انجام واجبات و ترک محرمات، عدم محکومیت جزائی موثر، تمکن مالی، سلامتی جسمی و روحی، عدم حجر، عدم اعتیاد به مواد مخدر، روانگردان‌ها و الکل، عدم ابتلا به بیماری‌های واگیر یا صعب العلاج، صلاحیت اخلاقی، اعتقاد به یکی از ادیان مطروح در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و … از شرایط عمومی و اصلی اخذ فرزندخواندگی است.

مسئله ای که همواره در این زمینه مورد سوال قرار می گیرد میزان تمکن متقاضایان جهت به عهده گرفتن سرپرستی کودکان می باشد؛ در این خصوص می توان گفت مقصود از تمکن مالی آن است که فرد متقاضی فرزندخواندگی باید دارای شغل و درآمدی ثابت بوده، بیمه داشته باشد و به طور کلی قادر به پرداخت هزینه‌های خود و کودک باشد.

بنابراین، افرادی که فرزندی را به سرپرستی می‌پذیرند باید تمام هزینه‌ های فرزندخوانده را متقبل شوند. با این حال، در تبصره‌ هایی چنانچه خانواده صلاحیت و شایستگی داشته باشند اما تمکن مالی نداشته باشند کودک به آنها واگذار خواهد شد و حتی می‌توان به آنها کمک مالی نیز کرد.

نکته قابل توجه در اینجا آن است که در صورتی که این دختران پس از اخذ فرزند خواندگی قصد ازدواج داشته باشند، باید همسر آنها نیز به سازمان بهزیستی معرفی شود و روند صلاحیت او نیز بررسی گردد تا در صورت تایید و داشتن صلاحیت فرزند مجددا به هر دوی آنها واگذار شود.

همچنین با توجه به نوع انتخاب دختران مجرد در فرزندخواندگی و همچنین احراز شرایط مورد نیاز آن‌ها از سوی سازمان بهزیستی کشور، زمان تحویل فرزند خوانده به این افراد متفاوت است و نمی‌توان زمان دقیقی را برای این امر در نظر گرفت.

به علاوه، زنان مجرد پس از دریافت فرزندی به فرزندخواندگی باید به یکی از کلینیک‌های مددکاری سازمان بهزیستی کشور مراجعه کرده و تشکیل پرونده بدهند؛ پس از آن بازرسان و ناظران این کلینیک‌ ها حداقل 2 بار در سال از این فرزند و شرایط زندگی او بازدید می‌کنند.

پس از صدور حکم سرپرستی روند اخذ شناسنامه برای فرزند خوانده چیست؟

به طور کلی پس از صدور حکم قطعی سرپرستی، مفاد حکم از سوی دادگاه به اداره ثبت احوال و اداره بهزیستی مربوط ابلاغ می شود. اداره ثبت احوال مکلف است نام و نام خانوادگی کودک یا نوجوان تحت سرپرستی و همچنین مفاد حکم سرپرستی را در اسناد سجلی و شناسنامه سرپرست یا زوجین سرپرست وارد کند. همچنین اداره ثبت احوال مکلف است شناسنامه جدیدی برای کودک یا نوجوان تحت سرپرستی با درج نام و نام خانوادگی سرپرست یا زوجین سرپرست صادر و در قسمت توضیحات مفاد حکم سرپرستی و نام و نام خانوادگی والدین واقعی وی را در صورت مشخص بودن، قید نماید.

به علاوه، اداره ثبت احوال مکلف است سوابق هویت و نسبت واقعی طفل را در پرونده وی حفظ نماید.

لازم به ذکر است، کودک یا نوجوان تحت سرپرستی می تواند پس از رسیدن به سن هجده سالگی، صدور شناسنامه جدیدی را برای خود با درج نام والدین واقعی در صورت معلوم بودن، یا نام خانوادگی مورد نظر وی، در صورت معلوم نبودن نام والدین واقعی، از اداره ثبت احوال درخواست نمایند.

در صورت جدایی والدین سرپرستی کودک به چه کسی واگذار می شود؟

طبق ماده ماده۲۰ قانون مذکور در صورت فوت یا زندگی مستقل و جدایی هر یک از سرپرستان یا وقوع طلاق بین آنان، دادگاه می تواند با درخواست سازمان و با رعایت مفاد این قانون، سرپرستی کودک یا نوجوان را به یکی از زوجین یا شخص ثالث واگذار نماید. رعایت نظر کودکان بالغ در این خصوص ضروری است.

مقالات مرتبط:

شرایط فرزند خواندگی برای خانواده فرزند دار

نکات مهم قانونی وقف

وقف چیست و نکات مهم قانونی که درباره آن باید بدانیم؟

نکات مهم قانونی وقف یکی از سنت های دیرینه و حسنه کشور وقف است که علاوه بر ارتقای ارزش های انسانی، منافع اقتصادی بسیاری را برای جامعه به دنبال دارد. در اینجا به نکات قانونی و جزئیات بیشتر در این زمینه خواهیم پرداخت.

به منظور پیشرفت هر چه بیشتر پرونده در دعاوی وقف پیشنهاد می شود از مشاوره تخصصی وکیل تخصصی ملکی بهره مند شوید چرا که در این صورت می توان از دانش حقوقی این افراد آگاه که پیشتر در این زمینه تجربیات بسیاری را کسب نموده اند بهره جست و از مشکلات احتمالی که ناشی از ناآگاهی و عدم آشنایی با قوانین است پیشگیری کرد.

وقف چیست؟

مطابق با ماده ۵۵ قانون مدنی وقف عبارت است از اینکه عین مال، حبس و منافع آن تسبیل شود. به عبارت دیگر، اصل یک مال یا منافع حاصل از آن را که شخصی برای خدمات عمومی یا اختصاصی در جهت خیر و رضای الهی هدیه می‌کند، وقف می‌گویند. به این ترتیب، این عمل مانع از انتقال آن به دیگری می‌شود و هرگونه معامله‌ نسبت به آن مال مورد وقف را غیرممکن می‌سازد.

به زبان ساده تر، هنگامی که فردی با نیت انسان ­دوستانه و خیرخواهانه، مانع نقل و انتقال تمام یا بخشی از اموال خود شود تا بدین وسیله دیگران برای همیشه از مال او استفاده کنند، مال خود را وقف کرده است.

انواع و نکات مهم قانونی وقف چیست؟

به طور کلی دو نوع وقف وجود دارد که در ادامه به معرفی هر یک می پردازیم.

وقف خاص: در این نوع وقف استفاده‌ کنندگان از موقوفه، اشخاص، اقشار یا گروه خاصی‌‌ هستند؛ همانند وقف مالی که برای استادان یا دانشجویان یک دانشگاه خاص یا دانش‌ آموزان یک مدرسه مشخص است.

وقف عام: در این نوع وقف استفاده‌کنندگان از آن مال موقوفه، شخص یا گروه خاصی نیستند بلکه وقف برای مصلحت عموم، مانند مساجد، بیمارستان‌ها یا مردم یک شهر است.

ویژگی های فرد واقف چیست؟

براساس ماده ۵۷ قانون مدنی واقف باید مالک مالی باشد که وقف می‌کند و به‌ علاوه دارای اهلیتی باشد که در معاملات معتبر است. به علاوه، عاقل و بالغ باشد، اختیار کامل داشته باشد و اینکه فقدان حجر وی لازم است.

همچنین طبق ماده ۵۸ آن قانون: «فقط وقف مالی جایز است که با بقای عین بتوان از آن منتفع شد اعم از اینکه منقول باشد یا غیرمنقول، مشاع  باشد یا مفروز».

شرایط و نکات مهم قانونی وقف چیست؟

مال مورد وقف باید دارای شرایط زیر باشد:

  • مال قابل رؤیت و عینی باشد (منافع یا دیون نباشد)
  • ملک وقف‌کننده باشد.
  • موقوفه باید دارای منفعت حلال باشد و منفعت آن متعلق حق غیر که مانع از تصرف است، نباشد. بنابراین واقف نمی‌تواند ملکی را که رهن داده است، وقف کند.
  • اصل مال با استفاده از منافع آن، تمام نشده و به مقدار قابل توجهی باقی بماند. بنابراین وقف مواد و کالاهای خوراکی و آشامیدنی صحیح نیست.
  • مال موقوفه باید قابل تحویل باشد. به عنوان مثال وقف حیوان فراری که امکان تحویل آن نیست، صحیح نیست.
  • موقوفه نباید برای منفعت حرام وقف شده باشد. به عنوان مثال وقف مکانی برای فروش شراب یا برای استفاده فرقه‌ های ضالّه باطل است.

با استناد به حکم شرع از جمله شرایط صحت وقف، قبض و اقباض (تحویل و تسلیم) مال مورد وقف است. طبق ماده ۵۹ همان قانون «اگر واقف عین موقوفه را به تصرف وقف ندهد وقف محقق نمی‌شود و هر وقت به قبض داد وقف تحقق پیدا می‌کند.»

فردی که مالک نیست میتواند مالی را وقف کند؟

در پاسخ به این سوال می توان گفت واقف باید مالک عین موقوفه باشد. مطابق ماده ۵٧ ‏قانون مدنی: «واقف باید مالک مالی باشد که وقف می کند و به علاوه دارای اهلیتی باشد که در معاملات معتبر است.»

هرچند برابر با ماده 64 ‏قانون مدنی: «مالی را که منافع آن موقتاً متعلق به دیگری است می توان وقف نمود و همچنین ملکی که در آن حق ارتفاق موجود است جایز است، بدون اینکه به حق مزبور خللی وارد آید.»

آیا امکان رجوع از وقف توسط واقف وجود دارد؟

مطابق با ماده ۶۱ قانون مدنی: «وقف بعد از وقوع آن به نحو صحت و حصول قبض لازم است [یعنی غیرقابل بازگشت به حالت قبل از وقف است] و واقف نمی‌تواند از آن رجوع کند یا درآن تغییری بدهد یا از موقوف علیهم [یعنی کسی که وقف به نفع آنها شده است] کسی را خارج کند یا کسی را داخل در موقوف علیهم نماید یا با آنها شریک کند یا اگر در ضمن عقد متولی [یعنی کسی که مسئول انجام و اجرای امور وقف است] معین نکرده بعد ازآن متولی قرار دهد یا خود به‌ عنوان تولیت دخالت کند.»

همچنین واقف می‌تواند خود برای موقوفه، متولی یا متولیانی را به‌ صورت انفرادی یا جمعی منصوب کند. در این صورت، هر یک از متولیان می توانند به تنهایی هر گونه اقدامی که ضروری می‌دانند برای اداره موقوفه انجام دهند یا به تصویب سایر متولیان هم برسانند.

آیا امکان عزل متولی وجود دارد؟

در پاسخ به این سوال می توان گفت عزل متولی در صورتی امکانپذیر است که وی به مصلحت موقوفه عمل نکند، خلاف وقـفنامه عمل کند، در اداره آنجا ناتوان باشد یا رعایت امانتداری نکند. در این صورت دادگاه او را ملزم به رعایت مصالح موقوفه می‌کند و چنانچه امکان پذیر نباشد، در نهایت عزل می‌شود.

در چه شرایطی می توان مال موقوفه را فروخت؟

به طور کلی تحت شرایطی که در زیر به آن اشاره شده است می توان مال موقوفه را فروخت. این شرایط عبارت اند از:

  • خراب شدن مال موقوفه.
  • ترس از خراب شدن مال به حدی باشد که امکان بازسازی آن وجود نداشته باشد.
  • اختلاف بین موقوف علیهم به حدی شدید و جدی باشد که احتمال قتل و خونریزی وجود داشته باشد.

سایر مقالات:

وکیل ماده 477 آیین دادرسی کیفری

ضمانت نامه بانکی

ضمانت نامه بانکی چیست و چه کاربردی دارد؟

ضمانت نامه بانکی چیست؟ سندی است که به موجب آن موسسه اعتباری و بانک به طور غیر قابل برگشت متعهد می‌شوند به محض اعلام و مطالبه هر میزان از وجه مندرج در آن توسط ذینفع با رعایت مفاد دستورالعمل ناظر بر ضمانت نامه بانکی (ریالی) وجه مطالبه شده را به ذینفع پرداخت نمایند، این ضمانت نامه با آنچه از عقد ضمان مندرج در قانون مدنی مفاد ماده ۶۹۱ قانون مذکور استنباط می شود متفاوت است زیرا در زمان صدور ضمانت نامه بانکی نیازی به وجود سبب دین نیست (غالباً نیز سبب دین ایجاد نشده است) و مبنای قانونی ضمانت نامه بانکی در قانون مدنی را می توان ماده ۱۰ قانون فوق الذکر دانست.

اجزای تشکیل دهنده ضمانت نامه بانکی

ضمانت نامه بانکی بایستی شامل موارد ذیل باشد:

۱- ضمانت خواه (مضمون عنه):

منظور شخصی است که تعهداتی را به موجب روابط پایه (قرار داد، مزایده یا هر رابطه حقوقی دیگر) در قبال ذی نفع برعهده دارد و برای تضمین ایفای آن تعهدات، از موسسه اعتباری یا بانک تقاضای صدور ضمامت نامه می نماید.

۲- ذی نفع (مضمون له):

شخصی که ضمانت نامه به نفع وی صادر می شود، به عبارت دیگر ضمانت نامه بانکی نمی تواند بی نام (حامل ) صادر شود.

۳- وجه ضمانت نامه:

مبلغ قابل پرداخت به ذی نفع است، به عبارت دیگر تعهد بانک به پرداخت محدود به مبلغ مذکور است.

۴- خاتمه:

تاریخ یا رویدادی که طبق شرایط ضمانت نامه با واقع شدن هر یک از آن ها، ضمانت نامه از درجه اعتبار ساقط می گردد (خواه ذی نفع مبلغ را مطالبه نماید یا خیر)

آیا ضمانت نامه بانکی قابل انتقال است؟

خیر، مطابق ماده ۱۹دستور العمل ناظر بر ضمانت نامه بانکی (ریالی)، نه تنها برگه ضمانت نامه، بلکه حقوق ناشی از آن را نیز نمی توان‌ در قالب هیچ یک از عقود از جمله صلح و هبه به شخص دیگری منتقل نمود.

انواع ضمانت نامه

۱- ضمانت نامه شرکت در مناقصه و مزایده

این نوع ضمانت نامه ها بیشتر برای تضمین انجام تعهد و عقد قرارداد در صورت برنده شدن در مناقصه و مزایده برگزار شده از سوی سازمان‌ها و شرکت‌ها به منظور جبران ضرر و زیان ناشی از انصراف و عدم ایفای تعهد برندگان این معاملات از شرکت‌ کنندگان اخذ می گردد، این نوع ضمانت نامه ها معمولاً برای مبلغی معادل ۲ تا ۵ درصد ارزش مناقصه و مزایده صادر می‌شود و در برخی موارد نیز تناسب وجود ندارد و برای مبلغ ثابتی صادر می گردد.

۲- ضمانت نامه دوره نگه داری / تضمین سازنده

این ضمانت نامه به منظور اطمینان کارفرمایان از کیفیت و صحت کار، پیمانکاران پروژه ها اخذ می گردد معمولاً برای مبلغ معادل پنج درصد ارزش قرارداد اصلی صادر می‌شود.

۳- ضمانت نامه حُسن انجام تعهد

این نوع ضمانت نامه به منظور اطمینان از انجام به موقع و دقیق تعهدات از متعهد اخذ می گردد و معمولاً ۵ تا ۱۰ درصد ارزش رابطه پایه را شامل می شود.

۴- ضمانت نامه استرداد کسور وجه الضمان

کارفرمایان به منظور اطمینان و تضمین انجام درست و به موقع کار توسط پیمانکاران بخشی از مبلغ ناخالص صورت حساب های هر دوره را که معمولاً ۱۰ درصد است کسر و نزد خود تا مدت معینی که در قرارداد پایه تعیین می شود نگهداری می نمایند، لکن جهت پرداخت این میزان به پیمانکار ضمانت نامه می دهند.

۵- ضمانت نامه پیش پرداخت

این ضمانت نامه در واقع پس از انعقاد قرارداد به عنوان پیش پرداخت از خریداران کالا دریافت می گردد.

۶- ضمانت نامه تعهد پرداخت

این نوع از ضمانت نامه به ندرت صادر می شود و در قبال ۱۰۰ درصد تعهد اصلی صادر می گردد.

۷- ضمانت نامه گمرکی

چنانچه وارد کنندگان کالا برای ترخیص کالای خویش قادر به پرداخت حقوق گمرکی تعیین شده نباشند بانک یا موسسه اعتباری می‌تواند اقدام به صدور ضمانت‌نامه گمرکی که نوعی تعهد پرداخت در سررسید معین است نمایند.

سایر مقالات:

مطالبه چک از ورثه

راه های فسخ اجاره

راه های فسخ اجاره

روش ها و راه های فسخ اجاره : امروزه بسیاری از افراد به دلایل مختلف مبادرت به تنظیم قرارداد اجاره می کنند. گذشته از این که برخی از این قراردادها در قالب رهن و اجاره تنظیم می شوند یا برای ملک مسکونی یا تجاری هستند، نیاز است تا با راه های فسخ اجاره آشنا شویم چرا که افراد اعم از موجر و مستاجر نیاز دارند در برخی از شرایط و طبق قانون مبادرت به فسخ قرارداد اجاره نمایند. به همین علت تصمیم گرفته ایم تا در این مقاله به بررسی راه های فسخ اجاره بپردازیم.

فسخ اجاره چگونه است؟

فسخ بدین معناست که می خواهیم یک قرارداد صحیح که منطبق بر شرایط صحت قراردادهاست را منحل نماییم اما باتوجه به اینکه قرارداد مورد نظر منطبق بر اصول حقوقی و قانونی است و یک قرارداد لازم می باشد نمی توان بدون استناد به یکی از خیارات یا بدون جلب رضایت طرف مقابل نسبت به این امر اقدام کرد. در همین ابتدای مقاله با برخی از اصطلاحات تخصصی مواجه شده ایم که نیاز به تعریف و تشریح دارند. این موارد عبارتند از:

موجر

فردی که ملک تجاری یا مسکونی را اجاره می دهد.

شرایط صحت قراردادها و راه های فسخ اجاره

اگر طرفین معامله یا قرارداد در زمان انعقاد آن دارای قصد و رضایت باشند و موضوع معامله نیز مشخص باشد ، معامله نیز مشروعیت داشته و همچنین طرفین نیز شرایط قانونی برای امضای قرارداد را داشته باشند معامله صورت گرفته مبتنی بر شرایط صحت قراردادهاست و باید به آن عمل نمود.

قرارداد لازم

قراردادی است که صرفاً به درخواست یکی از طرفین منحل نمی شود و می بایست به مفاد آن عمل نمود .

خیار

خیار اسم مصدر از باب اختیار است و به معنای حقی است که برای یکی از طرفین معامله ایجاد می گردد که به موجب این حق می تواند معامله یا قرارداد را فسخ نماید.

چگونه می توان قرارداد اجاره را فسخ کرد؟

از جمله راه های انحلال و بر هم زدن اجاره رضایت طرفین نسبت به این موضوع است. بنابراین اگر موجر یا مستاجر به هر دلیلی درخواست نماید تا قرارداد را منحل کنند اگر طرف مقابل رضایت دهد می توان آن را اقاله نمود اما فسخ قرارداد همیشه کار راحتی نیست و برای نیل به آن باید به موارد قانونی استناد کرد. بنابراین اگر طرف مقابل شما نسبت به فسخ بی میل است باید یکی از موارد ذیل را اثبات کنید تا بتوانید قرارداد اجاره را فسخ نمایید.

خیار تخلف شرط

اگر یکی از طرفین معامله به تعهد یا تعهدات خود عمل نکند طرف دیگر می تواند با استناد به خیار تخلف شرط آن قرارداد را فسخ نماید.

خیار تعذر تسلیم

اگر صاحب ملک نتواند ملک استیجاری را برای استفاده مستاجر آماده کند مستاجر حق دارد با استناد به این خیار، قرارداد را فسخ کند.

خیار عیب

اگر در ملک استیجاری عیب خاصی وجود دارد که استفاده مستاجر از آن را با مشکل مواجه می سازد می توان با استناد به خیار عیب قرارداد را فسخ نمود. دقت کنید که این عیب باید توسط مستاجر ایجاد نشده باشد. طبق قانون عیبی که بعد از عقد و قبل از تحویل گرفتن عین مستأجره به وجود آید، موجب خیار است. اگر عیب ایجاد شده در مدت اجاره باشد قرارداد نسبت به قبل از بروز عیب صحیح و نسبت به بعد از آن حق فسخ دارد.

خیار شرط

طبق این خیار یکی از طرفین یا شخص ثالث حق فسخ اجاره تا زمان معین را دارد. تفاوت این خیار با خیار تخلف شرط این است که در خیار تخلف شرط، تعهداتی بر عهده طرفین مقرر می گردد و حق فسخ در صورت عدم انجام تعهدات ایجاد می گردد اما خیار شرط حق فسخ را در ماهیت خود دارد و نیازی به اجرا یا عدم اجرای تعهد از جانب یکی از طرفین یا شخص ثالث ندارد.

خیار رویت

خیار رویت یکی از راه های فسخ اجاره توسط مستاجر است. اگر ملک استیجاری بعد از رویت توسط مستاجر دارای ویژگی های تعیین شده از جانب موجر نباشد می تواند منجر به فسخ اجاره گردد.

خیار تخلف وصف

این خیار نیز شباهت بسیار زیادی به خیار رویت دارد و یکی از راه های فسخ اجاره توسط مستاجر می باشد بدین شکل که چنانچه وصف خاصی در عین مستأجره ذکر شده باشد و بعداً مشخص گردد مورد اجاره فاقد آن وصف است برای مستأجر حق فسخ به وجود می آید.

دقت کنید که مواردی همانند عدم پرداخت اجاره بها و … نیز در زمره مواردی قرار دارد که منجر به فسخ قرارداد اجاره می شوند اما همه این موارد در قالب یکی از خیارات فوق قابل بررسی است. به عنوان مثال اگر مستاجر تعهد کند هر ماه در زمان مشخصی، مبلغ خاصی را به عنوان اجاره بها پرداخت کند و به آن عمل نکند به علت تخلف از شرط مقرر، حق فسخ معامله را برای موجر ایجاد خواهد کرد.

مقالات مرتبط:

دعاوی ملکی چیست