وکیل جعل

وکیل جعل

بهترین وکیل جعل ، کسی است که تخصص حقوقی او در امور کیفری است و تسلط و تمرکز کافی به قوانین و مقررات جزا و جرائم کیفری داشته و در واقع تمرکز خود را از شاخه های گسترده علم حقوق به حوزه جنایی محدود کرده است.

جعل یک جرم غیرقابل گذشت است که هر روزه موضوع بسیاری از دعاوی دادگاه ها و دادسرا ها را تشکیل می دهد. نام این جرم را همه ما شنیده ایم و می دانیم که اگر برای مثال کسی امضای دیگری را کپی کند و مثل آن را روی یک سند، چک یا قرارداد و هر نوشته دیگری بزند جعل محسوب می شود یا مثل کسی که گذرنامه های جعلی می سازد. اما لازم است بدانیم که جعل محدود به همین موارد نیست و دامنه آن بسیار گسترده تر از آن چیزی است که ما به آن آگاهی داریم. از این رو مشخص است که دانش حقوقی یک وکیل جعل به راحتی می تواند به ما در شناسایی جرم و شکایت و پیگیری آن کمک قابل توجهی کند.

جرم جعل چگونه رخ می دهد؟

اول از همه باید بدانیم که جعل تنها بر روی نوشته های بر روی کاغذ رخ می دهد و تغییر و تحریف در موارد دیگر جعل محسوب نمی شود. طبق ماده 523 قانون مجازات اسلامی کتاب تعزیرات جرم جعل اینگونه مقرر شده است: «جعل و تزویر عبارتند از: ساختن نوشته یا سند یا ساختن مهر یا امضای اشخاص رسمی یا غیر رسمی، خراشیدن یا تراشیدن یا قلم بردن ‌یا الحاق یا محو یا اثبات یا سیاه کردن یا تقدیم یا تاخیر تاریخ سند نسبت به تاریخ حقیقی یا الصاق نوشته‌ای به نوشته دیگر یا به کار بردن مهر دیگری ‌بدون اجازه صاحب آن و نظایر اینها به قصد تقلب.»

با توجه به این ماده انجام دادن هر کدام از اعمال گفته شده از قرار خراشیدن (محو کردن بخشی از یک کلمه)، تراشیدن (از بین بردن کل کلمه)، قلم بردن (ناخوانا کردن یا خط کشیدن بر روی بخش هایی از یک نوشته)، الحاق (اضافه کردن کلمه ای به متن نوشته و سند)، محو کردن (به معنی پاک کردن بخشی از یک نوشته)، و الصاق (وصل کردن دو نوشته بهم) می تواند منجر به وقوع جرم جعل شود البته پیش شرط همه اینها وجود عنصر روانی جرم جعل یعنی داشتن قصد تقلب است. پس اگر کسی با قصد تقلب این اقدامات را انجام بدهد جاعل یعنی جعل کننده شناخته خواهد شد.

جعل اسکناس

جعل اسکناس یکی از انواع جرم جعل است که وقتی رخ می دهد که فرد اقدام به انجام یکی از اعمال فوق در اسکناس نماید. در این باره ماده 526 قانون مجازات اسلامی کتاب تعزیرات مقرر داشته است که «هر کس اسکناس رایج داخلی یا خارجی یا اسناد بانکی نظیر برات‌های قبول شده از طرف بانکها یا چکهای صادره از طرف بانکها و‌سایر اسناد تعهدآور بانکی و نیز اسناد یا اوراق بهادار یا حواله‌های صادره از خزانه را به قصد اخلال در وضع پولی یا بانکی یا اقتصادی یا بر هم‌ زدن نظام‌ و امنیت سیاسی و اجتماعی جعل یا وارد کشور نماید یا با علم به مجعول بودن استفاده کند چنانچه مفسد و محارب شناخته نشود به حبس از پنج تا ‌بیست سال محکوم می‌شود.»

با توجه به این ماده جعل اسکناس چه ایرانی و چه خارجی در صورتی که همراه با قصد اخلال در وضع پولی یا بانکی یا اقتصادی یا بر هم ‌زدن نظام‌ و امنیت سیاسی و اجتماعی کشور باشد اگر مجازات محارب یعنی اعدام را نداشته باشد، مجازات آن حبس از 5 تا 20 سال خواهد بود اما اگر جعل اسکناس با این نیت و قصد نباشد مجازات جعل اسکناس 1 تا 10 سال حبس خواهد بود.

جعل در وکالت نامه وکیل

وکالت نامه وکیل هم یک سند عادی یا رسمی است که مانند همه اسناد دیگر در صورتی که یکی از اعمال گفته شده در بالا در آن صورت بگیرد مرتکب به مجازات جعل وکالتنامه از قرار جبران خسارت وارده به شخص زیان دیده و مجازات حبس از شش ماه تا سه سال یا پرداخت سه تا هجده میلیون ریال جزای نقدی محکوم می شود.

وظایف یک وکیل جعل خوب

وقتی صحبت از وکالت در جرم جعل به میان می آید باید آگاه باشیم که تعیین جعلی بودن یک سند وظیفه کارشناس دادگاه است و در صورتی که کارشناس سندی را جعلی تشخیص دهد این وظیفه مدعی است که ثابت کند سند جعلی نیست که این موضوع در هر پرونده و شرایط با پرونده و شرایط دیگر متفاوت است که در این وکیل جعل می تواند به شما راهنمایی بدهد که مثلا از شاهد استفاده کنید یا ادعای جعلی بودن را نپذیرید و به نظر کارشناس اعتراض کنید.

به همین دلیل حضور یک وکیل جعل حرفه ای می تواند در پیشبرد و مشخص کردن مسیر پرونده کمک زیادی بنماید.

شما می توانید برای مشاوره حقوقی درباره جرم جعل به گروه وکلای یازده – ده مراجعه کنید این گروه با حضور چند وکیل کیفری کارآزموده و با تجربه می تواند به صورت آنلاین و مشاوره تلفنی رایگان یا حضوری شما را در رسیدن به هدفتان یاری کنند.

سایر مقالات:

وکیل پولشویی

وکیل پولشویی

وکیل پولشویی

جرایم اقتصادی از آن دسته جرایمی است که شناخت آن، شرایط حاکم بر آن و رسیدگی به آن به دلایل امنیتی و اجتماعی از اهمیت ویژه ای برخوردار است به همین دلیل برخی از وکلای کیفری تخصص خود را در زمینه این جرایم به خصوص جرم پولشویی قرار داده اند. جرم پولشویی که این روزها مردم به دلیل کار با بیت کوین یا عناوین مختلف دیگر واهمه زیادی از آن دارند، یکی از مهمترین جرایمی است که برای آن مراجعه به وکیل پولشویی افزایش یافته است. وکیل پولشویی می تواند در این زمینه تاثیری زیادی بر پیشبرد پرونده داشته باشد که در ادامه به آن می پردازیم.

جرم و مجازات پولشویی چیست؟

اینکه جرم پولشویی چیست و چه مجازاتی را دارد قبلا به طور مفصل تشریح کرردیم و انواع آن را را گفتیم

اما به طور خلاصه، پولشویی جرمی است که مرتکب با انجام آن درصدد آن است که تا پولی که از راه نامشروع به دست آمده است را که به اصطلاح به آن پول کثیف گفته می شود را مشروع و قانونی جلوه دهد.

طبق ماده 9 قانون مبارزه با پولشویی مجازات این جرم این گونه تعیین شده است: «اصل مال و درآمد و عواید حاصل از ارتکاب جرم منشا و جرم پولشویی (و اگر موجود نباشد مثل یا قیمت آن) مرتکبین جرم پولشویی مصادره می‌شود و همچنین چنانچه جمع اموال، درآمد و عواید مذکور تا ده میلیارد (۱۰.۰۰۰.۰۰۰.۰۰۰) ریال باشد به حبس تعزیری درجه پنج و ارقام بیشتر از آن به درجه چهار در هر دو مورد علاوه بر مجازات قبل به جزای نقدی معادل وجوه یا ارزش مالی که مورد پولشویی واقع گردیده محکوم می‌شوند.»

وظیفه وکیل پولشویی چیست؟

در واقع یک وکیل کیفری است که با تمرکز فعالیت خود بر جرایم اقتصادی، تخصص خود را در زمینه نحوه رسیدگی و دستیابی به ادله و دفاع از متهم افزایش داده است. یک وکیل خوب باید به تمام قوانین و مقررات داخلی و بین المللی که در این زمینه وجود دارد مانند قانون مبارزه با پولشویی، آیین نامه قانون مبارزه با پولشویی، کنوانسیون مبارزه با فساد، اصل 49 قانون اساسی اطلاع داشته و بر آنها تسلط کافی داشته باشد.

ویژگی وکیل پولشویی

یک وکیل پولشویی خوب باید علاوه بر داشتن دانش و تخصص کافی، قدر تحلیل بالا داشته و از نظم و انضباط کاری برخوردار باشد. وکیل پولشویی در مقام مشاور باید بتواند راهنمایی های درست و مناسب کند و از بی راهه رفتن و انجام اموری که باعث ایجاد خلل در رسیدگی به پرونده باشد خودداری کند.

مراجعه به وکیل پولشویی باعث می شود بسیاری از اشتباهاتی که به دلیل عدم آگاهی نسبت به قانون و روند رسیدگی ایجاد می شوند، رخ نداده و با توجه به حساسیت ویژه این قسم پرونده ها مراحل رسیدگی با اطمینان بیشتری طی شود. در این راستا می توانید با گروه وکلای یازده – ده که دارای یک تیم وکیل پولشویی می باشد تماس بگیرید تا این گروه مشاوره که دارای سال ها تخصص و تجربه و همکاری های قوی و منظم در این زمینه هستند، شما را چه به صورت حضوری، چه به صورت تلفنی یا آنلاین راهنمایی و هدایت کنند.

سایر مطالب:

هزینه وکیل برای گرفتن مهریه چه قدر است؟

بلوغ در دختر و پسر

بلوغ در دختر و پسر

بلوغ در دختر و پسر سن در قانون به عنوان یکی از عناصری که بر اهلیت افراد تاثیر می گذارد از اهمیت زیادی برخوردار است از این جهت که بدانیم در چه سنی اجازه و اهلیت انعقاد معامله و انجام سایر اعمال حقوقی را داریم. در واقع اهمیت اصلی پرداختن به این موضوع این است که قانون گذار برای حمایت از افرادی که به سن مناسب برای انجام اعمال حقوقی نرسیده اند محدودیت هایی وضع کرده است تا دچار ضرر و خسارت نشوند و بتوانند در شرایطی این اعمال را انجام دهند که حمایت قانون را داشته باشند.

این موضوع تحت عنوان سن بلوغ و سن رشد بررسی می شود که در قانون تا حدی به طور متعارض به آن پرداخته شده است. بلوغ در دختران و پسران به واسطه اینکه یک موضوع شرعی است متفاوت است که آن را بررسی خواهیم کرد.

سن بلوغ چند سالگی است؟

بلوغ در برابر صغر قرار می گیرد. فرد صغیر از انجام عملیات حقوقی ممنوع است. در صورتی که صغیر ممیز باشد برخی از اعمال حقوقی او غیرنافد، برخی صحیح و برخی باطل خواهد بود در مقابل تمامی اعمال حقوقی صغیر غیرممیز باطل است؛ از این رو برای تعیین وضعیت معاملات افراد تشخیص سن بلوغ بسیار مهم است.

ماده 1210 قانون مدنی بلوغ در دختر و پسر

در این باره ماده 1210 قانون مدنی مقرر داشته است که «هیچکس را نمی توان بعد از رسیدن به سن بلوغ به عنوان جنون یا عدم رشد محجور نمود مگر آنکه عدم رشد یا جنون او ثابت شده باشد.

تبصره ۱ – سن بلوغ در پسر پانزده سال تمام و در دختر نه سال تمام قمری است.

تبصره 2 – اموال صغیری را که بالغ شده است در صورتی می توان به او داد که رشد او ثابت شده باشد.»

این ماده یکی از مواد در قانون مدنی است که در عین حال یک موضوع مهم یعنی تکلیف سن بلوغ را مشخص می کند تعارضاتی دارد که نیازمند بررسی است و تفاسیر زیادی هم به آن خورده است. طبق این ماده سن بلوغ در پسران 15 سال و در دختران 9 سال تمام قمری است و با توجه به صدر ماده فردی که به این سن می رسد را نمی توان مجنون یا سفیه دانست مگر آنکه خلاف این امر ثابت شده باشد.

در مقابل در تبصره 2 ذکر شده است که اموال صغیر را در صورتی می توان به او داد که رشد او ثابت شده باشد در حالیکه صدر ماده افرادی که به سن بلوغ رسیده اند را مبرا از جنون و سفه دانسته است. در این راستا رای وحدت رویه شماره 30 صدر ماده 1210 را محدود به امور غیرمالی کرده است و آنچه درباره رفع حجر در تبصره 2 ماده بیان شده است را تنها در امور مالی منوط به تحقق و اثبات بلوغ و رشد کرده است.

به طور خلاصه می توان گفت فردی که به سن بلوغ می رسد برای انجام امور غیرمالی خود دارای اهلیت است مگر اینکه خلاف آن به اثبات برسد اما برای دخالت در امور مالی خود باید رشد او در دادگاه احراز شود.

تفاوت سن بلوغ و سن رشد در چیست؟

همانطور که گفته شد بلوغ در برابر صغر قرار می گیرد، صغیر فردی است که قدرت تشخیص خوب از بد و سود از ضرر را ندارد اما سن رشد در مورد سفه مطرح می شود. سفیه کسی است که توانایی اداره امور مالی خود را ندارد.

بنابراین کسی که به سن بلوغ رسیده است لزوما رشد او ثابت نخواهد بود و باید احراز شود. علاوه بر این سن رشد طبق قواعد شرعی تعیین شده و در دختران 9 سال تمام قمری و در پسران 15 سال تمام قمری است اما درباره سن رشد ماده مشخصی برای تعیین سن وجود ندارد.

در ماده 1209 قانون مدنی قدیم سن رشد 18 سال تمام شمسی بود اما با حذف این ماده سن رشد در قانون مدنی مشخص نشد اگرچه رویه قضایی هنوز 18 سال تمام شمسی را اماره رشد می دانند.

بلوغ در دختر و پسر در قانون مجازات اسلامی

در قانون مجازات اسلامی نیز برخی از مجازات ها با توجه به سن فرد تعیین خواهد شد در واقع نظام حاکم بر مجازات اطفال و نوجوانان با آنچه که درباره بزرگسالان اجرا می شود متفاوت است. ماده 146 قانون مجازات مقرر داشته است که «افراد نابالغ مسئولیت کیفری ندارند» و در تعیین اینکه فرد نابالغ کیست ماده 147 قانون مجازات اسلامی مقرر داشته است «سن بلوغ، در دختران و پسران، به ترتیب نه و پانزده سال تمام قمری است.» در واقع این قانون نیز سن بلوغ را همان که در قانون مدنی مقرر شده است بیان کرده است.

مقالات مرتبط:

سقط جنین نامشروع

ارث مادر

ارث مادر

ارث مادر به طور کلی زمانی یک نفر فوت می کند برای تقسیم آنچه از دارایی او باقی مانده است ابتدا باید قرضها و دیونی که از متوفی به جا مانده است با اموال باقیمانده او یا همان ترکه پرداخت شود. در مرحله بعد اگر وصیت نامه ای وجود داشته باشد باید طبق آن عمل کرد و بعد از آن نوبت به تقسیم ترکه می رسد که تشریفات ویژه و خاصی دارد.

برای تقسیم کردن ترکه متوفی اول از همه باید سهم الارث هر کدام از ورثه مشخص شود برای تعیین ورثه باید به قانون مدنی مراجعه کرد.

در صورت فوت زن چه کسانی ارث می برند؟

در ماده 862 قانون مدنی اشاره شده است که ارث به ترتیب زیر تقسیم می شود:

  •  پدر و مادر و اولاد و اولاد اولاد.
  •  اجداد و برادر و خواهر و اولاد آنها.
  •  عموها و عمه ها و خاله ها و دایی ها و اولاد آنها.

یعنی در صورتی که وارثی از طبقه اول وجود داشته باشد دیگر ارث به افرادی در طبقات بعدی هستند نمی رسد مثلا اگر متوفی پدر یا مادر یا فرزند داشته باشد دیگر ارث به افراد طبقه دوم و سوم نمی رسد.

با این تفاسیر در صورت فوت زن اگر افراد طبقه اول وجود داشته باشند دیگر افراد طبقه های دوم و سوم ارث نمی برند.

ارث مادر چگونه تقسیم می شود؟

سهم ارث بعد از فوت مادر را در فرض های مختلف وجود وراث متفاوت است. یکی از بحث برانگیزترین این موارد ارث بری فرزندان و شوهر از زن است که در ادامه به طور کامل و دقیق شرح داده می شود.

ارث مادر به فرزندان:

در این فرض زن به جز فرزندان خود وارثی ندارد و ارث تنها بین آنها تقسیم می شود. در این شرایط اگر زن تنها یک فرزند داشته باشد، چه این فرزند دختر باشد چه پسر، همه ارث را می برد. اگر فرزندان متعدد باشند و از نظر جنسیت یکسان باشند یعنی همه دختر باشند یا همه پسر باشند، ارث مادر به صورت مساوی بین آنها تقسیم می شود. و در نهایت در حالتی که فرزندان متعدد باشند و برخی از آنها دختر و برخی از آنها پسر باشند، پسر دو برابر دختر ارث می برد.

میزان سهم الارث شوهر از زن:

در این مورد با توجه به ماده 913 قانون مدنی در صورتی که زنی فوت شود و فرزند داشته باشد، سهم الارث شوهر از زن به مقدار یک چهارم کل ترکه خواهد بود و در صورتی که زن فرزندی نداشته باشد، سهم الارث شوهر یک دوم ترکه خواهد بود.

تقسیم طلای ارث مادر

در تقسیم اموال برای ارث فرقی بین اموال وجود ندارد و همه اموال بین همه کسانی که می توانند ارث ببرند تقسیم می شود اما در مورد تقسیم طلای ارث مادر بعضا در عرف دیده شده است که آن را بین دختران مادر متوفی تقسیم می کنند. البته این کار قانونی نیست ولی اگر بقیه ورثه راضی باشند ایرادی ندارد و می توان طلا را تنها بین دختران تقسیم کرد.

قانون جدید ارث مادر به فرزندان

درباره تقسیم ارث مادر بین فرزندان برخی از قانون جدید ارث مادر سوال می کنند که باید گفته شود چنین قانونی وجود ندارد و قواعد تقسیم ارث مادر همان است که از فقه گرفته شده و در قانون مدنی درج شده است و قانون جدیدی در این باره وجود ندارد.

وکیل ارث

افرادی که با مسائل تقسیم ارث و سهم الارث و این دست موضوعات سر و کار داشته اند می دانند که مراحل انجام این امور و موضوعات حقوقی مربوط به آنها تا چه اندازه وقت گیر و پیچیده است به همین دلیل توصیه موکد در این موارد مراجعه به وکیل انحصار وراثت است.

سایر مقالات:

اجرای احکام کیفری مجازات قصاص نفس

حق طلاق

حق طلاق چیست؟

این روزها گرفتن حق طلاق به یکی از حقوق مسلم خانم ها موقع عقد در آمده است و همه آنها خواستار این حق هستند. داشتن وکالت در طلاق یعنی اینکه خانم اجازه این را دارد که به جای مرد خود را طلاق دهد. البته شاید این خواسته دلایل منطقی و قابل قبولی داشته باشد اما از منظر حقوقی باید بررسی کنیم اصلا این موضوع چیست؟ حق طلاق محضری و مشروط یعنی چه؟ مهریه بهتر است یا حق طلاق؟ و اینکه مراحل طلاق با داشتن این شرط به چه ترتیب است؟

همه چیز راجع به حق طلاق

طبق ماده 1133 قانون مدنی: «مرد می تواند با رعایت شرایط مقرر در این قانون با مراجعه به دادگاه تقاضای طلاق همسرش را بنماید.

تبصره- زن نیز می تواند با وجود شرایط مقرر در مواد (۱۱۱۹)، (۱۱۲۹) و (۱۱۳۰) این قانون، از دادگاه تقاضای طلاق نماید.»

طبق این ماده قانون این حق را به مرد داده است و با استناد به این ماده مردان می توانند اقدام به طلاق از طرف مرد کنند اما تبصره هم در صورت وجود شرایطی زنان نیز خواهند داشت. در واقع دادن شرط به زن به این معنی است که زن به نمایندگی از مرد می تواند خودش را طلاق دهد که البته این حق منافی اینکه خود مرد هم می تواند زن را طلاق بدهد نیست؛ به عبارتی با وجود این شرط هم مرد می تواند زن را طلاق بدهد (همانطور که حق قانونی اوست) و هم زن می تواند به جای مرد خود را طلاق بدهد.

محضری

به طور کلی راه های اینکه حق طلاق به زن داده شود به یک شیوه ممکن است، حق طلاق محضری یا حق طلاق در دفتر اسناد رسمی

در این شیوه هنگامی که عقد ازدواج می خواهد ثبت شود مرد در عقدنامه حق طلاق را به زوجه واگذار می کند؛ به عبارتی به خاطر اینکه اعطای این حق موقع ازدواج  به زن داده می شود به آن حق طلاق محضری گفته می شود. توجه داشته باشید که در این شیوه مرد نمی تواند این را پس بگیرد و باید به آن پایبند بنماند و دیگر ابطال را ندارد مگر زن رضایت بدهد که این حق را نخواهد.

در دفتر اسناد رسمی:

در این شیوه بعد از عقد مرد به دفاتر الکترونیک مراجعه می کند و به صورت رسمی را به همسر خود می دهد. در واقع این حق طلاق ضمن یک سند جداگانه از سند ازدواج است زیرا وقتی که سند ازدواج امضا می شود دیگر نمی توان موردی را به آن افزود یا از آن کسر کرد به همین دلیل باید ضمن یک سند رسمی جداگانه این اقدام انجام شود که اغلب هم در این مواقع حق طلاق در مقابل بذل تمام یا بخشی از مهریه است. اعطای وکالت در طلاق در دفاتر اسناد رسمی، قابل فسخ است و مرد می تواند از آن منصرف شود مگر اینکه وکالت را به صورت بلاعزل به همسر خود داده باشد، یعنی مرد حق منصرف شدن را از خود بگیرد.

مشروط:

یکی از موضوعاتی که در وکالت در طلاق باید به آن توجه شود این است که مرد می تواند اختیارات زن را در طلاق محدود کند و آن را مشروط به وقوع شرطی کند. مثلا مرد شرط می کند زن وکالت در طلاق دارد مشروط به اینکه مهریه خود را ببخشد یا هر شرط دیگری.

بنابراین حق طلاق مشروط یعنی اینکه در صورت وقوع شرط زن این شرط را دارد و نه به طور مطلق .

مراحل طلاق با داشتن حق طلاق

بعد از اینکه زن وکالت در طلاق را به طور کامل دریافت کرد یا شرطی که در حق طلاق مشروط آمده است، محقق شد، برای طی کردن مراحل طلاق با داشتن حق طلاق باید اول مدارک خود را مثل شناسنامه، سند ازدواج و وکالت نامه و در صورت دسترسی شناسنامه و کارت ملی آقا را تهیه کند و بعد از آن باید وارد پروسه دادگاهی شود.

زنی که وکالت در طلاق دارد می تواند خودش دادخواست طلاق بدهد و مراحل آن را طی کند. زن به دو طریق می تواند درخواست طلاق کند یا با درخواست طلاق از طرف زن یا طلاق توافقی.

در صورتی که زن از طریق طلاق توافقی اقدام به گرفتن طلاق کند باید یک نفر وکیل دادگستری را به جای شوهر استخدام کند تا او همراه به جای مرد مراحل طلاق توافقی را طی کند. در هر دو صورت زن باید به دادگاه مراجعه کند و بعد از ارائه دادخواست و تشکیل جلسه دادگاه و صدور حکم طلاق، سه ماه فرصت خواهد داشت تا طلاق را در دفاتر ثبت ازدواج و طلاق ثبت کند.

بنابراین داشتن حق طلاق به این معنی نیست که زوجه می تواند یک راست به دفترخانه و طلاق خود را ثبت کند بلکه مستلزم صدور حکم طلاق توسط دادگاه است.

حق طلاق بهتر است یا مهریه؟

وقتی قصد گرفتن حق طلاق دارید علی الخصوص زمانی که حق طلاق مشروط است به بذل مهریه این است که کدام یک برای شما بهتر است؟ حق طلاق بهتر است یا مهریه؟

در پاسخ به این سوال باید بدانید که این موضوع یک انتخاب شخصی است که با توجه به اوضاع و شرایط زندگی هر فرد یکی از این دو می تواند انتخاب بهتر و عاقلانه تری باشد.

مقالات مرتبط:

اگر حق طلاق با زن باشد مهریه تعلق میگیرد؟

هزینه وکیل برای گرفتن مهریه

هزینه وکیل برای گرفتن مهریه چه قدر است؟

مهریه و گرفتن آن یکی از رایج ترین دعاوی حقوقی است که در دادگاه ها مطرح می شود از این رو داشتن اطلاعات کافی در مورد قوانین و مقررات حاکم بر مهریه واجب و ضروری است. مطالبه مهریه به عوامل مختلفی بستگی دارد مانند اینکه مهریه عندالمطالبه است یا عند الستطاعه یا اینکه اصلا مهریه ضمن عقد مشخص شده است یا نه علاوه بر این نکات مواردی هم مربوط به قبل از شروع مرحله دادرسی است که خواهان تمایل دارد از آن اطلاع کافی داشته باشد یکی از آنها هزینه گرفتن وکیل برای مهریه و برآورد مالی این دعواست.

قانون مهریه

مهریه یکی از حقوق مالی است که با عقد ازدواج به زوجه تعلق می گیرد و باید از طرف مرد به او پرداخت شود و تا زمانی که پرداخت نشده باشد بر عهده مرد است. طبق ماده 1082 قانون مدنی :«به مجرد عقد زن مالک مهر می شود و می تواند هر نوع تصرفی که بخواهد در آن بنماید.»

با توجه به این ماده همین که عقد نکاح بین زن و مرد منعقد شود، مرد موظف به پرداخت است و زن هم در تصرف آن آزاد است و می تواند مالکانه از مهریه خود استفاده کند.

بنابراین این تصور که مهریه با طلاق باید داده شود، اگرچه در عمل این اتفاق بیشتر رخ می دهد، غلط است و هیچ محدودیتی در این باره در مدت عقد برای زوجه وجود ندارد.

آیا برای گرفتن مهریه وکیل لازم است؟

دعوای مهریه یک دعوای حقوقی است که اعطای دادخواست و مطالبه آن می تواند توسط وکیل به راحتی و با سرعت بیشتری انجام شود به این دلیل که فارغ از نیاز به دانش حقوقی، مطالبه مهریه راه های مختلفی از جمله مراجعه به دادگاه و شورای حل اختلاف تا مطالبه آن از طریق مراجعه به اداره ثبت وجود دارد که هر کدام در شرایطی ویژه ای صلاحیت رسیدگی به دعوای مهریه را دارد. از این رو به نظر می رسد گرفتن وکیل برای دعوای مهریه می تواند در صرفه جویی وقت و هزینه بسیار اثرگذار باشد.

برای گرفتن مهریه چقدر باید هزینه کرد؟

همانطور که می دانید مهریه یک دعوای مالی است و طبق تعرفه با توجه به میزان مهریه حق الوکاله تعیین خواهد شد.

وکلای دادگستری قرارداد مالی با موکل خود منعقد می کنند و مبلغی را به عنوان حق الوکاله با تراضی طرفین تعیین می کنند. این عمل از نظر قانونی ایرادی ندارد و هدف اصلی آن توافق وکیل و موکل بر حق الوکاله ای متفاوت از تعرفه می باشد.

در دعوای مهریه نیز هزینه گرفتن وکیل اگر طبق تعرفه نباشد باید با موافقت وکیل و موکل تعیین شود.

جدا از این اگر کسی برای مشاوره و گرفتن راهنمایی جلسه یا جلساتی با وکیل داشته باشد می تواند هزینه هر جلسه را بپردازد که این هزینه معمولا زیاد نبوده و می توان با اطلاع قبلی از این هزینه به وکیل مورد نظر خود مراجعه کنید.

حق الوکاله وکیل مهریه شامل مرحله اجرا هم می شود؟

اصولا و طبق روال حق الوکاله وکیل مهریه شامل مرحله اجرا هم می شود و بابت این مرحله هزینه جداگانه ای دریافت نمی شود مگر اینکه در قرارداد خلاف این شرط شده باشد.

باید توجه کنید در مواردی از این دست اینکه قرارداد بسته شده بین طرفین چه شرایطی را در نظر گرفته است بسیار اهمیت دارد به همین دلیل در صورتی که قصد گرفتن وکیل برای مهریه داشتید حتما قرارداد مالی که منعقد می کنید را به درستی مطالعه کنید.

مقالات مرتبط:

توقیف اموال برای مهریه

سقط جنین نامشروع

سقط جنین نامشروع

سقط جنین یکی از موارد آسیب زا و نامطلوبی است که اغلب بعد از روابط نامشروع بین زن و مرد نامحرم و یا در شرایطی که زن و شوهر به دلایلی نمی خواهند طفل خود را نگه دارند رخ می دهد.

این موضوع به طور چشم گیری در دنیا رایج شده است و تبدیل به یکی از مباحث روز دنیا شده است. آمار سقط جنین روزانه در ایران به طور میانگین 700 هزار جنین تخمین زده شده است که این رقم بیانگر نیاز به آموزش بهداشت در روابط و بالا بردن سطح اطلاعات و آگاهی درباره روابط و مسائل پیش روی آن است؛ علاوه بر این لازم است در این باره قانون گذاری درست و اصولی صورت بگیرد تا از عوارض سقط و تولد کودکان ناسالم به طور اساسی جلوگیری شود.

همه چیز درباره سقط جنین

مطابق قوانین کشور ما سقط جنین پذیرفته نشده است و قابل مجازات است مگر در صورتی که با توجه به مقررات قانونی و بر اساس اصول انجام شود. از این رو لازم است درباره سقط جنین به خصوص سقط جنین نامشروع اطلاعات درستی داشته باشیم. برای تشریح این موضوع به جرم سقط جنین، مجازات آن، شرایط سقط جنین قانونی و نظرات اسلام در این باره می پردازیم.

سقط جنین عمدی

یعنی مرتکب با آگاهی نسبت به عملی که انجام می دهد و با قصد اقدام به از بین بردن جنین نماید.

سقط جنبن طبق قانون در صورتی که مطابق شرایط قانونی انجام نشود جرم است از این رو یک سوال رایج در سقط جنین این است که در صورتی که جنینی به عمد و با قصد و نیت از بین بردن سقط شود، چه مجازاتی در انتظار مرتکب است یا به عبارتی چه حکمی دارد؟

مطابق ماده 306 قانون مجازات اسلامی «جنایت عمدی بر جنین، هرچند پس از حلول روح باشد، موجب قصاص نیست. در این صورت مرتکب علاوه بر پرداخت دیه به مجازات تعزیری مقرر در کتاب پنجم «تعزیرات» محکوم می شود.»

بنابراین طبق ماده سقط عمدی جنین حتی اگر بعد از چهار هفتگی و حلول روح در بدن باشد منجر به قصاص مرتکب نمی شود بلکه مجازات دیه و تعزیر را در پی خواهد داشت.

اما در تبصره همین ماده شرایطی در نظر گرفته شده است که در صورت وجود آنها قصاص ثابت خواهد بود. تبصره ماده مقرر داشته است که : «اگر جنینی زنده متولد شود و دارای قابلیت ادامه حیات باشد و جنایت قبل از تولد، منجر به نقص یا مرگ او پس از تولد شود و یا نقص او بعد از تولد باقی بماند قصاص ثابت است.» از این رو با توجه به تبصره ماده فوق الذکر در شرایط زیر جنایت بر جنین موجب قصاص است:

مرتکب عامدا آسیبی به جنین وارد کند که جنین زنده متولد شود و قابلیت اینکه زنده بماند را داشته باشد اما جنایتی که قبل از تولد به او وارد شده است باعث مرگش شود در این صورت مرتکب به قصاص نفس محکوم خواهد شد.

اگر آسیبی به جنین وارد شود که باعث نقص عضو او بعد از تولد شود و یا آسیب به نحوی وارد شده باشد که نقص عضو بعد از تولد رخ بدهد، در این شرایط مرتکب به قصاص عضو محکوم می شود.

شرایط قانونی

همانطور که گفته شد قانون شرایطی را پیش بینی کرده است که در موارد ضرورت سقط به طور قانونی انجام شود.

درباره شرایط قانونی سقط جنین قانون گذار ماده واحده ای تحت عنوان قانون سقط درمانی تصویب کرده است که مقرر می دارد «سقط درمانی با تشخیص قطعی سه پزشک متخصص و تأیید پزشکی قانونی مبنی بر بیماری جنین که به علت عقب افتادگی یا ناقص‌الخلقه بودن موجب حرج مادر است و یا بیماری مادر که با تهدید جانی مادر توأم باشد قبل از ولوج روح (چهار ماه) با رضایت زن مجاز می باشد و مجازات و مسؤولیتی متوجه پزشک مباشر نخواهد بود. متخلفین از اجرای مفاد این قانون به مجازات های مقرر در قانون مجازات اسلامی محکوم خواهند شد.»

طبق این ماده واحده در صورت وجود سه شرط می توان به صورت قانونی سقط درمانی کرد:

  • تشخیص قطعی سه پزشک متخصص
  • نظر پزشکی قانونی درباره سقط درمانی و تایید آن
  • سقط قبل از چهار ماهگی باشد
  • احراز رضایت زن

از این رو در پاسخ به این سوال که سقط جنین تا چند ماهگی مجاز است باید گفت امکان سقط جنین تا قبل از چهار ماهگی در صورت وجود سایر شرایط فوق الذکر وجود دارد.

سقط جنین زنازاده

همانطور که تا اینجا مشخص شد سقط جنین مطابق قانون جرم است اما در صورت وجود شرایطی می تواند قانونی باشد.

یک سوال مهم در این زمینه این است که در صورتی که جنین بر اثر رابطه خارج از ازدواج به وجود آمده باشد و به اصطلاح عامیانه زنازاده باشد تکلیف سقط او چه خواهد بود؟

طبق آنچه که شرع و فقه در این باره می گوید جنین ناشی از زنا را می توان تا قبل از ولوج روح یعنی قبل از چهار ماهگی سقط نمود.

در این باره فرقی نمی کند که جنین ناشی از رابطه با تراضی طرفین باشد یا ناشی از تجاوز به زن بارداری صورت بگیرد. بنابراین حکم شرعی سقط جنین ناشی از زنای به عنف نیز این گونه است که تا قبل از چهار ماهگی امکان آن وجود دارد.

سقط جنین سندروم داون

ماده فوق الذکر مقرر کرده است در صورتی که پزشکی قانونی احراز کند تولد جنین به علت بیماری مانند عقب افتادگی یا ناقص الخلقه بودن موجب حرج یعنی زحمت زیاد و قابل تحمل برای مادر می شود یا تولد جنین باعث تهدید جان مادر می شود، در صورت وجود سایر شرایط گفته شده، می تواند مجوزی برای سقط جنین باشد. جنین سندروم داون نیز در صورتی که موجب حرج مادر شود یا باعث تهدید جان مادر شود قبل از چهار ماهگی با تشخیص سه پزشک متخصص و رضایت مادر می تواند سقط شود.

بدون اجازه شوهر

گفتیم سقط جنین در هر مرحله ای که باشد در صورتی جرم محسوب نمی شود که دارای شرایط قانونی باشد. از این رو اگر زن چه با اجازه شوهر چه بی اجازه شوهر اقدام به سقط جنین به صورت غیر قانونی نماید مرتکب جرم سقط جنین شده است و مستحق مجازات دیه و تعزیر مقرر شده در قانون است.

مجازات سقط جنین نامشروع

با توجه به قانون مجازات اسلامی سقط جنین مجازات قصاص ندارد اما موادی در قانون پیش بینی شده است که سقط جنین در صورت علم و آگاهی مرتکب به حامله بودن زن منجر به اعمال مجازات تعزیری می شود. باید توجه داشت در مواردی که گفته می شود تفاوتی بین سقط جنین نامشروع و سقط جنین مشروع وجود ندارد.

سقط جنین با ضرب و اذیت و آزار

طبق ماده 622 قانون مجازات اسلامی«هر کس عالماً عامداً به واسطه ضرب یا اذیت و آزار زن حامله، موجب سقط جنین وی شود، علاوه بر پرداخت دیه یا قصاص حسب ‌مورد به حبس از یک تا سه سال محکوم خواهد شد.»

تهیه وسایل سقط جنین توسط پزشک، ماما یا داروفروش یا شخصی که تحت این عناوین فعالیت می کند:

طبق ماده 624 قانون مجازات اسلامی «اگر طبیب یا ماما یا داروفروش و اشخاصی که به عنوان طبابت یا مامایی یا جراحی یا داروفروشی اقدام میکنند وسایل سقط جنین ‌فراهم سازند و یا مباشرت به اسقاط جنین نمایند به حبس از دو تا پنج سال محکوم خواهند شد و حکم به پرداخت دیه مطابق مقررات مربوط صورت‌خواهد پذیرفت.»

زمانی که کسی به غیر از پزشک، ماما یا دارو فروش با دادن ادویه یا استفاده از وسایل دیگر باعث سقط جنین شوند:

طبق ماده 623 قانون مجازات اسلامی «هر کس به واسطه دادن ادویه یا وسایل دیگری موجب سقط جنین زن گردد به شش ماه تا یک سال حبس محکوم میشود و اگر عالماً و‌عامداً زن حامله‌ای را دلالت به استعمال ادویه یا وسایل دیگری نماید که جنین وی سقط گردد به حبس از سه تا شش ماه محکوم خواهد شد مگر این که‌ثابت شود این اقدام برای حفظ حیات مادر میباشد و در هر مورد حکم به پرداخت دیه مطابق مقررات مربوط داده خواهد شد.»

دیه سقط جنین

موضوع سقط جنین همیشه با دیه سقط جنین همراه است زیرا علی الاصول سقط جنین مجازات قصاص ندارد (یعنی اصل بر این است که مجازات قصاص ندارد مگر در شرایط خاص) و مرتکب به مجازات دیه یا مجازات تعزیری یا هر دو محکوم می شود. طبق ماده 716 قانون مجازات اسلامی کتاب دیات دیه سقط جنین به ترتیب ذیل است:

  • نطفه ای که در رحم مستقر شده است (یعنی دیه سقط جنین دو هفته ای): دوصدم دیه کامل
  • علقه که در آن جنین به صورت خون بسته در می آید (یعنی دیه سقط جنین یک ماهه): چهارصدم دیه کامل
  • مضغه که در آن جنین به صورت توده گوشتی در می آید (یعنی دیه سقط جنین دو ماهه): شش صدم دیه کامل
  • عظام که در آن جنین به صورت استخوان درآمده لکن هنوز گوشت روییده نشده است (یعنی دیه سقط جنین سه ماهه): هشت صدم دیه کامل
  • جنینی که گوشت و استخوانبندی آن تمام شده ولی روح در آن دمیده نشده است (یعنی دیه سقط جنین چهار ماهه یا دیه سقط جنینی که قلبش تشکیل نشده): یک دهم دیه کامل

دیه جنینی که روح در آن دمیده شده است (یعنی دیه سقط جنینی که از چهار ماه بیشتر است):

دیه سقط جنینی که از چهار ماهگی گذشته است:

  • پسر باشد: دیه کامل انسان
  • دختر باشد: نصف دیه کامل انسان
  • اگر مشتبه (یعنی نمی توان تشخیص داد زن است یا مرد) باشد: سه چهارم دیه کامل انسان

از نظر اسلام

با توجه به اسلامی بودن کشور ما و اینکه اغلب افراد جامعه مسلمان هستند برای افرادی که قصد سقط جنین نامشروع دارند بسیار مهم است که بدانند سقط جنین حرام است یا نه و یا اینکه سقط جنین از چه ماهی حرام است؟

درباره مسئله سقط جنین در اسلام می توان به نظرات فقها و قران استناد نمود. فقها نظرات مختلفی را بیان کرده اند که با توجه به مکاتب خاص خودشان است و قران نیز به طور مستقیم و واضح به موضوع سقط جنین اشاره نکرده است و تنها آیاتی که می توان به آنها استناد کرد آیاتی است درباره ارزش و منزلت جان انسان که باید محترم شمرده شود.

بنابراین در یک بررسی کلی می توان گفت که اسلام علی الاصول با موضوع سقط جنین نامشروع مخالف است و آن را حرام می داند اما در مواردی اجازه آن را به افراد داده است.

یکی از مهمترین این موارد زمانی است که هنوز روح در جنین دمیده نشده که این زمان را همان چهار ماهگی می دانند؛ مسلمان علت این امر را از بین بردن یک زندگی و کشتن یک انسان می دانند. علاوه بر این فقها شیعه به طور اتفاق معتقدند که در صورتی که مادر به علت وجود جنین در معرض خطر مرگ باشد و سلامت او مورد تهدید باشد می توان سقط جنین را انجام داد زیرا مادر انسان کاملی است که وجود دارد اما جنین هنوز زندگی را درک نکرده است.

همچنین در مورد جنین زنازاده نیز اسلام اجازه سقط را داده است.

مقالات حقوقی:

شرایط ازدواج دختر بدون اجازه پدر

شرایط ازدواج دختر بدون اجازه پدر

شرایط ازدواج دختر بدون اجازه پدر

ازدواج یکی از مهمترین پیوندهای بین افراد است که علاوه بر آثار مالی که بر آن مترتب است آثار عاطفی و خانوادگی نیز در پی دارد که می تواند به آسانی سرنوشت و زندگی افراد را تحت تاثیر قرار بدهد از این رو گرفتن این تصمیم مهم نیازمند دقت و وسواس بسیار است. قانون گذار در پی حمایت از دختران در مسئله ازدواج برای آنها شرایطی از جمله اجازه پدر را در نظر گرفته است. از این رو دختر برای ازدواج قاعدتا به اجازه پدر خود نیاز دارد اما آیا شرایطی وجود دارد که دختر بتواند بدون اجازه پدر نیز ازدواج کند؟ چه شرایطی برای ازدواج دختر بدون اجازه پدر وجود دارد

اجازه پدر برای ازدواج دختر

در ماده 1043 قانون مدنی به موضوع اجازه پدر برای ازدواج اشاره شده است. این ماده مقرر داشته است که : «نکاح دختر باکره اگرچه به سن بلوغ رسیده باشد موقوف به اجازه پدر یا جد پدر او است…» همانطور که از متن ماده برمی آید ازدواج دختر باکره حتی اگر به سن بلوغ رسیده باشد نیازمند اجازه پدر یا جد پدری او می باشد.

در چه صورتی می توان بدون اذن پدر ازدواج کرد؟

اگرچه طبق ماده گفته شده در بالا دختر باکره برای ازدواج به اجازه پدر خود نیاز دارد اما شرایطی وجود دارد که با مشاوره وکیل امور خانواده، با وجود این قوانین دیگر به اجازه نیازی نیست. این شرایط از این قرار است:

در ادامه ماده 1043 قانون مدنی آمده است که: «…هر گاه پدر یا جد پدری بدون علت موجه از دادن اجازه مضایقه کند اجازه او ساقط و در این صورت دختر می تواند با معرفی کامل مردی که می خواهد با او ازدواج نماید و شرایط نکاح و مهری که بین آنها قرار داده شده پس از اخذ اجازه از دادگاه مدنی خاص به دفتر ازدواج مراجعه و نسبت به ثبت ازدواج اقدام نماید.»

بنابراین در صورتی که دختر باکره قصد ازدواج دارد و پدر یا جد پدری او بدون داشتن دلیل موجه اجازه ازدواج به او ندهند دختر می تواند به دادگاه مراجعه کند و با معرفی مرد، شرایط ازدواج و ذکر مهریه ای که بین آنها توافق شده است از دادگاه اجازه نامه گرفته و ازدواج خود را ثبت کند؛ در واقع در اینجا اجازه دادگاه جایگزین اجازه پدر یا جد پدری می شود.

در ماده 1043 تنها به اجازه ازدواج برای دختران باکره اشاره شده است از این رو دختری که باکره نباشد به اجازه برای ازدواج نیازی ندارد. لزوما شرط ازاله بکارت داشتن ازدواج قبلی نیست و درصورتی که بکارت به دلایلی دیگری مانند رابطه نامشروع یا استفاده از وسایل از بین رفته باشد نیز ازدواج می تواند بدون اجازه پدر صورت بگیرد.

در ماده 1043 به اجازه پدر یا جد پدری اشاره شده است از این رو مفهوم مخالف این ماده این است که در صورتی که پدر و جد پدری در قید حیات نباشند دختر برای ازدواج به اجازه فرد دیگری نیاز نخواهد داشت. البته باید در این مورد از دادگاه اجازه ازدواج گرفته شود.

ماده 1044 قانون مدنی:

 در صورتی که پدر یا جد پدری در محل حاضر نباشند و استیذان از آنها نیز عادتاً غیر ممکن بوده و دختر نیز احتیاج به ازدواج داشته باشد، وی می تواند اقدام به ازدواج نماید. بنابراین در صورت عدم حضور پدر مثلا رفتن به یک مسافرت طولانی دختر می تواند ازدواج کند البته در این مورد نیز باید از دادگاه کسب اجازه کند.

زنی که قبلا ازدواج کرده و شوهر او فوت کرده است یا از هم طلاق گرفته اند برای ازدواج بعدی خود به اجازه پدر نیاز ندارد. البته این موضوع با فرض ازاله بکارت در ازدواج است یعنی اگر دختر بعد از ازدواج اول خود که به دلیل فوت یا طلاق خاتمه یافته است، همچنان باکره بماند، باز هم به ترتیب گفته شده به اجازه پدر برای ازدواج نیاز دارد زیرا باکرگی شرط لزوم اجازه پدر است.

یکی از مورد توجه ترین موارد ازدواج بدون اجازه پدر، ازدواج دختر بالای سن 30 سال است. دختر بالای سن 30 سال در صورتی که در سلامت عقلی به سر ببرد و قدرت تشخیص داشته باشد می تواند بدون اجازه پدر ازدواج کند.

ماده 1043 قانون مدنی:

در ماده 1043 به اجازه پدر یا جد پدری اشاره شده است یعنی اجازه یکی از این دو نفر برای ازدواج دختر باکره کافی است، از این رو در صورت عدم اجازه پدر اگر جد پدری با ازدواج موافق باشد، ازدواج با همین اجازه ثبت خواهد شد.

در صورتی که پدر محجور باشد یعنی مجنون یا سفیه باشد دیگر اجازه او برای ازدواج دختر دخالتی نخواهد داشت. حجر باید ثابت شود.

شرط اجازه پدر در عقد دائم است یا موقت؟

آنچه درباره شرط اجازه پدر و شرایطی که به اجازه پدر نیازی نیست گفته شد هم درباره عقد دائم است و هم درباره عقد موقت یا همان صیغه. بنابراین شرایط ازدواج موقت بدون اجازه پدر با شرایط ازدواج دائم بدون اجازه پدر یکی است.

مقالات مرتبط:

سلب حضانت

شرایط فرزند خواندگی برای خانواده فرزند دار

شرایط فرزند خواندگی برای خانواده فرزند دار

شرایط فرزند خواندگی برای خانواده فرزند دار ، فرزند خواندگی کودکان و نوجوانان بی سرپرست یکی از اعمال نیکو و حسنه‌ای است که پاداش‌های فراوانی برای آن از جانب خداوند در نظر گرفته شده است. انتخاب یک کودک و یا نوجوان به عنوان فرزند و قبول کردن مسئولیت زندگی او، عملی است که توسط خانواده‌هایی که دارای فرزند نیستند و به هر دلیلی نمی‌توانند بچه دار شوند، اتفاق می‌افتد.

شرایط فرزند خواندگی برای خانواده هایی که فرزند دارند، چیست؟

اما جالب است بدانید که کسانی که فرزند دارند نیز می‌توانند سرپرستی کودکان بی سرپرست و یا بدسرپرست را به عهده بگیرند. قوانین جدید مبنی بر آن است که خانم‌های مجرد نیز اگر مشمول شرایط مربوطه باشند، می‌توانند برای گرفتن سرپرستی فرزندان بهزیستی اقدام کنند. حال آنچه ما در اینجا بدان می‌پردازیم، بررسی شرایط فرزند خواندگی برای خانواده هایی که فرزند دارند خواهد بود.

برای درخواست فرزند خواندگی چه مراحلی باید طی شود؟

تمامی متقاضیان سرپرستی فرزندان بی سرپرست، مراحلی یکسان را برای ثبت درخواست خود باید طی کنند.

این بدان معنی است که شرایط فرزند خواندگی برای کسانی که فرزند دارند و کسانی که دارای فرزند نیستند، یکسان خواهد بود.

مجوز سرپرستی کودک برای خانواده‌هایی که دارای فرزند هستند، اخیراً صادر شده است. پیش از این فقط زن و شوهری که به هر دلیل نمی‌توانستند کودکی داشته باشند، مجاز بودند تا برای اخذ سرپرستی کودکان بی سرپرست اقدام کنند.

اما امروزه شرایط فرزند خواندگی برای کسانی که فرزند دارند نیز مهیا شده است و طبق تجربیات و آزمایش‌های کسب شده در این زمینه، کودکان بی سرپرستی که وارد خانواده‌های بچه دار می‌شوند، با شوق و سلامتی روحی و روانی بیشتری به ادامه زندگی خود می‌پردازند. خانواده متقاضی فرزند خواندگی در وهله اول باید به بهزیستی مراجعه کند تا شرایط او بررسی شود.

اگر شرایط خانواده توسط سازمان بهزیستی تأیید شد، پس از آن باید برگ مصاحبه اولیه توسط بهزیستی و مشخصات فردی و برگ تقاضانامه توسط خانواده تکمیل گردد.

پس از تأیید و بررسی و تکمیل شرایط فرزند خواندگی برای خانواده فرزند دار ، مددکاران اجتماعی به منزل خانواده متقاضی مراجعه نموده و شرایط فرزند خواندگی برای کسانی که فرزند دارند را از نظر وضع زندگی و محل سکونت نیز بررسی می‌کنند.

حال در این مرحله خانواده‌های دارای فرزند و همچنین انواع دیگر متقاضیان، به سازمان پزشکی قانونی، اداره تشخیص هویت و مراکز مشاوره معرفی خواهند شد. در مراکز مشاوره و روانشناسی، والدین و همچنین کودکان بی سرپرست از نظر سلامت روحی و روانی مورد بررسی قرار می‌گیرند. کودکان باید تحت نظر روانشناسان خبره باشند تا میزان پذیرش خانواده جدید در آن‌ها مورد تحلیل قرار بگیرد.

بعد از اینکه تمامی این موارد توسط درمانگران و روانشناسان تأیید شدند، نتیجه به سازمان بهزیستی اعلام می‌شود.

حال که شرایط فرزند خواندگی برای کسانی که فرزند دارند بررسی و تأیید شد، این خانواده‌ها و یا سایر متقاضیان دیگر، به مشاور دینی و دادگاه صالحه معرفی خواهند شد.

بعد از این، دادگاه مدارک را بررسی کرده و به صورت کاملاً آزمایشی کودک را به مدت شش ماه به خانواده سپرده و البته پدر خوانده و مادر خوانده باید دوره‌های والدگری را نیز در این مدت سپری کنند.

مددکاران اجتماعی در طول این مدت نوع سرپرستی کودک و شرایطی که در آن قرار گرفته است را نظارت می‌کنند و چنانچه محیطی که کودک در آن قرار گرفته است سالم و شامل شرایط لازم باشد، حکم دائم فرزند خواندگی برای آن خانواده صادر خواهد شد.

شرایط قانونی پذیرش فرزند خواندگی

همانطور که پیش‌تر نیز ذکر کردیم، شرایط فرزند خواندگی برای کسانی که فرزند دارند و البته سایر متقاضیان، توسط نهادهای مختلف بررسی و تحلیل می‌شود. حال در این قسمت توضیح مختصری در مورد این شرایط می‌دهیم.

زن و شوهر باید تابعیت ایرانی داشته باشند و در صورتی که در خارج از ایران سکونت دارند، باید به کنسولگری ایران در آن کشوری که هستند مراجعه کنند و درخواست اخذ سرپرستی خود را از این طریق به بهزیستی ارسال نمایند.

یکی دیگر از مواردی که در لیست شرایط فرزند خواندگی برای کسانی که فرزند دارند و البته سایر متقاضیان آمده است، اعتقاد پدر و مادر به یکی از ادیانی است که در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به رسمیت شناخته شده است.

شرایط فرزند خواندگی برای خانواده فرزند دار در جمهوری اسلامی ایران

پدر و مادر هیچ کدام نباید به بیماری‌های واگیردار و یا صعب العلاج دچار باشند.

باید توانایی لازم برای تربیت و نگهداری از کودکان و یا نوجوانان بی سرپرست و یا بدسرپرست را داشته باشد.

خانواده از نظر قضایی نیز مورد بررسی قرار می‌گیرد؛ پدر و مادر هیچ کدام نباید محکومت جزایی موثر داشته باشند.

خانواده باید تمکن مالی قابل قبول که در سازمان بهزیستی به مقدار دقیق آن اشاره شده است را داشته باشد.

انجام واجبات و ترک محرمات از دیگر مواردی است که در لیست شرایط فرزند خواندگی برای کسانی که فرزند دارند و یا سایر متقاضیان، آمده است.

صلاحیت اخلاقی خانواده نیز از جنبه‌های مختلف بررسی خواهد شد.

عدم اعتیاد به الکل، مواد مخدر و یا روان گردان از دیگر فاکتورهای مهم مورد بررسی خواهد بود.

مهجور نبودن

یکی از زوجین حداقل باید سی سال سن داشته باشد.

نکته قابل توجه در رابطه با اموال خانواده‌ای که دارای فرزند بوده و متقاضی سرپرستی یک فرزند از بهزیستی است، این است که اموال و دارایی‌های این افراد برای پذیرش فرزند، ارزیابی شده و با حکم قاضی مشخص می‌شود که کدام اموال به فرزند خوانده می‌رسد.

یعنی در همان ابتدای امر، قاضی اموالی که باید به نام کودک شود را تعیین می‌کند.

این یک تصمیم مهم و در راستای عدم پایمال شدن حق فرزندانی است که به عنوان فرزند خوانده وارد خانواده‌ای می‌شوند که دارای فرزند هستند.

اما حال اگر خانواده‌ای میزان مال مورد نظر دادگاه را نداشت چه؟

برای این افراد دستور اخذ تعهد کتبی به تملیک بخشی از اموال یا حقوق در آینده صادر و پس از قبول درخواست کننده و انجام دستور، حکم سرپرستی صادر خواهد شد.

الویت بندی بهزیستی برای فرزندخواندگی

همانطور که پیش‌تر هم اشاره کردیم، قوانین جدید بهزیستی مبنی بر آن است که خانواده‌های فرزند دار و یا حتی زنان و دختران مجرد بالای سی سال نیز مشمول شرایط سرپرستی فرزندان بی سرپرست و یا بدسرپرست باشند. یعنی شرایط فرزند خواندگی برای کسانی که فرزند دارند و یا زنان مجرد نیز همانند دیگر زوج‌هایی که فرزند ندارند، میسر شده است. اما در هر صورت در سازمان بهزیستی یک الویت بندی جهت انتخاب سرپرست برای کودکان، وجود دارد. این الویت بندی به شرح زیر است:

  • خانواده‌ بدون فرزند
  • خانواده‌های دارای فرزند
  • زنان و دختران مجرد بالای ۳۰ سال
  • فرزندخواندگی برای زنان و دختران مجرد بالای 30 سال

وظایف سرپرستان بعد از گرفتن حق سرپرستی چیست؟

تامین تمامی نیازهای کودک و هزینه‌های او بعد از گرفتن حق سرپرستی توسط والدین، بر عهده آن‌ها خواهد بود.

پدر و مادر موظفند محیطی امن را برای کودک فراهم کرده و تمام نیازهای مادی و معنوی او را تأمین کنند.

یکی از موارد مهم در بررسی شرایط فرزند خواندگی برای کسانی که فرزند دارند این است که نباید کوچکترین تفاوتی بین فرزندان واقعی آن‌ها و کودکانی که سرپرستی‌شان را قبول می‌کنند، وجود داشته باشد.

البته ناگفته نماند که تأمین نیازهای مادی و هزینه‌های کودک به هیچ عنوان به این معنا نیست که پرداخت مستمری که به موجب قانون به کودک یا نوجوان بی سرپرست تعلق می‌گرفته است، قطع خواهد شد. اما در هر صورت خانواده نیز باید هزینه‌های کودک را تأمین کند.

تمامی این موارد توسط مددکاران اجتماعی که تا سن 18 سالگی در کنار کودک هستند و شرایط روحی و روانی و همچنین مادی او را به صورت مرتب پیگیری می‌کنند، بررسی خواهد شد.

چه کودکانی می‌توانند تحت سرپرستی قرار بگیرند؟

حال که شرایط فرزند خواندگی برای کسانی که فرزند دارند را بررسی کردیم، شاید بررسی شرایط کودکانی که می‌توانند تحت سرپرستی پدر خوانده و مادر خوانده قرار بگیرند نیز خالی از لطف نباشد. این کودکان باید دارای شرایط زیر باشند:

امکان شناخت هیچ یک از پدر، مادر و جد پدری آنان وجود نداشته باشد.

پدر، مادر، جد پدری و وصی منصوب از سوی ولی ‌قهری‌ آنان در قید حیات نباشند.

کودکانی که مدت زمان دو سال است که در بهزیستی هستند و کسی از فامیل همچون جد، پدر و یا مادر آن‌ها برای گرفتن آن‌ها مراجعه نکرده است.

پدر، مادر و یا جد پدری او هیچ کدام صلاحیت سرپرستی کودک را ندارند و دادگاه در این زمینه حکم قطعی داده باشد.

مقالات مرتبط:

مزایای استفاده از وکیل طلاق

توقیف اموال برای مهریه

توقیف اموال برای مهریه

وقتی عقد نکاح بین زن و شوهر منعقد می شود مرد و زن در برابر هم تکالیف و مسئولیت هایی دارند از جمله اینکه مرد موظف است به محض مطالبه زن مهریه او را بپردازد. مهریه در هر شرایطی باید پرداخت شود حتی اگر زن از مرد تمکین نکند که در این شرایط تنها می توان از اهرم فشار نفقه استفاده کرد وگرنه عدم تمکین زن باعث عدم پرداخت مهریه نمی شود. گاهی پیش می آید که بر اثر اختلاف ها یا تصمیمات شخصی زوجه تصمیم می گیرد که اقدام به توقیف اموال مرد برای مهریه کند. البته باید در نظر داشته باشید که توقیف اموال برای مهریه تمام مهریه را شامل می شود و موضوع آن از شمول قوانین مربوط به مهریه تا 110 سکه متفاوت است.

مراحل توقیف اموال برای مهریه

قبل از هر چیزی باید دقت کنید با توجه به اینکه در پروسه توقیف اموال ممکن است اموال جا به جا شود و توسط مرد به دیگری منتقل شود و وجود ظرافت های قانونی مراجعه به یک وکیل مهریه ضروری است. با این حال برای توقیف اموال برای مهریه زوجه هم می تواند به دادگاه و هم به اداره ثبت مراجعه کنند.

مراجعه به دادگاه خانواده

در این روش زوجه با ارائه دادخواست به دادگاه خانواده دادخواستی با موضوع خواسته تامین خواسته برای مطالبه به مهریه ارائه می کند. دادگاه به کمک اجرای ثبت اموال را توقیف می کند البته باید توجه داشته باشید که ظرف 10 روز از صدور قرار تامین خواسته باید دادخواست مطالبه مهریه را به دادگاه بدهید. در واقع چیزی که شما از دادگاه می خواهید اول توقیف اموال با قرار تامین خواسته است تا از نقل و انتقال آن جلوگیری کنید و بعد از آن درخواست مطالبه مهریه است.

مراجعه به اداره ثبت

این امکان فراهم شده است تا زوجه با مراجعه به اداره ثبت محل وقوع عقد درخواست صدور اجراییه کند. درخواست صدور اجراییه یعنی اینکه اداره ثبت به مرد مهلت می دهد تا مهریه زن را بپردازد. در صورتی که مرد به اجراییه عمل نکرد و مهریه را نپرداخت زن می تواند اموال مرد را توقیف کند.

لیست اموال قابل توقیف برای مهریه

برای توقیف اموال هر مالی را به جز آنچه که مستثنیات دین محسوب می شود را می توان توقیف کرد از جمله آپارتمان، زمین، خانه، مغازه، ماشین، حساب بانکی، سهام، حقوق کارمندی، دینی که شخص دیگری باید به مرد بپردازد و …

به طور کلی هر گونه مال منقول یا غیرمنقول را در صورتی که به نام مرد باشد و مرد مالک آن باشد در لیست اموال قابل توقیف برای مهریه می تواند وجود داشته باشد.

زن از چه اموالی نمی تواند مهریه اش را بردارد ؟

همانطور که در بالا گفته شد اموالی وجود دارد به نام مستثنیات دین که زن نمی تواند برای دریافت مهریه خود آنها را توقیف کند. اما زن از چه اموالی نمی تواند مهریه اش را بردارد؟

طبق ماده 24 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی زن از اموال زیر نمی تواند مهریه را مطالبه کند و درخواست توقیف آنها را نماید:

مستثنیات دین صرفاً شامل موارد زیر است:

  • منزل مسکونی که عرفاً در شان محکوم‌علیه در حالت اعسار او باشد
  • اثاثیه مورد نیاز زندگی که برای رفع حوائج ضروری محکوم‌علیه و افراد تحت تکفل وی لازم است.
  • آذوقه موجود به قدر احتیاج محکوم‌ٌعلیه و افراد تحت تکفل وی برای مدتی که عرفاً آذوقه ذخیره می‌شود.
  • کتب و ابزار علمی و تحقیقاتی برای اهل علم و تحقیق متناسب با شان آنها.
  • وسایل و ابزار کار کسبه، پیشه‌ وران، کشاورزان و سایر اشخاص که برای امرار معاش ضروری آنها و افراد تحت تکفلشان لازم است.
  •  تلفن مورد نیاز مدیون. مبلغی که در ضمن عقد اجاره به موجر پرداخت می‌شود، مشروط بر اینکه پرداخت اجاره‌ بها بدون آن موجب عسر و حرج گردد و عین مستاجره مورد نیاز مدیون بوده و بالاتر از شان او نباشد.

مدت زمان توقیف اموال برای مهریه

مدت زمان توقیف اموال برای مهریه با توجه به اینکه درخواست توقیف چه مالی را دارید، آن مال چه ویژگی هایی دارد و از چه طریقی اقدام می کنید و تا چه اندازه راه درست را رفته اید، متفاوت است. مثلا مدت زمان توقیف ماشین از طریق دادگاه معمولا 5 تا 4 روز است.

رفع توقیف اموال برای مهریه

بعد از اینکه خانم با انتخاب یکی از اموال قابل توقیف اقدام به توقیف اموال آقا کرد، پیامکی برای مرد می رود مبنی بر اینکه اموال او توقیف شده یعنی غیر قابل انتقال شده است، اگر آقا به این موضوع اعتراضی داشته باشد می تواند اعتراض خود را ثبت کند و درخواست رفع توقیف آن را کند. به طور کلی مرد زمانی می تواند درخواست رفع توقیف کند که ثابت کند مال جزء مستثنیات دین است یا به طریق دیگری قابل نقل و انتقال نیست.

مثلا در رفع توقیف خودرو مهریه مرد می تواند ثابت کند خودرو وسیله کار اوست و از طریق آن امرار معاش می کند یا در رفع توقیف خانه اگر مرد ثابت کند خانه او به اندازه نیازش برای زندگی است و خانه دیگری ندارد می تواند درخواست رفع توقیف بدهد البته این موضوع در مورد زمین و باغ اصولا جاری نیست و باغ و ویلا و زمین به سختی رفع توقیف می شوند.

در نتیجه آقایان برای رفع توقیف اموال برای مهریه ثابت کنند که توقیف آن مال باعث مشقت و سختی آنها در زندگی است و آن مال متناسب با نیاز آنهاست و می تواند جز مستثنیات دین باشد که البته در این روش می توانید به یک وکیل مهریه مراجعه کنید تا به شما راهنمایی های لازم را بدهد.

مقالات مرتبط:

مهریه عند الاستطاعه چیست؟