سلب حضانت

سلب حضانت

حضانت به معنی نگهداری و مراقبت و تربیت کودک است که معمولا تا وقتی بحث طلاق و جدایی بین زن و شوهر سلب حضانت پیش نیامده باشد، حرف آن به میان نمی آید و پدر و مادر با هم این مسئولیت را به عهده دارند. به هر حال بعد از جدایی با توافق زوجین یا تصمیم دادگاه حضانت طفل با یکی از پدر و مادر خواهد بود.

کسی که حضانت طفل را بر عهده دارد، طبق قانون نمی تواند از انجام دادن این وظیفه خودداری کند وگرنه دادگاه می تواند تصمیم خود را در این باره تغییر دهد. زن یا مردی که حضانت را برعهده دارد باید بداند طبق قانون در مواردی می توان این کار را کرد. موارد سلب حضانت را در ادامه توضیح می دهیم.

چه مواردی برای سلب حضانت وجود دارد؟

موارد سلب حضانت بین فرزند دختر و پسر تفاوتی ندارد و باید بدانید که شرایط سلب حضانت فرزند دختر با سلب حضانت فرزند پسر هیچ فرقی ندارد و در هر دو مورد تنها اثبات شرایط کافی است.

طبق ماده 1175 قانون مدنی «طفل را نمی توان از ابوین و یا از پدر و یا از مادری که حضانت با او است گرفت مگر در صورت وجود علت قانونی» از جمله شرایط سلب حضانت از مادر یا پدر می توان به این موارد اشاره کرد:

ماده ۱۱۷۰ قانون مدنی:

«اگر مادر در مدتی که حضانت طفل به او است مبتلا به جنون شود یا به دیگری شوهر کند حق حضانت با پدر خواهد بود.» بنابراین از این موارد یکی جنون او و دیگری ازدواج اوست. اگرچه این شرط سلب حضانت از مادر است و این شرایط شامل پدر نمی شود اما شرایط دیگری هم وجود دارد که بین پدر و مادر مشترک است که در ماده 1173 آمده است.

ماده 1173 قانون مدنی:

«هرگاه در اثر عدم مواظبت یا انحطاط اخلاقی پدر یا مادری که طفل تحت حضانت اوست، صحت جسمانی و یا تربیت اخلاقی طفل در معرض خطر باشد، محکمه می تواند به تقاضای اقربای طفل یا به تقاضای قیم او یا به تقاضای رئیس حوزه قضائی هر تصمیمی را که برای حضانت طفل مقتضی بداند، اتخاذ کند.

موارد ذیل از مصادیق عدم مواظبت و یا انحطاط اخلاقی هر یک از والدین است:

  •  اعتیاد زیان آور به الکل، مواد مخدر و قمار
  •  اشتهار به فساد اخلاق و فحشاء
  •  ابتلا به بیماریهای روانی با تشخیص پزشکی قانونی
  •  سوء استفاده از طفل یا اجبار او به ورود در مشاغل ضد اخلاقی مانند فساد و فحشاء، تکدی گری و قاچاق
  •  تکرار ضرب و جرح خارج از حد متعارف»

البته باید توجه داشته باشید ک این مصادیق عدم مواظبت یا انحطاط اخلاقی که در ماده 1173 آمده است حصری نیستند یعنی محدود به همین موارد نیستند بلکه مثالهایی است که قانونگذار آنها را بیان کرده است. بنابراین هر اقدام دیگری که بتواند دادگاه را قانع کند که عدم مواظبت از طفل رخ داده است یا انحطاط اخلاقی وجود دارد، می تواند حضانت را سلب کند.

نمونه دادخواست سلب حضانت

دادخواست سلب حضانت فرزند از مادر یا دادخواست سلب حضانت فرزند از پدر به طور کلی با هم تفاوت خاصی ندارند و در هر دو باید نکات مشابهی را رعایت کرد. در ادامه یک نمونه دادخواست سلب حضانت فرزند از مادر را ذکر می کنیم:

بعد از اینکه اطلاعات مربوط به خواهان و خوانده را پر کردید باید در قسمت دلایل و منضمات، دلایل خود را برای اثبات ادعایتان را درج کنید و مدارک در ضمیمه کند و در قسمت شرح خواسته، درخواستی که از دادگاه دارید را ذکر کنید. برای مثال در نمونه دادخواست سلب حضانت از مادر باید گفته شود که:

«ریاست محترم دادگاه خانواده

با سلام

احترما به استحضار می رسانم که اینجانب … فرزند … به شماره شناسنامه … با خانم … در تاریخ … در دفتر رسمی ازدواج و طلاق به شماره ثبت … به طور دائم عقد نکاخ منعقد نمودیم. در این نکاح فرزند … (جنیست را درج کنید) به نام …. حاصل شده که بعد از طلاق حضانت او به مادرش سپرده شده است.  با توجه به دلایل منضم شده به دادخواست و به علت … (علت صلاحیت نداشتن مادر را درج کنید) مادر طفل دیگر صلاحیت لازم برای نگهداری فرزند را ندارد. از این رو از دادگاه محترم تقاضا دارم با توجه به ماده … قانون …  و دلایل منضم شده به دادخواست حضانت مادر را سلب نماید.»

مقالات مرتبط:

قوانین جدید طلاق توافقی

اجرای احکام کیفری مجازات قصاص نفس

اجرای احکام کیفری مجازات قصاص نفس

نحوه اجرای مجازات قصاص‌ نفس

اجرای احکام کیفری مجازات قصاص نفس طبق ماده 60 آیین‌نامه «نحوه اجرای احکام حدود، سلب حیات (اعدام)، قطع عضو، قصاص نفس، عضو و جرح، دیات، شلاق، تبعید، نفی بلد، اقامت اجباری و منع از اقامت در محل یا محل‌های معین»، قاضی اجرای احکام کیفری پیش از اجرای حکم قصاص نفس مکلف است طرفین را به سازش توصیه نماید.

در اجرای ماده 383 قانون مجازات اسلامی، طبق ماده 61 آیین‌نامه، چنانچه محکوم به قصاص نفس بیش از یک نفر را به قتل رسانیده باشد و ولی‌ دم احد از مقتولان خواهان قصاص باشد و اولیای دم دیگر مقتولان تعیین تکلیف نکرده باشند، قاضی اجرای احکام کیفری ضمن اخطار به آنان مجازات قصاص را اجرا می‌نماید.

طبق ماده 62 آیین‌نامه، هرگاه به جهاتی مانند مصالحه و سازش بر تأخیر اجرا،‌ گذشت مشروط و یا معلق،‌ اجرای قصاص به تعویق و تأخیر افتد، با رفع مانع و مطالبه صاحب حق قصاص، قاضی اجرای احکام کیفری مقدمات قانونی اجرای قصاص را فراهم می‌آورد.

طبق ماده۶۳ آیین‌نامه، در صورت گذشت قطعی و منجز (وفا شده) همه صاحبان حق قصاص، قاضی اجرای احکام کیفری مراتب را صورت‌مجلس کرده و در اجرای ماده 447 قانون مجازات اسلامی پرونده را جهت تعیین تکلیف نسبت به جنبه عمومی جرم به دادگاه صادرکننده رأی بدوی و نخستین ارسال می‌نماید.

قوانین اجرای احکام کیفری مجازات قصاص نفس

در صورتی که محکوم و مجنی‌علیه (کسی که جنایتی علیه او رخ داده) هر دو غیرمسلمان باشند و محکوم پیش از اجرای قصاص ادعا نماید که مسلمان شده است، طبق ماده 64 آیین‌نامه، قاضی اجرای احکام کیفری ضمن توقف اجرای حکم، پرونده را در اجرای تبصره 2 ماده 310 قانون مجازات اسلامی به دادگاه ارسال می‌کند.

طبق ماده 65 آیین‌نامه، اجرای قصاص مشروط به استیفای (گرفتن) آن از سوی کسانی است که طبق قانون مجازات اسلامی ولی ‌دم محسوب می‌شوند و یا حق استیفای قصاص را دارا هستند. قاضی اجرای احکام کیفری پیش از اجرای قصاص درخواست کتبی افراد مذکور را دریافت، مراتب را صورت‌مجلس نموده و برای درج در پرونده به امضای آنان می‌رساند.

همچنین طبق تبصره ماده 65، در صورت عدم مراجعه ولی ‌دم برای استیفا و گرفتن قصاص بدون عذر موجه یا ناتوانی وی از پرداخت فاضل (اضافه) دیه و یا به جهت انتظار برای بلوغ یا افاقه (بهبود) ولی دم، مطابق ماده 429 قانون مجازات اسلامی اقدام می‌شود.

ماده 66 آیین‌نامه

طبق ماده 66 آیین‌نامه «نحوه اجرای احکام حدود، سلب حیات، قطع عضو، قصاص نفس، عضو و جرح، دیات، شلاق، تبعید، نفی بلد، اقامت اجباری و منع از اقامت در محل یا محل‌های معین»، اگر موضوع مشمول مواد356 یا 424 قانون مجازات اسلامی باشد، دادستان، پرونده را جهت تصمیم‌گیری قانونی نزد رئیس قوه قضاییه ارسال می‌نماید.

طبق ماده 67 آیین‌نامه، چنانچه ولی ‌دم صغیر (کودک) یا مجنون (دیوانه) پیش از اجرای قصاص کبیر و بزرگسال یا عاقل شود، قاضی اجرای احکام کیفری نظر وی را در مورد اجرای قصاص نفس دریافت و در صورتی که نظر بر عفو یا مصالحه و سازش داشته باشد، بر این اساس اقدام می‌نماید.

در اجرای ماده 423 قانون مجازات اسلامی طبق ماده 68 آیین‌نامه، به متقاضی قصاص اخطار می‌شود، ظرف مهلت مناسبی که توسط قاضی اجرای احکام کیفری تعیین می‌شود و بیشتر از دو ماه نخواهد بود، سهم دیه ذی‌حق (صاحب حق) را پرداخت نماید. این مهلت با درخواست خواهان قصاص برای یک نوبت و حداکثر تا یک ماه دیگر قابل تمدید است. پس از واریز سهم دیه به حساب صندوق سپرده دادگستری، حسب درخواست متقاضی قصاص حکم اجرا می‌شود.

ماده 70 آیین‌نامه

طبق ماده 70 آیین‌نامه، پس از صدور اذن (اجازه) به قصاص نفس از سوی ولی امر یا مقام مجاز از طرف وی، قاضی اجرای احکام کیفری صاحبان حق قصاص را برای اجرای قصاص در زمان مشخص دعوت می‌کند. مباشرت و همکاری در اجرای قصاص با صاحبان حق است. آنان می‌توانند به ‌منظور اجرای حکم شخصاً حاضر شده یا به یکی از اولیای ‌دم یا شخص دیگر نیابت و وکالت دهند.

همچنین طبق تبصره این ماده، چنانچه هیچ ‌یکی از صاحبان حق قصاص یا نایب و وکیل آنان در روز اجرا و در ساعت تعیین شده حضور نیابند، اجرای حکم به تأخیر می‌افتد. در صورت عدم حضور آنان بدون عذر موجه در نوبت دوم و یا خودداری از اجرای قصاص بدون عذر موجه، قاضی اجرای احکام کیفری در اجرای ماده 429 قانون مجازات اسلامی مراتب را جهت تصمیم‌گیری قانونی به دادگاه اعلام می‌نماید.

ماده 69 آیین‌نامه

طبق ماده 69 آیین‌نامه «نحوه اجرای احکام حدود، سلب حیات، قطع عضو، قصاص نفس، عضو و جرح، دیات، شلاق، تبعید، نفی بلد، اقامت اجباری و منع از اقامت در محل یا محل‌های معین»، استیذان (اجازه خواستن) قصاص نفس باید شامل موارد زیر باشد:

الف) مشخصات پرونده

ب) مشخصات هویتی محکوم، مقتول (کسی که کشته شده) و اولیای ‌‌دم اعم از کبیر (بزرگسال) و محجور (کودک، دیوانه و سفیه) به همراه مستندات آن شامل تصویر شناسنامه، کارت ملی، گواهی حصر وراثت (انجام تشریفات قانونی برای مشخص کردن وارثان شخص درگذشته) و گواهی رشد ولی‌ دم بالغ کمتر از هجده سال تمام شمسی

پ) محل و تاریخ وقوع جنایت و انگیزه و کیفیت ارتکاب آن

ت) ادله اثبات‌کننده جنایت (اقرار، شهادت، قسامه (سوگند) و علم قاضی)

ث) نحوه پرداخت یا تودیع (امانت‌گذاری) سهم دیه محجور (کسی که از تصرف در اموال خود منع شده باشد، مانند کودک، دیوانه و سفیه) به همراه تصویر مستندات آن

ج) نحوه پرداخت فاضل (اضافه) دیه در موارد مصرح (واضح) قانونی به همراه تصویر مستندات آن

چ) نحوه پرداخت سهم دیه اولیای‌‌دم خواهان دیه به همراه تصویر مستندات آن و یا مستند موافقت آنها با دریافت دیه پس از اجرای قصاص نفس

ح) تصویر دادنامه‌های بدوی (نخستین) و قطعی ابلاغ شده به محکوم یا وکیل وی

خ) درخواست کتبی اولیای ‌دم یا مجنی‌علیه (کسی که جنایت علیه او رخ داده) برای اجرای قصاص

د) مشخصات و امضای تنظیم کننده فرم استیذان (اجازه خواستن) و قاضی اجرای احکام کیفری

ذ) دیگر مدارک به تشخیص قاضی اجرای احکام کیفری

ماده 71 آیین‌نامه

طبق ماده 71 آیین‌نامه «نحوه اجرای احکام حدود، سلب حیات (اعدام)، قطع عضو، قصاص نفس، عضو و جرح، دیات، شلاق، تبعید، نفی بلد، اقامت اجباری و منع از اقامت در محل یا محل‌های معین»، چنانچه محکوم به قصاص نفس متقاضی اجرای حکم به شیوه اهدای عضو باشد و همه اولیای‌ دم با آن موافق باشند، مطابق مقررات مذکور در ماده 47 آیین‌نامه اقدام می‌شود.

هرگاه اولیای ‌دم توانایی مالی برای پرداخت فاضل (اضافه) دیه نداشته باشند و دادستان موضوع را مصداق و نمونه‌‌ی ماده 428 قانون مجازات اسلامی تشخیص دهد، طبق ماده 72 آیین‌نامه، به منظور صدور دستور پرداخت دیه از بیت‌المال پرونده را از طریق رئیس کل دادگستری استان به دفتر رئیس قوه قضاییه ارسال می‌کند. پس از تأیید ایشان، دادستان در جهت پرداخت دیه از بیت‌المال اقدامات لازم را انجام می‌دهد. حکم قصاص پس از پرداخت دیه به صاحبان حق طبق مقررات اجرا می‌شود.

ماده 73 آیین‌نامه

طبق ماده 73 آیین‌نامه، در صورتی که محکوم به قصاص نفس به هر علتی فوت کند و یا به جهت فرار دسترسی به وی ناممکن شود، در اجرای ماده 435 قانون مجازات اسلامی قاضی اجرای احکام کیفری،‌ در فرض فرار محکوم در ابتدا تحقیقات و اقدامات قانونی لازم را برای دسترسی به وی به عمل می‌آورد و در صورت احراز (دریافتن) عدم دسترسی، مراتب را به دادستان اعلام و صورت موافقت وی، پرونده را برای تصمیم‌گیری قانونی به دادگاه ارسال می‌نماید.

طبق ماده 74 آیین‌نامه «نحوه اجرای احکام حدود، سلب حیات، قطع عضو، قصاص نفس، عضو و جرح، دیات، شلاق، تبعید، نفی بلد، اقامت اجباری و منع از اقامت در محل یا محل‌های معین»، چنانچه ولی دم پیش از اجرای قصاص نفس به صورت مشروط یا معلق از قصاص نفس گذشت کرده باشد، اجرای قصاص تا قطعی شدن نتیجه گذشت یا مصالحه و سازش به تأخیر می‌افتد.

در صورت حاصل شدن توافق، چنانچه محکوم به جهت دیگری بازداشت نباشد، آزادی وی مشروط به سپردن وثیقه (ضامن) مناسب می‌باشد. در صورت تحقق شرط یا معلق‌علیه (معلوم نبودن زمان یک حادثه) قاضی اجرای احکام پرونده را به منظور تعیین مجازات تعزیری به دادگاه ارسال می‌کند. هرگاه قطعی شدن گذشت مشروط یا معلق مشروط به سپری شدن مدت زمان معین باشد، پس از اتمام مدت مذکور نیز به شرح فوق اقدام می‌شود.

ماده 75 آیین‌نامه

طبق ماده 75 آیین‌نامه، اگر به جهت شناخته نشدن ولی دم یا عدم دسترسی به وی، با تفویض (واگذاری) مقام رهبری و درخواست دادستان مربوط حکم قصاص صادر شود و سپس در مرحله اجرای حکم ولی دم شناسایی یا به وی دسترسی حاصل شود، قاضی اجرای احکام کیفری ضمن صدور دستور توقف اجرای حکم، پرونده را در اجرای ماده 424 قانون مجازات اسلامی برای تعیین تکلیف به دادگاه ارسال می‌کند.

همچنین طبق تبصره ماده 75، حکم این ماده در موردی که پرونده به صدور حکم قصاص منتهی نشده و ولی دم غایب پس از حضور، مطالبه قصاص می‌کند، نیز جاری است.

مقالات مرتبط:

کیفرخواست چگونه صادر می شود؟

نحوه اجرای حکم مورد درخواست اعاده دادرسی

نحوه اجرای حکم مورد درخواست اعاده دادرسی

توقف اجرای حکم در صورت درخواست اعاده دادرسی

نحوه اجرای حکم مورد درخواست اعاده دادرسی قابلیت اعاده دادرسی (رسیدگی مجدد) مانع اجرای حکم نیست و به صرف درخواست اعاده دادرسي نسبت به حكم، اجراي آن متوقف نمي‌‌شود.

بر اساس ماده۴۳۷ قانون آیین دادرسی مدنی اگر قرار قبولي صادر شود در صورتي كه محكوم‌به (آنچه در موردش رأی صادر شده)، غير مالي مانند تخریب و قلع بنا، باشد، اجراي حكم متوقف خواهد شد.

اگر محکوم‌به مالي باشد و امكان دریافت تأمين و جبران خسارات احتمالي باشد به تشخيص دادگاه از محكوم‌له (کسی که رأی به نفع او صادر شده)، تأمين مناسب گرفته می‌شود و اجراي حكم ادامه مي‌يابد.

  • البته درخواست اعاده دادرسی دارای اثر انتقالي در محدوده جهت ادعا شده است، بدين معني كه دادگاه، در صورت فسخ و رد حكم مورد شكايت بايد مجدداً نسبت به امور موضوعي و حكمي رسيدگي و تصميم‌گیری نماید. البته عملیات اجرایی زمانی متوقف می‎گردد که حکم در حال اجرا باشد ولی در صورتی که حکم قبلاً اجرا شده، دادگاه تا صدور حکم اعاده دادرسی نباید در مورد اعاده (برگشت)‎ وضعیت عملیات اجرایی تصمیم‌گیری نماید.

همچنین دادگاه در این مورد نباید رأساً و بی‌واسطه اقدام نماید، بلکه با درخواست خواهان اعاده دادرسی، دادگاه دستور توقف اجرای حکم را می‎دهد. پس از توقف عملیات اجرایی تا معلوم شدن نتیجه قطعی اعاده دادرسی همچنان متوقف می‎ماند، مگر اینکه محکوم‎به مالی باشد و محکوم‎له درخواست ادامه‎ آن را بنماید که در این‎ صورت با دریافت تأمین، عملیات اجرایی ادامه می‎یابد.

نکات مهم نحوه اجرای حکم

فرض کنیم در پی طرح دادخواست مطالبه مبلغی حکم قطعی صادر و خوانده دعوی که محکوم به پرداخت آن شده است، به جهت جعلی بودن مستند دعوی درخواست اعاده دادرسی و رسیدگی مجدد نموده است.

روشن و بدیهی است، نحوه اجرای حکم مورد درخواست اعاده دادرسی حکم صادره مشروط به دریافت تأمین مناسبی است که بستگی به نظر دادگاه دارد. در واقع چنانچه عرفاً امکان جبران خسارت احتمالی ناشی از اجرای حکم باشد، دادگاه مکلف است ضمن دریافت تأمین مناسب مانند بازداشت و توقیف سند ملکی و یا حسب مورد معرفی ضامن از قبیل تعهد کارمند با تکیه بر فیش حقوقی وی، اجرای حکم را ادامه دهد.

اعاده دادرسی در امور کیفری

از آنجایی که اعاده دادرسی (رسیدگی مجدد) از روش‌های فوق‌العاده اعتراض به آرای صادره است، فقط با وجود جهات و دلایل خاصی امکان مطرح کردن این اعتراض نزد مراجع قضایی وجود دارد و در همه حال نمی‌توان این نوع اعتراض را طرح نمود.

جهات اعاده دادرسی در امور کیفری

براساس ماده 272 قانون آیین دادرسی کیفری، موارد اعاده دادرسي از احكام قطعي دادگاه‌ها اعم از اين كه حكم صادره به مرحله اجرا گذاشته شده يا نشده باشد، به قرار زير می‌باشد:

1- در صورتي كه كسي به اتهام قتل شخصي محكوم شده ليكن زنده بودن شخص در آن زمان محرز و مسلم شود و يا ثابت شود كه در حال حيات (زنده) است.

2- در صورتي كه چند نفر به اتهام ارتكاب جرمى محكوم شوند و ارتكاب جرم به گونه‌اي است كه نمي‌تواند بيش از يك مرتكب داشته باشد.

3- در صورتي كه شخصي به علت نسبت دادن جرمي محكوميت يافته و فرد ديگري نيز به موجب حكمي از مرجع قضايي ديگر به علت انتساب و نسبت دادن همان جرم محكوم شده باشد به طوري كه از تعارض و تضاد مفاد و محتوای دو حكم صادره، بي‌گناهي يكي از آن دو نفر محكوم احراز شود. (دریافتن)

4- جعلي بودن اسناد يا خلاف واقع بودن (دروغ بودن) شهادت شاهدان كه مبناي حكم صادر شده بوده است ثابت شود.

5- هرگاه پس از صدور حكم قطعي واقعه جديدي رخ دهد يا ظاهر شود يا دلايل جديدي ارائه شود كه موجب اثبات بي‌گناهي محكوم عليه (کسی که رأی به ضرر او صادر شده) باشد.

6- در صورتي كه به علت اشتباه قاضي كيفر مورد حكم متناسب با جرم نباشد.

7- در صورتي كه قانون لاحق مبتني بر تخفيف مجازات نسبت به قانون سابق باشد كه در اين صورت پس از اعاده دادرسي (رسیدگی مجدد) مجازات جديد نبايد از مجازات قبلي شديدتر باشد.

  • طبق تبصره ماده 272، گذشت شاكي يا مدعي خصوصي در جرائم غيرقابل گذشت بعد از صدور حكم قطعي موجب اعاده دادرسي نخواهد بود.

مقالات مرتبط:

اعاده دادرسی چیست؟

درمان اعتیاد با نالترکسون

درمان اعتیاد با نالترکسون

نحوه عملکرد مورفین در بدن

درمان اعتیاد با نالترکسون در سیستم اعصاب مرکزی هورمونی به نام اندورفین وجود دارد که در استرس‌های شدید ترشح شده و باعث ایجاد تسکین و بالا رفتن سطح تحمل در انسان می‌شود.

ساختمان شیمیایی مورفین (ماده مخدر) شباهت زیادی به ساختمان شیمیایی اندورفین دارد. مورفین موجود در مواد مخدر وارد بدن شده و به شدت به این گیرنده‌ها می‌چسبد و شرایطی را پیش می‌آورد که در افرادی که مواد مخدر را به صورت طولانی مدت استفاده می‌کنند جدا شدن مورفین از گیرنده‌ها باعث ایجاد اثرات ناخوشایندی می‌شود و شخص مصرف کننده مواد مخدر مجبور است برای جلوگیری از این علائم همچنان مصرف خود را ادامه دهد یا بالاتر ببرد.

وقتی شخصی به طور طبیعی پاک می‌شود یا با هر روشی مورد سم‌زدایی قرار می‌گیرد، تنها مورفین موجود در بدنش خارج می‌شود ولی گیرنده‌های مورفین همچنان به تعداد زیاد در بدن وی باقی می‌مانند که منجر به علائمی مانند وسوسه مصرف مواد مخدر می‌شوند.

نالترکسون چیست؟

نالترکسون آنتاگونیست یا داروی ضد مواد مخدر است. وقتی وارد بدن فرد وابسته به مواد مخدر می‌شود، مورفین را از گیرنده‌های مورفین جدا کرده و در مدت زمان کوتاهی شخص به شدت دچار علائم ترک یا همان خماری (بی‌حالی) می‌شود.

بدون مصرف نالترکسون به شرط پاک ماندن بیمار، تقریباً شش ماه طول می‌کشد که این گیرنده‌ها کم شده و به تعداد طبیعی نزدیک شوند. با مصرف نالترکسون به مدت حداقل شش ماه این مدت زمان به سه تا چهار ماه کاهش می‌یابد.

اگر این دارو توسط شخصی که از مواد مخدر پاک شده است مصرف شود نه اینکه علائم خاصی ایجاد نمی‌کند بلکه با از بین بردن گیرنده‌های مورفین باعث کاهش وسوسه مصرف مواد مخدر نیز می‌شود. پس باید زمانی این دارو را به بیمار تجویز کنیم که مطمئن باشیم سم‌زدایی با موفقیت انجام شده و بیمار کاملاً پاک است. برای اطمینان از پاک بودن بیمار بعد از قطع داروهای سم‌زدایی باید بیمار حداقل به مدت ده تا چهارده روز پاک مانده و هیچ ماده مخدر یا شبه مخدری در طول این مدت استفاده نکند.

بعد از این مدت بیمار به کلینیک مراجعه می‌کند و در کلینیک از بیمار تست مورفین گرفته می‌شود و در صورت منفی بودن تست مورفین تست دیگری به نام تست چالش نالوکسان انجام می‌شود. در صورتی که جواب هر دو تست منفی باشد، بیمار می‌تواند از فردای همان روز روزانه ۵۰ میلی‌گرم نالترکسون به صورت خوراکی مصرف نماید.

مزایای مصرف نالترکسون در درمان و ترک اعتیاد

1- کاهش وسوسه مصرف مواد مخدر در فرد

2- وقتی شخص نالترکسون را در حضور خانواده مصرف می‌کند می‌توان از پاک بودن شخص اطمینان حاصل کرد.

3- شخصی که از داروی نالترکسون جهت درمان و ترک اعتیاد مصرف کرده است، اگر دچار وسوسه مصرف مواد مخدر شود می‌داند که در صورت مصرف مواد مخدر خطر مرگ را بر خود تحمیل می‌کند. به همین دلیل وسوسه خود را به خوبی کنترل می‌کند.

4- نالترکسون ایجاد وابستگی نمی‌کند و برعکس در بسیاری از موارد بیماران به بهانه‌های مختلف سعی می‌کنند از خوردن آن سر باز زنند که در این مورد در کلاس‌های آموزش خانواده به خانواده‌های بیماران آموزش‌های لازم داده می‌شود.

نکاتی در مورد مصرف نالترکسون

  • مدت زمان اثر نالترکسون بیست و چهار ساعت بوده و مصرف مرتب آن از اهمیت زیادی برخوردار است.
  • اگر شخصی بعد از مصرف نالترکسون اقدام به مصرف مواد مخدر کند سه حالت زیر ممکن است اتفاق بیافتد:

1- مصرف مواد مخدر هیچ گونه اثری روی فرد نمی‌گذارد.

2- شخص به شدت خمار شده و راهی بیمارستان می‌شود.

3- مرگ به علت مسمومیت با مواد مخدر

  • داروی نالترکسون باید حداقل به مدت شش ماه روزانه مصرف شود. در برخی بیماران ممکن است مصرف آن حتی برای بیشتر از دو سال نیز توصیه شود.
  • نالترکسون عوارض جانبی خاصی ندارد. در صورت بروز عوارض جانبی حتماً باید این مسئله توسط پزشک درمانگر تایید شود. بدون تایید پزشک درمانگر به هیچ وجه نباید مصرف نالترکسون را قطع یا کم کرد. در برخی بیماری‌ها نیز برا ساس نظر پزشک درمانگر باید تعیین مقدار انجام شود.
  • بعداز سم‌زدایی و شروع نالترکسون به بیمار کارت مصرف نالترکسون داده می‌شود. بیمار باید این کارت را همواره با خود همراه داشته باشد تا در صورت بروز شرایط اورژانسی برای وی داروهای مخدر یا شبه مخدر تجویز نشود.
  • در مواردی که استفاده خوراکی این دارو برای بیمار مشکل است می‌توان از پلت یا کپسول زیرپوستی آن استفاده نمود. به این ترتیب که دارو در زیر پوست کاشته شده و روی آن بخیه زده می‌شود و بر اساس نوع کپسول در طول دو، سه یا شش ماه به تدریج جذب می‌شود.

مقالات مرتبط:

ترک اعتیاد به روش سم‌زدایی

ترک اعتیاد به روش سم‌زدایی

ترک اعتیاد به روش سم‌زدایی

سم‌زدایی چیست؟

ترک اعتیاد به روش سم‌زدایی اولین مرحله درمان اعتیاد به مواد مخدر است. در واقع به تمام کارهایی که در جهت پاک شدن بدن بیمار از مواد مخدر انجام می‌شود سم‌زدایی می‌گویند.

بسیاری از مردم سم‌زدایی را معادل ترک اعتیاد می‌دانند و فکر می‌کنند با سم‌زدایی مشکل شخص معتاد برای همیشه حل می‌شود.

مراحل درمان و ترک اعتیاد به روش سم‌زدایی

درمان اعتیاد دو مرحله دارد:

1- مرحله اول پاک شدن یا برطرف کردن وابستگی بدنی به مواد به طوری که بعداز آن، بیمار با عدم مصرف مواد مخدر خمار (بی‌حال) نشود.

2- مرحله دوم پاک ماندن یا برطرف کردن وابستگی روانی بیمار به طوری که شخص بتواند وسوسه مصرف مواد را در وجود خود کنترل کرده و همیشه انگیزه پاک ماندن را در خود بالا نگاه دارد.

انواع سم‌زدایی

1- سم‌زدایی یابویی

2- سم‌زدایی با کلونیدین به صورت سرپایی

3- سم‌زدایی سرپایی با داروهای آگونیست مانند متادون و بوپره نورفین

4- سم‌زدایی سریع به صورت بستری RD

5- سم‌زدایی فوق سریع یک روزه به صورت بستری یا UROD

1- سم‌زدایی یابویی

اگر فرد معتاد به مدت حداقل ۸ روز مواد مخدر و جایگزین‌های آن را مصرف نکند. بدون هیچ گونه دارویی بعد از تمام شدن علائم خماری (بی‌حالی) که در بسیاری از موارد سخت و طاقت فرساست، خود به خود پاک شده و پس از آن دیگر خمار نخواهد شد. شاید این ساده‌ترین و در عین حال پر دردسرترین نوع سم‌زدایی باشد. به این سم‌زدایی در اصطلاح ترک یابویی گفته می‌شود. این نوع سم‌زدایی در بازپروری‌ها انجام می‌شود.

2- سم‌زدایی با کلونیدین به صورت سرپایی

در این نوع سم‌زدایی بیمار مصرف مواد را قطع کرده و علائم خماری با استفاده از داروهای مختلف که توسط پزشک تجویز می‌شود کم می‌شود. داروی اصلی که برای این نوع سم‌زدایی استفاده می‌شود کلونیدین است. این نوع سم‌زدایی برای مصارف کم و سبک مواد و بیشتر براساس تمایل بیمار توسط پزشک دوره دیده و با تجربه مورد استفاده قرار می‌گیرد.

بعد از سم‌زدایی یابویی این نوع سم‌زدایی از نظر سختی و پر دردسر بودن در مرتبه دوم قرار دارد.

3- سم‌زدایی سرپایی با داروهای آگونیست مانند متادون و بوپره نورفین

در این روش متادون یا بوپرکسین (داروهای ترک اعتیاد) به بیمار تجویز شده و طبق یک برنامه مشخص مقدار آن کم شده و قطع می‌شود. با کم کردن مقدار دارو علائم بسیار خفیف خماری (بی‌حالی) ظاهر شده و سپس قطع می‌شود. استفاده از این داروها حتماً نیاز به تجربه و آموزش در دوره‌های تخصصی دارد.

در صورت استفاده خود سرانه از این داروها خطر عوارض جبران‌ناپذیر مانند مرگ، بیمار را به شدت تهدید می‌کند. این روش سم‌زدایی اگر توسط پزشک با تجربه و دوره دیده انجام شود مورد قبول‌ترین روش سم‌زدایی توسط بیماران محسوب می‌شود و درصد موفقیت زیادی دارد.

(آگونیست: ماده شیمیایی است که در یک سلول با اتصال به گیرنده‌های آن سلول باعث پاسخ و واکنش آن سلول می‌شود. آگونیست اغلب تقلیدکنند عمل یک ماده طبیعی در بدن است).

4- سم‌زدایی سریع به صورت بستری یا RD

در این نوع سم‌زدایی بیمار به مدت حداقل چهار روز در مرکز بستری یا بیمارستان بستری شده و با استفاده از دارو به تدریج از مواد پاک می‌شود. این روش از داروهای آنتاگونیست مانند نالوکسان و نالترکسان نیز استفاده می‌شود که روند دفع مورفین از بدن را سریع‌تر می‌کنند. در این نوع سم‌زدایی مانند سایر روش‌ها فرد علائم ترک اعتیاد خفیف (کم) تا متوسط را تجربه می‌کند، ولی با توجه به اینکه تحت نظر است این علائم توسط گروه پزشکی درمان می‌شوند.

5- سم‌زدایی فوق سریع یک روزه به صورت بستری یا UROD

در این روش نیز از داروهای آنتاگونیست در حجم زیاد استفاده می‌شود و به علت اینکه بیمار در حال هوشیاری توانایی تحمل علائم خماری شدید این روش را ندارد بیمار را بیهوش می‌کنند.

مکانیسم و عملکرد ترک اعتیاد به روش سم‌زدایی

در تمامی روش‌های ترک اعتیاد به روش سم‌زدایی یک اتفاق مشترک رخ می‌دهد. با عدم مصرف مواد توسط شخص مورفین موجود در بدن به تدریج از سطح سلول‌ها جدا شده و وارد خون می‌شود، با گذشتن خون از داخل کبد مورفین تجزیه شده و از طریق ادرار و مدفوع خارج می‌شود.

تنها تفاوت روش‌های سم‌زدایی، داروهایی است که در این روش‌ها مورد مصرف قرار می‌گیرد.

  • سم‌زدایی با کلونیدین علائم ترک یا خماری (بی‌حالی) کاهش می‌یابد.
  • در سم‌زدایی با داروهای آگونیست به دلیل اینکه مقداری از مواد موجود در بدن با این داروها جایگزین می‌شود، علائم ترک اعتیاد به صورت خفیف (کم) و به تدریج ظاهر می‌گردد و در مدت زمان کوتاهی از بین می‌رود.
  • به روش‌های سریع و فوق سریع استفاده از داروهای آنتاگونیست باعث می‌شود که روند دفع مورفین از بدن سرعت بیشتری پیدا کند.

همچنین میزان عود و برگشت بیماران درمان شده در تمامی روش‌ها تقریباً یکسان است و میزان پاک ماندن این بیماران ارتباط چندانی با روش سم‌زدایی ندارد.

اقدامات بعد از سم‌زدایی مانند درمان نگهدارنده با نالترکسان، درمان‌های روان‌شناختی، درمان بیماری‌های زمینه‌ای همراه اعم از بیماری‌های جسمی و روانی، آموزش خانواده و حمایت‌های اجتماعی در میزان پاک ماندن بیماران درمان شده حرف اول را می‌زنند.

در بسیاری از موارد خود بیمار یا خانواده و اطرافیان آن روش سم‌زدایی را انتخاب می‌کنند. در حالی که روش سم‌زدایی بهتر است توسط پزشک درمانگر انتخاب شود.

پزشک درمانگر بعد از مشاوره و معاینه بیمار تصمیم می‌گیرد که کدام روش سم‌زدایی برای بیمار از نظر کم خطر بودن و به صرفه بودن مناسب است.

در مواردی که پزشک تشخیص دهد، بیمار با سم‌زدایی نتیجه زیادی نخواهد گرفت، درمان طولانی مدت و نگهدارنده با متادون یا درمان طولانی مدت و نگهدارنده با بوپره نورفین بهترین درمان ممکن خواهد بود.

مقالات مرتبط:

ترک اعتیاد چیست

کیفرخواست چگونه صادر می شود

کیفرخواست چگونه صادر می شود؟

کیفرخواست چگونه صادر می شود عموما پس از وقوع جرم و اتمام تحقیقات، دادستان یا جانشین او تقاضا نامه ای را جهت صدور حکم به مجازات متهم صادر می نماید که کیفرخواست نام دارد. در ادامه جزئیات بیشتر در این زمینه خواهیم پرداخت.

کیفرخواست چیست؟

به طور کلی پس از بررسی دقیق و کامل جزئیات وقوع یک جرم و انجام تحقیقات در این زمینه بازپرس آخرین دفاعیات متهم را شنیده و با اعلام ختم تحقیقات و اظهار نظر نهایی درباره پرونده آن را نزد دادستان ارسال می‌کند. نظر بازپرس می تواند یکی از موارد زیر باشد:

عمل متهم متضمن جرمی نبوده و یا اصولاً جرمی واقع نشده است؛ در این صورت با صدور قرار موقوفی تعقیب رسیدگی خاتمه می یابد.

عمل متهم جرم بوده و قرار مجرمیت صادر می نماید؛ در این صورت دادستان ظرف 5 روز پرونده را ملاحظه و نظر خود را اعلام می نماید. به این ترتیب، کیفرخواست صادر و پرونده به دادگاه صالحه ارسال می شود.

بنابراین، می توان گفت کیفرخواست ادعایی است که دادستان درباره مجرم بودن متهم مطرح می کند و از دادگاه می خواهد تا به آن رسیدگی و حکم لازم را صادر نماید. در حقیقت دادستان با صدور کیفرخواست اعلام می کند که تحقیقات دادسرا به نتیجه رسیده و متهم پرونده مجرم است؛ به همین دلیل از دادگاه درخواست کیفر و مجازات می کند.

چه مواردی باید در کیفرخواست ذکر شود؟

بر طبق بند م ماده ۲ قانون اصلاح قانون تشکیل دادگاه‌های عمومی و انقلاب لازم است تا مواردی در کیفرخواست درج شوند. این موارد عبارت اند از:

  • نام و نام خانوادگی، نام پدر، سن، شغل، محل اقامت، با سواد یا بی‌سواد بودن، مجرد یا متأهل بودن متهم
  • نوع قرار تأمین با قید این که متهم بازداشت است یا آزاد
  • نوع اتهام
  • دلایل اتهام
  • موارد قانونی مورد استناد
  • سابقه محکومیت کیفری در صورتی که متهم دارای سابقه محکومیت کیفری باشد
  • تاریخ و محل وقوع جرم

کیفرخواست در کدام مراجع مورد رسیدگی قرار می گیرد؟

طبق بند ج ماده ۱۴ قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب، دادگاه های جزایی و انقلاب فقط به جرایم مندرج در کیفرخواست رسیدگی می کنند مگر در مورد جرایمی که مستقیما در دادگاه و بدون کیفرخواست مطرح شده باشد.

از جمله این جرایم می توان به مواردی که در تبصره ۳ ماده ۳ قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب به آنها اشاره شده است نام برد. این جرایم عبارت اند از:

  • پرونده هایی که موضوع آنها جرایم مشمول حد زنا یا لواط است
  • جرایمی که مجازات قانونی آنها فقط تا سه ماه حبس و یا جزای نقدی تا یک میلیون ریال می باشد
  • جرائم اطفال که مستقیما در دادگاه های مربوطه مطرح می شود

آیا می توان نسبت به صدور کیفرخواست اعتراض کرد؟

معمولا هنگامی که بنا بر تصمیم دادسرا قرار منع تعقیب یا قرار موقوفی صادر می گردد می توان به صدور این قرار اعتراض کرده و این اعتراض به همراه پرونده به دادگاه ارسال می شود، اما زمانی که قرار جلب و در نهایت کیفرخواست صادر شود، اعتراض امکان پذیر نمی باشد. به عبارت دیگر، قرار مجرمیت دادسرا قابل اعتراض نیست، زیرا در صورتی که متهم اعتراضی به صدور کیفرخواست داشته باشد می تواند آن را در دادگاه مطرح کند.

مقالات مرتبط:

قوانین جدید طلاق توافقی

قوانین جدید طلاق توافقی

قوانین جدید طلاق توافقی

قوانین جدید طلاق توافقی تا قبل از آذرماه سال ۹۷، هر یک زوجین می‌توانستند برای ثبت دادخواست طلاق توافقی، به دفتر خدمات الکترونیک قضائی مراجعه کرده و دادخواست طلاق توافقی خود را ثبت کنند. اما از ابتدای آذر سال ۹۷، با توجه به بخشنامه شماره ۵۵/۱۳۱۰۴/۹۰۰۰ مورخ ۹۷/۹/۵ دفاتر خدمات الکترونیک قضائی، مجاز به ثبت دادخواست طلاق توافقی بدون ارائه گواهی مراکز غربالگری و یا مشاوره خانواده که اصطلاحاً به آن گواهی عدم انصراف از طلاق گفته می‌شود، نیستند.

همه چیز درباره قوانین جدید طلاق توافقی

برای این منظور می‌توان از وکلای حقوقی مجرب در زمینه طلاق کمک گرفت که مجبور به شرکت در جلسات مشاوره یا دادگاه نباشید. هنگامی که طرفین به دفتر وکالت مراجعه می‌کنند، وکیل توافقات طرفین را نگارش کرده و در صورت نیاز با انجام ثبت محضری این توافقات نسبت به ادامه راه اقدام خواهند نمود.

پس از ثبت توافقات برای طرفین نوبت مشاوره گرفته می‌شود. طرفین در بازه زمانی ۴۵ روزه، پنج جلسه نیز اجباری و الزامی مشاوره را انجام می‌دهند. نکته قابل ذکر این است که در جلسات مشاوره یکی از طرفین نیز می‌تواند به تنهایی شرکت کند. همچنین هر یک از طرفین می‌توانند به طور جداگانه در جلسات حاضر شوند و الزامی در مورد حضور توأم طرفین وجود ندارد.

پس از انجام مراحل مشاوره، گواهی عدم امکان سازش صادر شده و وکیل حقوقی مجرب، دادخواست طلاق توافقی را در دفتر قضائی ثبت می‌کند. زوجه در روز دادگاه، با حضور خود و انجام تست عدم بارداری که الزاماً باید توسط متخصص انجام شود اقدام خواهد کرد.

مدت زمان در قانون جدید

مدت زمان طلاق توافقی در قانون جدید احتساب پنج جلسه مشاوره اجباری فی مابین زوجین، حدوداً یک ماه زمان خواهد برد که البته به دلیل شرایطی ممکن است این زمان کوتاه‌تر یا طولانی‌تر شود، یکی از عللی که باعث سرعت بخشیدن به پروسه طلاق توافقی می‌گردد، استفاده از خدمات وکیل خانواده است.

نکات مهم در طلاق توافقی

طلاق توافقی در زمان عقد یا بعد از آن فرقی نمی‌کند و تنها تفاوت زمانی است که زوجه دوشیزه باشد که در آن صورت جهت ارائه گواهی بکارت به پزشک قانونی معرفی خواهد شد. اگر زن یا شوهر برای طلاق به دیگری وکالت داده باشد که اصطلاحاً حق طلاق گفته می‌شود، پروسه طلاق همان طلاق توافقی است و فرقی نمی‌کند.

پس از طلاق توافقی زن تنها در صورتی می‌تواند درخواست مهریه کند که به آنچه بذل کرده در طلاق خلع (نوعی طلاق و آن قطع علاقه زوجیت از طرف زوج است) رجوع کند حال اگر مقدار بذل اندک باشد یا اینکه مهریه باقیمانده آن ابراء (صرف نظر کردن بستانکار از طلب خویش) شده باشد دیگر امکان درخواست و مطالبه مهریه وجود ندارد.

حضانت فرزند

حضانت فرزند در طلاق توافقی نیز یکی از مسائل مهمی است که به طور عمومیً دادگاه‌ها را وادار به دخالت می‌کند، همان‌طور که گفته شد، زن و شوهر می‌توانند در مورد تمامی مسائل باهم توافق کنند و دادگاه نیز به آن احترام می‌گذارد. در قانون مدنی حضانت و نگهداری از فرزند تا سن ۷ سالگی با مادر و پس از آن با پدر است. اما زن و مرد می‌توانند این سن را تغییر دهند و سنی کمتر یا بیشتر برای حضانت در نظر بگیرند.

در پرونده‌های طلاق توافقی دیده می‌شود معمولاً زن به خاطر حس مادری که دارد، با دست کشیدن از مهریه و تمام حقوق مالی خود، حضانت فرزندان را به عهده می‌گیرد و مرد را مجبور به دادن حضانت فرزند می‌کند، دادگاه نیز به این مسئله احترام گذاشته و برای این توافق اعتبار قائل است.

فواید مراجعه به وکیل حقوقی

مراجعه به یک وکیل حقوقی مجرب در سرعت بخشیدن و سریع‌تر به نتیجه رسیدن و هم در ثبت توافقات به نحو قانونی بسیار تأثیرگذار خواهد بود. به نحوی که ثبت طلاق در شناسنامه طرفین هیچیک از زوج و زوجه دیگر نمی‌توانند ادعایی را مطرح کنند.

قانون طلاق در ایران

طلاق در ایران به تصریح ماده ۱۱۳۳ که تاکید می‌کند: «مرد می‌تواند هر وقت که بخواهد زن خود را طلاق دهد»، به اراده و خواست مرد صورت می‌گیرد و زن نیز در موارد خاصی می‌تواند از دادگاه درخواست طلاق کند، در ایران قانون طلاق از فقه امامیه برگرفته شده است و نخستین قانون مدون و منسجم در زمینه طلاق در سال ۱۳۱۳ به تصویب مجلس شورای ملی رسید.

تصویب قانون حمایت از خانواده سال ۱۳۴۶ نخستین گام قانون گذار در محدود کردن اختیارات مرد در طلاق به شمار می‌رود. زیرا تا آن زمان مطابق با قانون حق طلاق در اختیار مرد بوده و هرگاه اراده می‌کرد می‌توانست زن را بدون رضایت او طلاق بدهد. اما بر اساس قانون حمایت از خانواده سال ۱۳۴۶ به دادگاه‌ها اختیار داده شد که فقط در مواردی خاص به درخواست زن و شوهر یا توافق آنها گواهی عدم امکان سازش صادر کند.

بر اساس قوانین جدید طلاق توافقی، طلاق هریک از زوجین باید مبتنی بر علل موجه می‌بود. با تصویب قانون حمایت از خانواده سال ۱۳۵۳، اختیار مطلق و نامحدود مرد بر دادن طلاق برداشته شد و هر یک از زوجین که متقاضی طلاق بودند با مراجعه به دادگاه دادخواست طلاق خود را مستند به یکی از موارد ذکر شده در قانون طلاق مطرح می‌ساختند.

تشخیص وجود این موارد با دادگاه بود. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی قوانین طلاق در جهت انطباق با شرع مورد اصلاح و بازنگری قرار گرفتند که قانون طلاق نیز از این امر مستثنی نبود و محدودیتی که قانون سال ۵۳ برای مرد در امر طلاق ایجاد کرده بود از بین رفت و آن اندک محدودیت باقی مانده در قانون مراجعه مرد به دادگاه برای دادخواست طلاق بود.

مقالات مرتبط:

مزایای استفاده از وکیل طلاق

دعاوی ملکی

دعاوی ملکی چیست

وکیلی که در زمینه دعاوی ملکی متخصص می باشد را وکیل ملکی می گویند. دعاوی ملکی عنوانی برای مجموعه ای از دعاوی است که به طوری به موضوع ارتباط بین اموال غیر منقول و انسان ارتباط دارد. اموال غیر منقول هم اموالی است که امکان جابجایی و نقل مکان ندارد از قبیل خانه، زمین و …

خصوصیات وکیل ملکی متخصص در امور دعاوی ملکی

  1. یکی از مهم ترین معیارهای تشخیص وکیل ملکی با تجربه و خوب، میزان تجربه کاری وی است.
  2. معیار دیگر وکیل ملکی با تجربه دانش حقوقی و تسلط علمی او در زمینه های گوناگون حقوقی، کیفری و ثبتی امور املاک، اراضی و مستغلات است و باید ضمن آشنا بودن با قوانین و مقررات مربوطه، با رأی وحدت رویه دیوان عالی کشور، رأی وحدت رویه دیوان عدالت اداری، نظریات مشورتی اداره حقوقی قوه قضاییه، نظریات اساتید برجسته علم و حقوق روش های مرسوم محاکم و دادگاه های کشور هم آشنایی کافی داشته باشد.

مواردی که وکیل ملکی در آن تجربه دارد:

  • رأی دادگاه های بدوی و تجدیدنظر،
  • رأی اصراری،
  • نظریه های مشورتی،
  • رأی وحدت رویه،
  • نمونه دادخواست و معرفی دعوا،
  • نشست های قضایی،
  • رأی شعب دیوان عالی کشو،

در این زمینه و علاوه بر تمام موارد گفته شده در پرونده های ملکی در ابتدا یک وکیل ملکی باید وکیل قراردادها باشد چون که رابطه نزدیک این دو و نیازی که وکیل ملکی به خواندن تخصصی قرارداد دارد غیر قابل انکار است.

بیشترین دعاوی ملکی کدام است؟

وکیل پایه یک به عنوان وکیل ملکی با تجربه بیشتر با دعاوی و پرونده های زیر سرو کار دارد:

  1. الزام به تنظیم سند رسمی

آخرین مرحله فروش و انتقال رسمی ملک، حضور دو طرف در دفاتر اسناد رسمی و تنظیم سند رسمی است که به طور معمول فروشندگان به علت های مختلف از انجام آن خودداری می کنند.

در این صورت خریدار یا وکیل ملکی با مراجعه به مراجع قضایی، فروشنده را وادار به تنظیم سند رسمی می نماید. در پایان در صورتی که مالک حاضر به امضای سند انتقال به نام خریدار نشود، دادگاه سند انتقال را در دفتر اسناد رسمی به نام خریدار امضا می نماید.

برای مشاوره با وکیل ملکی خبره و با تجربه به کجا مراجعه کنیم؟

وکلای پایه یک خبره، با سابقه درخشان در ارائه مشاوره های حقوقی و انجام پرونده های بسیار سخت دعاوی املاک، اراضی، مستغلات و آپارتمان ها، بهره مندی از دانش و علم روز، آشنایی کافی با قوانین و مقررات مربوطه، روش های مرسوم دادگاه ها و به پشتوانه رزومه ای قوی، بدون تردید بهترین و مطمئن ترین انتخاب شما موکلین محترم در امور دعاوی ملکی، خدمات حقوقی و ثبتی، مشاوره و وکالت در پرونده های ملکی، حقوقی، کیفری و دیگر پرونده های شما کاربران با موضوعات گوناگون هستند.

  1. حکم تخلیه در دعاوی ملکی

 اجاره عقدی است که موجب آن مستاجر مالک منافع عین مستاجره می شود و به تبع آن می تواند در آن هر گونه دخل و تصرفی کند. در صورتی که بعد از اتمام مدت قرارداد اجاره، مستاجر بدون تمدید قرارداد از تخلیه ملک خودداری کند صاحب ملک می تواند برای گرفتن حکم تخلیه اگر ملک منزل مسکونی باشد به شورای حل اختلاف محل وقوع ملک و اگر ملک تجاری باشد به دادگاه عمومی محل وقوع ملک مراجعه کند.

  1. خلع ید

دعاوی خلع ید، به آن دسته از دعاوی گفته می شود که در آن مالک از متصرف غیر قانونی ملک خود شکایت کرده و از مراجع قضایی تقاضای خلع ید متصرف از ملک را دارد. در دعاوی خلع ید، متصرف اول به صورت قانونی و قراردادی و با اجازه مالک به انتفاع از ملک می پردازد ولی بعد از تمام شدن مهلت از قبل تعیین شده، از باز پس دادن ملک به مالک خود امتناع کرده و به صورت غیر قانونی به تصرف ملک ادامه می دهد.

  1. تصرف عدوانی

 دعاوی تصرف عدوانی چه در بعد کیفری و چه در بعد حقوقی از جمله دعاوی ملکی رایج می باشد.

  1. الزام به تحویل مبیع

 فروشنده وظیفه دارد بعد از فروش ملک به مشتری، مبیع را به او تحویل دهد، ولی در مواردی فروشنده از این کار اجتناب می کند، خصوصا در مواقعی که زمانی بین وقوع معامله و تنظیم سند رسمی وجود داشته باشد. هنگام برخورد با این مشکل خریدار می تواند با کمک وکیل ملکی، اقدام به طرح دعوای الزام به تحویل مبیع علیه فروشنده کرده و از این روش اقدام به دریافت ملک خریداری شده خود کند.

  1. رفع مزاحمت

دعوی رفع مزاحمت هم از دسته دعاوی تصرف است که در آن، متصرف ملک از مزاحم در تصرف خود شکایت می کند و به این ترتیب، به رفع مزاحمت او اقدام می نماید.

برای مشاوره با وکیل ملکی خبره و با تجربه به کجا مراجعه کنیم؟

وکلای پایه یک خبره و با تجربه، با سابقه درخشان در ارائه مشاوره های حقوقی و انجام پرونده های بسیار سخت دعاوی املاک، اراضی، مستغلات و آپارتمان ها، بهره مندی از دانش و علم روز، آشنایی کافی با قوانین و مقررات مربوطه، روش های مرسوم دادگاه ها و به پشتوانه رزومه ای قوی، بدون تردید بهترین و مطمئن ترین انتخاب شما موکلین محترم در امور دعاوی ملکی، خدمات حقوقی و ثبتی، مشاوره و وکالت در پرونده های ملکی، حقوقی، کیفری و دیگر پرونده های شما کاربران با موضوعات گوناگون هستند.

مقالات مرتبط:

ابطال سند ملکی

مزایای استفاده از وکیل طلاق

مزایای استفاده از وکیل طلاق

مزایای استفاده از وکیل طلاق، طلاق در لغت به معنای باز کردن گره و آزاد شدن است. در حقوق امروز امکان دارد طلاق به حکم دادگاه یا بدون آن واقع شود اگرچه ثبت آن احتیاج به حکم دادگاه یا گواهی عدم امکان سازش دارد، در نتیجه طلاق ویژه عقد دائم است و انحلال نکاح منقطع ازدواج موقف از طریق بذل یا انقضاء مدت صورت می گیرد.

وکیل طلاق کیست؟

شاید برای شما هم این سوال ها پیش آمده باشد که وکلای طلاق کیستند و باید دارای چه خصوصیاتی باشند؟ چرا موقعی که درخواست طلاق از طرف زن است داشتن وکیل طلاق با تجربه اهمیت بیشتری دارد؟ انواع طلاق چیست و چه تفاوتی با هم دارند؟ عده زن به چه معناست؟ برای مشاروه با وکیل به کجا مراجعه کنیم؟

وکیل طلاق فردی است که سال ها تجربه در مورد دعوای خانوادگی و انواع طلاق ها را دارد و همه امور مربوطه از قبیل مهریه، جهیزیه، اجرت المثل، حضانت فرزندان، انواع طلاق و فسخ نکاح، عده زن، حق رجوع مرد و مسائلی از این دست آشنایی کافی دارد.

طلاق از چه روش هایی امکان پذیر است؟

موجبات طلاق در حقوق فعلی ایران ممکن است به یکی از سه صورت زیر باشد:

  1. به اراده مرد
  2. به درخواست زن
  3. طلاق با توافق زوجین

دلایل طلاق و مزایای استفاده از وکیل طلاق

طی تحقیقات بعمل آمده توسط وکیل طلاق اولین دلیل اصلی طلاق در جامعه را نداشتن شناخت مناسب طرفین نسبت به یکدیگر قبل از ازدواج می دانند. به بیان دیگر خانواده و خود فرد نسبت به خصوصیات و ویژگی های شخصیتی و رفتاری شریک آینده زندگی آگاهی ندارد.

علت دیگر طلاق در جامعه نداشتن تفاهم و عدم توانایی طرفین در گفتگو کردن است. متاسفانه از هر 10 زوج، کمتر از 3 زوج توانایی گفتگو به روش مناسب را دارند.

به گفته وکیل طلاق دلیل دیگر طلاق دخالت هایی است که بیشتر از جانب خانواده ها به وجود می آید. متاسفانه بیشتر زن و شوهرها از ابتدای روز اول ازدواج به خانواده هایشان اجازه دخالت در زندگی را می دهند. دلیل این دخالت وابستگی فرد به خانواده اش برمی گردد.

طلاق به دو نوع رجعی و بائن تقسیم خواهد شد و طلاق بائن هم به طلاق خلع و مبارات تقسیم می شود.

مزایای استفاده از وکیل متخصص در دعوای طلاق

در اختلافات خانوادگی خصوصا دعوای طلاق مشاوره از وکیل طلاق اهمیت بالایی دارد برای اینکه دعوای طلاق، خصوصا طلاق اگر از طرف زوجه (زن) باشد یکی از سخت ترین پرونده های خانواده در دادگاه است و در صورتی که اقداماتی که در این دعوا صورت می دهید، مطابق با مقررات و رویه قضایی محاکم نباشد و یا موقع تنظیم دادخواست و لایحه برای ارائه به دادگاه، شرایط قانونی را رعایت نکنید، با مشکلات متعددی برخورد می کنید که موجب از بین رفتن وقت، انرژی و هزینه های مصرف شده شما می شود.

در نتیجه اگر می خواهید در کوتاه ترین زمان ممکن به بهترین نتیجه دعوای طلاق برسید، بهتر است به یکی از وکلای متخصص طلاق مراجعه کنید که دارای تجربه کار در این دعاوی را در کارنامه خود داشته باشد.

مزایای مشاوره با وکلای طلاق

با توجه به اینکه متارکه و طلاق از دعاوی حقوقی هست و برای آن گرفتن وکیل الزامی نیست، ولی به طور مسلم گرفتن وکلای طلاق دارای مزایای زیادی هست که می توانید با مشاوره از وکلای مجرب از مزایای وکیل طلاق بهره مند گردید:

  • هنگامیکه طرفین وکیل داشته باشند احتیاجی به حضور در مرحله دادرسی دادگاه نیست.
  • بیشتر اشخاص به مراجع قضایی نرفته اند و با مراحل آن هم آشنایی ندارند پس بهتر است برای پیشبرد پرونده خودشان از کمک وکیل پایه یک دادگستری برای طلاق استفاده کنند.
  • امکان دارد دو طرف دعوا به خاطر شغل خود نخواهند در مراجع قضایی حضور داشته باشند پس در این صورت

–    با گرفتن وکیل متارکه تمام مراحل کار انجام می شود.

خدمات مرکز حقوقی در حوزه طلاق به شرح زیر است:

  • طرح دعاوی طلاق خلع از جانب زوجه (طلاق زن) از طریق وکیل جدایی
  • از وسایل قانونی برای دریافت تحصیل راضی بودن طرفین و طلاق توافقی از طرف زوجه (زن) از طریق وکیل طلاق استفاده می شود.
  • انجام و طرح طلاق از طرف زوج (مرد) با تعیین کردن تکلیف مهریه، نفقه و جهیزیه
  • اقدام طلاق توافقی زوجین در کوتاه ترین زمان، بدون حضور طرفین
  • در صورتی که طلاق توافقی انجام شود.
  • در صورتیکه طلاق خلع انجام شود. یعنی زن از مسائل مالی خود چشم پوشی کرده و مرد در مقابل آن طلاق را قبول کند.
  • در صورتیکه از همسرش وکالت طلاق را داشته باشد.

وکلای متخصص طلاق آماده خدمت رسانی به شهروندان عزیز، برای ارائه مشاوره و قبول وکالت در پرونده های طلاق است تا با استفاده از تجربه و تخصص خود، نتیجه بهتری را در کوتاه ترین زمان برای موکلین به دست بیاورند.

مقالات مرتبط:

اگر مرد درخواست طلاق دهد و اگر زن راضی به طلاق نباشد

چالش‌های ترک اعتیاد

ترک اعتیاد چیست

چالش‌های ترک اعتیاد به مواد مخدر، به روند درمان روانی یا پزشکی اعتیاد به مواد مخدر مانند تریاک، هروئین، کوکائین، برخی داروها و الکل گفته می‌شود.

بر اساس تعریف اداره خدمات مواد مخدر و بهداشت روانی آمریکا در سال ۲۰۱۰ میلادی، تعریف ترک اعتیاد به این شرح می‌باشد: «بهبودی، یک فرآیند تغییر است، که از طریق آن افراد برای به دست آوردن سلامت و رفاه و آسایش خود و به دست گرفتن اختیار زندگی تلاش کرده و سعی می‌کنند تا همه امکانات و قابلیت‌های بالقوه (ذاتی) خود را مجدداً به دست آورند».

چالش‌های ترک اعتیاد کدامند؟

فرد مصرف‌کننده در زمان ترک اعتیاد به مواد مخدر با سه چالش بزرگ روبرو می‌شود که عبارتند از:

1- چالش اول در ترک اعتیاد عوارض جسمانی و علائم ناخوشایند مربوط به ترک است که به خماری مشهور است. خماری می‌تواند به صورت حالاتی مانند درد در بدن، تعریق (عرق کردن) شدید، ضربان قلب بالا، نگرانی و بی‌قراری در فرد آشکار می‌شود.

2- چالش دوم در ترک مواد مخدر مربوط به وسوسه و احساس ولع (طمع) برای مصرف است. وسوسه یا ولع یک حالت ذهنی است که در آن، فرد تمایل شدیدی نسبت به مصرف مواد پیدا می‌کند. به طوری که فرد در برابر این تمایل احساس ضعف و ناتوانی می‌کند. یادگیری نحوه مقابله با وسوسه در موفقیت فرد در مسیر ترک اهمیت به سزایی دارد. به همین دلیل لازم است که در کنار دریافت برنامه‌های مربوط به ترک و کنار گذاشتن مواد، بیمار تحت روان‌درمانی نیز قرار بگیرد و اطلاعات و آموزش‌هایی را برای مقابله با ولع و اشتیاق نسبت به مصرف دریافت نماید.

3- چالش سوم بعد از پاکی جسمانی و سم‌زدایی اتفاق می‌افتد. چرا که اکثر لغزش‌ها در این دوره اتفاق می‌افتد. فرد در این زمان باید بتواند مراقبت‌های لازم را به عمل بیاورد تا در مرحله ترک و پرهیز باقی بماند و دچار لغزش نشود. برای این کار لازم است که بتواند عوامل درونی و بیرونی را که در تحریک او به مصرف نقش دارند شناسایی کند و به کمک روان‌درمانگر برای مواجهه درست با آنها برنامه‌ریزی نماید.

روش‌های ترک اعتیاد به مواد مخدر

در درمان و ترک اعتیاد به مخدرها با توجه به شرایط جسمانی و روانی فرد، روش‌های گوناگونی به کار می‌رود. روش‌های ترک اعتیاد به مواد مخدر عبارتند از:

1- درمان دارویی

2- مشاوره و روان‌درمانی

3- روان درمانی با استفاده از درمان‌های انگیزشی

4- گروه درمانی

5- خانواده درمانی

6- روش‌های بستری و بیمارستانی

7- استفاده از درمان‌های ترکیبی شامل دارو درمانی و مشاوره

1- درمان دارویی

داروهایی که در درمان و ترک اعتیاد به مواد مخدر استفاده می‌شود، مواردی مانند متادون، ب2 یا بوپرنورفین و نالترکسون را در بر می‌گیرد.

این داروها در واقع همان مناطق مغزی را که مخدرها تحت تأثیر قرار می‌دهند هدف قرار می‌دهند، با این تفاوت که شدت تأثیرگذاری کمتری نسبت به مخدرها دارند. این داروها باید در مقدارهای کاملاً مشخص و متناسب با وضعیت جسمانی فرد در مدت زمانی معینی مصرف شوند، تا به مرور مقدارهای آن کاهش یافته و به طور کامل قطع شود.

استفاده سرخود و یا رعایت نکردن دستورات پزشک در مصرف باعث می‌شود که تنها مواد دیگری را جایگزین مواد قبلی شود و اعتیاد همچنان ادامه داشته باشد. علاوه بر این مصرف همزمان داروهای ترک اعتیاد با مواد مخدر خطرات زیادی از جمله تشنج و حتی خطر مرگ را به همراه خواهد داشت.

2- روان‌ درمانی با استفاده از درمان شناختی-رفتاری

در این درمان به افراد کمک می‌شود تا بتوانند افکار و الگوی نادرست رفتارهای خود را پیدا کرده و متوقفشان کنند. همچنین درمانگر در درمان شناختی رفتاری مهارت‌های سازگاری را به فرد آموزش می‌دهد تا بتوانند روش‌های درست کنترل و مدیریت هیجانات ناخوشایند خود را بیاموزند. کنترل این هیجانات مانع از این می‌شود تا برای فرار از احساسات منفی خود به مصرف مجدد مواد پناه بیاورید.

3- روان‌ درمانی با استفاده از درمان‌های انگیزشی

وجود انگیزه برای ترک اولین قدم در درمان اعتیاد محسوب می‌شود. بدون انگیزه، بیمار هرگز برنامه درمانی خود را پیگیری نمی‌کند و ترک موفقیت‌آمیزی نیز نخواهد داشت. روش‌هایی مانند مصاحبه انگیزشی به ایجاد و افزایش انگیزه در مصرف‌کنندگان مواد کمک بسیاری می‌کند.

در درمان و ترک اعتیاد به مخدرها با توجه به شرایط جسمانی و روانی فرد، روش‌های گوناگونی به کار می‌رود. روش‌های ترک اعتیاد به مواد مخدر عبارتند از:

4- گروه درمانی

گروه درمانی به افراد کمک می‌کند تا بدانند که در این راه تنها نیستند و افراد دیگری نیز هستند که مشکلات مشابهی با آنها دارند. در این درمان فرد فرصت این را پیدا می‌کند که بتواند تجربه‌های بیماران دیگر در مورد شکست‌ها و موفقیت‌هایشان در مسیر ترک را بشنود و با چالش‌های پیش روی خود و راه‌حل‌های از میان بردن آنها بیشتر آشنا شود.

5- خانواده درمانی

نحوه برخورد خانواده‌ها با اعتیاد فرد و میزان حمایتی که از او می‌کنند در میزان موفقیت ترک اعتیاد تأثیر به سزایی خواهد داشت. به همین دلیل در خانواده درمانی تلاش می‌شود تا اطلاعات اعضای خانواده در مورد اعتیاد افزایش یابد و روابط آسیب‌دیده آنها با فرد درگیر در اعتیاد ترمیم و بازسازی شود. به این ترتیب از مشکلات بیمار در ترک کاسته شده و منابع حمایتی بیشتری کسب می‌شود.

6- استفاده از روش‌های بستری

به منظور سم‌زدایی و ترک اعتیاد، برخی از مراکز اعتیاد و بازپروری‌ها اقدام به بستری کردن فرد می‌کنند. تا هر لحظه علائم فرد مورد بررسی قرار بگیرد و در صورت نیاز درمان دارویی مناسب تجویز شود.

بسیاری از کمپ‌ها و بازپروری‌ها که در زمینه چالش‌های ترک اعتیاد فعالیت می‌کنند مرکزی غیرقانونی هستند و از خدمات مناسب برای ترک اعتیاد برخوردار نیستند. روش‌ها و برخوردهای غیر اصولی که در این کمپ‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد می‌تواند اثرات معکوسی داشته باشد و مسیر ترک را با دشواری‌های بیشتری رو به رو کند.

سایر مقالات:

لِعان یا مُلاعِنه چیست؟