نوشته‌ها

نحوه اجرای حکم مورد درخواست اعاده دادرسی

نحوه اجرای حکم مورد درخواست اعاده دادرسی

توقف اجرای حکم در صورت درخواست اعاده دادرسی

نحوه اجرای حکم مورد درخواست اعاده دادرسی قابلیت اعاده دادرسی (رسیدگی مجدد) مانع اجرای حکم نیست و به صرف درخواست اعاده دادرسي نسبت به حكم، اجراي آن متوقف نمي‌‌شود.

بر اساس ماده۴۳۷ قانون آیین دادرسی مدنی اگر قرار قبولي صادر شود در صورتي كه محكوم‌به (آنچه در موردش رأی صادر شده)، غير مالي مانند تخریب و قلع بنا، باشد، اجراي حكم متوقف خواهد شد.

اگر محکوم‌به مالي باشد و امكان دریافت تأمين و جبران خسارات احتمالي باشد به تشخيص دادگاه از محكوم‌له (کسی که رأی به نفع او صادر شده)، تأمين مناسب گرفته می‌شود و اجراي حكم ادامه مي‌يابد.

  • البته درخواست اعاده دادرسی دارای اثر انتقالي در محدوده جهت ادعا شده است، بدين معني كه دادگاه، در صورت فسخ و رد حكم مورد شكايت بايد مجدداً نسبت به امور موضوعي و حكمي رسيدگي و تصميم‌گیری نماید. البته عملیات اجرایی زمانی متوقف می‎گردد که حکم در حال اجرا باشد ولی در صورتی که حکم قبلاً اجرا شده، دادگاه تا صدور حکم اعاده دادرسی نباید در مورد اعاده (برگشت)‎ وضعیت عملیات اجرایی تصمیم‌گیری نماید.

همچنین دادگاه در این مورد نباید رأساً و بی‌واسطه اقدام نماید، بلکه با درخواست خواهان اعاده دادرسی، دادگاه دستور توقف اجرای حکم را می‎دهد. پس از توقف عملیات اجرایی تا معلوم شدن نتیجه قطعی اعاده دادرسی همچنان متوقف می‎ماند، مگر اینکه محکوم‎به مالی باشد و محکوم‎له درخواست ادامه‎ آن را بنماید که در این‎ صورت با دریافت تأمین، عملیات اجرایی ادامه می‎یابد.

نکات مهم نحوه اجرای حکم

فرض کنیم در پی طرح دادخواست مطالبه مبلغی حکم قطعی صادر و خوانده دعوی که محکوم به پرداخت آن شده است، به جهت جعلی بودن مستند دعوی درخواست اعاده دادرسی و رسیدگی مجدد نموده است.

روشن و بدیهی است، نحوه اجرای حکم مورد درخواست اعاده دادرسی حکم صادره مشروط به دریافت تأمین مناسبی است که بستگی به نظر دادگاه دارد. در واقع چنانچه عرفاً امکان جبران خسارت احتمالی ناشی از اجرای حکم باشد، دادگاه مکلف است ضمن دریافت تأمین مناسب مانند بازداشت و توقیف سند ملکی و یا حسب مورد معرفی ضامن از قبیل تعهد کارمند با تکیه بر فیش حقوقی وی، اجرای حکم را ادامه دهد.

اعاده دادرسی در امور کیفری

از آنجایی که اعاده دادرسی (رسیدگی مجدد) از روش‌های فوق‌العاده اعتراض به آرای صادره است، فقط با وجود جهات و دلایل خاصی امکان مطرح کردن این اعتراض نزد مراجع قضایی وجود دارد و در همه حال نمی‌توان این نوع اعتراض را طرح نمود.

جهات اعاده دادرسی در امور کیفری

براساس ماده 272 قانون آیین دادرسی کیفری، موارد اعاده دادرسي از احكام قطعي دادگاه‌ها اعم از اين كه حكم صادره به مرحله اجرا گذاشته شده يا نشده باشد، به قرار زير می‌باشد:

1- در صورتي كه كسي به اتهام قتل شخصي محكوم شده ليكن زنده بودن شخص در آن زمان محرز و مسلم شود و يا ثابت شود كه در حال حيات (زنده) است.

2- در صورتي كه چند نفر به اتهام ارتكاب جرمى محكوم شوند و ارتكاب جرم به گونه‌اي است كه نمي‌تواند بيش از يك مرتكب داشته باشد.

3- در صورتي كه شخصي به علت نسبت دادن جرمي محكوميت يافته و فرد ديگري نيز به موجب حكمي از مرجع قضايي ديگر به علت انتساب و نسبت دادن همان جرم محكوم شده باشد به طوري كه از تعارض و تضاد مفاد و محتوای دو حكم صادره، بي‌گناهي يكي از آن دو نفر محكوم احراز شود. (دریافتن)

4- جعلي بودن اسناد يا خلاف واقع بودن (دروغ بودن) شهادت شاهدان كه مبناي حكم صادر شده بوده است ثابت شود.

5- هرگاه پس از صدور حكم قطعي واقعه جديدي رخ دهد يا ظاهر شود يا دلايل جديدي ارائه شود كه موجب اثبات بي‌گناهي محكوم عليه (کسی که رأی به ضرر او صادر شده) باشد.

6- در صورتي كه به علت اشتباه قاضي كيفر مورد حكم متناسب با جرم نباشد.

7- در صورتي كه قانون لاحق مبتني بر تخفيف مجازات نسبت به قانون سابق باشد كه در اين صورت پس از اعاده دادرسي (رسیدگی مجدد) مجازات جديد نبايد از مجازات قبلي شديدتر باشد.

  • طبق تبصره ماده 272، گذشت شاكي يا مدعي خصوصي در جرائم غيرقابل گذشت بعد از صدور حكم قطعي موجب اعاده دادرسي نخواهد بود.

مقالات مرتبط:

اعاده دادرسی چیست؟

اعاده دادرسی چیست؟

اعاده دادرسی چیست؟

اعاده دادرسی چیست؟ در لغت به معنی بازگردانیدن است. اعاده دادرسی نیز به همین معناست، یعنی موضوعی که یک بار قضاوت شده و در مورد آن حکم صادر شده است، به دلایلی مجدداً مورد رسیدگی قرار می‌گیرد.

اعتراض به رأی امکانی است که در قوانین برای یکی از طرفین (خواهان و خوانده) یا هر دو طرف دعوی و یا برای افراد دیگری که طبق قانون حق اعتراض دارند و رأی به نفع آنها صادر نشده (محکوم علیه)، در نظر گرفته شده است.

اعاده‌دادرسی (رسیدگی مجدد) از جمله روش‌های فوق‌العاده شکایت از احکام است که راهی برای برگشت به دادگاه صادرکننده حکم قبلی محسوب می‌شود، با این هدف که دادگاه از رأی قطعی سابق خود بازگردد، چرا که شاکی مدعی است صدور آن رأی از روی اشتباه بوده و دلایل موجود اجازه نمی‌دهد که چنین حکمی بماند.

در حقیقت هدف از دادرسی، حفظ حق و اجرای عدالت است و در صورتی که در نتیجه دادرسی حکمی صادر شود که با خطا و اشتباه همراه باشد، تردیدی نیست که باید دوباره مورد رسیدگی قضایی قرار گیرد، بنابراین برای اینکه رأی دادگاه‎ها مصون و محفوظ از خطا و اشتباه باشد، اعاده دادرسی و رسیدگی مجدد پیش‎بینی شده است.

انواع اعاده دادرسی

اعاده دادرسی با توجه به نحوه‎ اقامه آن به دو نوع تقسیم می‌شود:

1- اعاده دارسی اصلی

برابر بند الف ماده 432 قانون آیین دادرسی مدنی، اگر متقاضی اعاده دادرسی به طور مستقل آن را درخواست نماید، این درخواست، اعاده دادرسی اصلی محسوب می‎شود. یعنی هرگاه بدون اینکه دعوایی در جریان رسیدگی باشد، یکی از طرفین دعوی (خواهان و خوانده) حکمی که سابقاً صادر شده است، درخواستی را به عنوان اعاده دادرسی مطرح کند، این درخواست، اعاده دادرسی اصلی خواهد بود که باید ضمن دادخواست به دادگاه صلاحیت‎دار تقدیم شود.

2- اعاده دادرسی طاری

طبق بند ب ماده 432 قانون آیین دادرسی مدنی، اعاده دادرسی طاری در ضمن دادرسی مطرح می‎شود، این در حالی است که در اعاده دادرسی اصلی پرونده‎ای در حال رسیدگی نیست تا ضمن آن اعاده دادرسی مطرح شود.

جهات درخواست اعاده دادرسی کدامند؟

استفاده از اعاده دادرسی (رسیدگی مجدد) بسیار محدود است، زیرا اعاده دادرسی به استحکام احکام صادره لطمه می‎زند و اعتبار احکام را سست می‎نماید، به همین دلیل تنها در مواردی که قانون تعیین کرده، قابل استفاده می‌باشد.

در جلسه دادرسی تنها به جهتی رسیدگی می‎شود که در دادخواست اعاده دادرسی ذکر شده است. بر اساس ماده 436 قانون آیین دادرسی مدنی، در اعاده دادرسی به جز آنچه که در دادخواست اعاده دادرسی ذکر شده باشد جهت دیگری مورد رسیدگی قرار نمی‌گیرد.

جهات اعاده دادرسی عبارتند از:

1- موضوع حکم، مورد ادعای خواهان نبوده باشد. مثلاً خواهان از دادگاه، صدور حکم تخلیه را درخواست نماید و دادگاه علاوه بر صدور حکم تخلیه، حکم به پرداخت اجرت‎المثل (دستمزد) صادر نماید.

2- حکم به میزان بیشتر از خواسته صادر شده باشد. مثلاً خواسته خواهان 10 میلیون تومان است اما دادگاه براساس نظر کارشناس حکم به پرداخت 15 میلیون تومان خسارت داده است. این جهت اعاده دادرسی در مواردی قابل تحقق است که خواسته پول رایج ایران، پول خارجی یا مالی کلی باشد. (مانند صد تن گندم یا سکه طلا) ارائه حکم مورد درخواست اعاده دادرسی دلیل تحقق این جهت اعاده دادرسی است.

3- وجود تضاد در مفاد و محتوای یک حکم که ناشی از استناد به اصول یا به مواد متضاد باشد. مثلاً دادگاه شرط ضمن عقد را نامشروع دانسته و در عین حال با استناد به ماده 237 قانون مدنی، خوانده را ملزم به انجام آن شرط کرده است.

4- حکم صادره با حکم دیگری در خصوص همان دعوا و اصحاب آن (خواهان و خوانده)، که قبلاً توسط همان دادگاه صادر شده است، متضاد باشد، بدون آن‎ که سبب قانونی موجب این مغایرت و اختلاف باشد.

5- طرف مقابل درخواست‎کننده اعاده دادرسی حیله و تقلبی به‎ کار برده باشد که در حکم دادگاه مؤثر بوده است. حیله و تقلب می‎تواند مصادیق و نمونه‌های متعددی داشته باشد، مانند اینکه خواهان کاری کند که شخصی غیر از خوانده به‎ عنوان خوانده در دادگاه حاضر شود و برخلاف واقع و حقیقت به صحت و درستی ادعاهای خواهان اعتراف نماید.

6- حکم دادگاه مستند به اسنادی بوده که پس از صدور حکم، جعلی و بی‌اساس بودن آنها ثابت شده باشد.

7- پس از صدور حکم، اسناد و مدارکی به دست می‎آید که دلیل حقانیت متقاضی اعاده دادرسی باشد و ثابت شود اسناد و مدارک مذکور در جریان دادرسی مکتوم و پنهان بوده و در اختیار متقاضی نبوده است.

سایر مقالات:

اگر حق طلاق با زن باشد مهریه تعلق میگیرد؟