درخواست اخذ به شفعه

درخواست اخذ به شفعه

درخواست اخذ به شفعه یک مورد حقوقی در بحث اموال و املاک می باشد که به طور شگفت انگیزی در میان مردم ناشناخته و گنگ می باشد. هر چند امور مالی و ملکی موضوع و مسئله ای عمومی است و اکثریت مردم در طول زندگی حتما یک یا چند بار با آن روبرو خواهند شد اما در این مورد به خصوص به جز حقوقدانان و وکلای فعال در این حوزه کسی از چند و چون آن مطلع نمی باشد. بنابراین اگر مایل به یادگیری و آشنایی با این مسئله هستید تا آخر مطلب ما را همراهی کنید.

تعریفی کلی از اخذ به شفعه

اخذ به شفعه یک نوع حق قانونی و حقوقی است که تحت شرایط خاص برای فرد در نظر گرفته خواهد شد. حال ممکن است این سوال پیش بیاید که این شرایط خاص کدامند. جواب این است که اگر دو نفر و نه بیشتر در یک ملک شریک باشند در صورتی که یکی از شرکا قصد فروش سهم خود را داشته باشد و بخواهد آن را به شخص دیگری واگذار نماید حق خرید آن سهم با شریک دیگر می باشد و قانون این حق را به او می دهد که در قبال پرداخت قیمت واقعی ملک صاحب تمام ملک شود.

نکات مهم و اساسی

در قانون مدنی کشور و در بندها و ماده های مختلف به طور مفصل به بیان این درخواست و چگونگی ایجاد حقی که طی آن برای فرد لحاظ خواهد شد پرداخته شده است. مهم ترین آن ها به قرار ذیل می باشند:

۱- این حق و درخواست تنها در مورد املاکی قابل اجرا است که دارای زمین باشند. بنابراین اگر ساختمان و یا آپارتمانی بدونه زمین آن در معرض فروش قرار داده شود مشمول این دادخواست قرار نخواهد گرفت.

۲- این دادخواست درباره مالکین ملکی که بیشتر از دو نفر باشند قابل اجرا نخواهد بود. در قانون به طور صریح به این مطلب اشاره شده است که این حق تنها برای شرکائی در نظر گرفته خواهد شد که تعداد نفرات تنها ۲ نفر باشند.

۳- شخص شریک ملک که قصد خرید سهم شریک خود را دارد باید مبلغی را که خریدار اولیه قادر به پرداخت آن بود به فروشنده سهم پرداخت نماید. این یک مورد به خصوص غیر قابل بحث است و فرد نمی تواند به  هر دلیلی مثلا به خاطر شراکتی که میان او و دیگری قرار دارد قیمت کمتری را پرداخت نماید.

۴- درخواست اخذ به شفعه حقوقی فقط زمانی اجرا خواهد شد که یکی از شرکا قصد فروش داشته باشند. در دیگر موارد مثل هدیه دادن و یا اجاره دادن این حق برای هیچ کدام از دو شریک لحاظ نخواهد شد.

۵- اجرای درخواست اخذ به شفعه و در نظر گرفتن این حق در صورتی که یکی از صاحبان ملک فوت شود به وارثان آن ها خواهد رسید اما با این تفاوت بزرگ که دیگر قادر نخواهند بود این حق را به اندازه سهم خود در ملک اجرا کنند. بلکه باید یک توافق جمعی در میان شریک اول و وارثان شریک دوم که فوت شده است حادث شود.

۶- شریکی که این حق برای او در نظر گرفته شده باید در اسرع وقت دادخواست مربوط به آن را اجرا نماید. در غیر این صورت حق از او سلب خواهد شد.

انواع دادخواست اخذ به شفعه

دادخواست اخذ به شفعه در موارد بخصوصی قابل اجرا می باشد که عبارتند از:

۱- در زمین کشاورزی، در مورد دادخواست و حقی که در زمین کشاورزی برای شرکا ایجاد می شود باید دانست که در صورتی که دو نفر در یک زمین کشاورزی شریک باشند و هر دو مالک به صورت مشاع باشند حتی اگر این شراکت به صورت مساوی نباشد باز هم این دادخواست را می توان در مورد یکی از آنها اجرا کرد. به شرطی که یکی از شرکا بخواهد سهم خود را به شخص ثالثی به فروشد.‌ لازم به ذکر است که این دادخواست زمانی قابلیت اجرا خواهد داشت که هر دو مالک در تمام قسمت ها و در ذره ذره ملک با هم شریک باشند. در این حالت هیچ کدام از مالکین نمی توانند بدون اجازه طرف دیگر قسمتی از زمین را جدا کرده و یا آن را بفروشد.

۲- در مزایده، با توجه به این که مزایده یک نوع قرارداد فروش می باشد و اخذ به شفعه نیز تنها در امور مالی قابل اجرا می باشد. بنابراین این حق در مزایده نیز قابلیت اجرا را خواهد داشت. اما این کار یک شرط دارد و آن این است که شریک متقاضی این دادخواست تمامی شرایط اجرا را داشته و یا آن را فراهم نماید.

۳- در آپارتمان، اگر دو نفر یک آپارتمان را بر روی یک قطعه زمین بنا کنند که تنها در ساختمان آن شراکت نموده باشند و زمین متعلق به یکی از آن ها و یا شخص دیگری باشد. در این صورت دیگر نمی توان از دادخواست مورد نظر استفاده کرد.

دادخواست اخذ به شفعه چگونه انجام خواهد گرفت؟

برای طرح و تنظیم دادخواست اخذ به شفعه بهتر است ابتدا به یک وکیل باتجربه و مجرب مشورت شود. زیرا همان طور که قبلا متذکر شدیم این مسئله یک مسئله حقوقی نسبتا پیچیده می باشد. سپس باید  اظهار نامه ای را به وسیله دادگستری و یا دفاتر خدمات قضایی به شخص فروشنده و خریدار سهم ارسال نماید. و در آن نارضایتی خود را از انجام این معامله و همچنین آمادگی برای خرید سهم شریک خود را به اطلاع آنان برساند.

مالک فروشنده قیمت پیشنهادی خود را به او اطلاع دهد. در صورتی که فروشنده سهم توجه به اظهار نامه و پیشنهاد دیگر شریک خود ننماید. طرف می تواند با مراجعه به مراکز قضائی دادخواستی را با عنوان مربوطه تنظیم کرده و آن را همراه با مدارک مورد نیاز تسلیم دادگاه نماید تا از راه قانونی این حق در مورد او اجرا شده و او به عنوان مالک شش دانگ ملک شناخته شود.

نکته: درخواست اخذ به شفعه یک نکته اختیاری وجود دارد که در صورت انجام آن می توان این اطمینان را در فروشنده ایجاد کند که او می تواند و قادر خواهد بود تا قیمت مورد نظر دانگ او را پرداخت نماید و این اقدام این است که پرینتی از حساب بانکی خود را ضمیمه اظهارنامه ای نماید که برای شریک خود ارسال خواهد کرد.

سایر مقالات مرتبط:

لایحه در خصوص الزام به فک رهن

لایحه در خصوص الزام به فک رهن

لایحه در خصوص الزام به فک رهن

لایحه در خصوص الزام به فک رهن یکی از راه های حقوقی برای طلب کردن حق خود از راه قانون می باشد که با کمک مراجع قضایی می توان این پروسه را انجام و نتیجه آن را حاصل نمود. این لایحه زمانی کاربرد دارد که شخصی ملک خود را در قبال گرفتن مبلغی به رهن گذاشته باشد و بعد از مدتی تمام بدهی خود را پرداخت کرده اما شخص وام دهنده حاضر به آزاد کردن ملک نباشد. در این حالت فرد می تواند چنین دادخواست و لایحه ای را تنظیم کرده و از شخص رهن گیرنده شکایت کند.

برای لایحه الزام به فک رهن چه نکاتی باید رعایت شود؟

نکات مهم و اساسی که باید در تنظیم لایحه در خصوص الزام به فک رهن مورد توجه بگیرند عبارتند از:

1-  اگر فردی قرار دادی را ببندد و در آن متعهد شود که ملک رهنی را آزاد نماید و با وجود گرفتن حکم دادگاه برای انجام این کار موفق به انجام آن نشود و در دادگاه به عنوان محکوم شناخته شده باشد می تواند قرارداد را فسخ نماید.

۲- این دادخواست را می توان برای مواردی همچون قرارداد مشارکت در ساخت و یا قرارداد بیع و یا غیره استفاده کرد.

۳- این دادخواست به عنوان یک خواسته حقوقی زمانی که مورد استفاده قرار می گیرد باید در دادگاه به طور صریح و روشن با عنوان اصلی ذکر شود. زیرا نمی توان از عنوان های دیگر مانند الزام به رفع موانع انتقال سند رسمی برای آن بهره گرفت.

۴- در صورتی که ملک در رهن بانک یا شخص حقیقی باشد نمی توان درخواست الزام مالک به طرح سند رسمی ملک یاد شده را درخواست نمود.

نکته: بر سر درستی و صحیح بودن این  مورد به خصوص در میان حقوقدانان و قضات اختلاف نظر وجود دارد. بعضی از آنان معتقدند که اولین اقدام باید دادخواست یاد شده را تسلیم دادگاه نموده و بعد از آن درباره الزام مالک نسبت به سند رسمی اقدامات لازم را انجام داد. این در حالی است که بعضی دیگر از این قضات معتقدند که هر دو اقدام را می توان به طور همزمان انجام داد.

۵- اگر فردی نسبت به موضوع در رهن قرار گرفتن ملک اعتراضی داشته باشد و معتقد باشد که سند رهن ملک از راه قانونی تنظیم نشده است و این کار قانونی نمی باشد می تواند درخواست باطل شدن سند رهن ملک را طرح کرده و آن را به مراجع قضایی ارجاع دهد. در این حالت نیازی به تنظیم دادخواست فک رهن نیست.

6- اگر فرد مدیون قبل از این که لایحه مذبور علیه او تنظیم شود کل بدهی خود را به شخص طلبکار پرداخت نماید شخص طلبکار نمی تواند برای از رهن خارج کردن ملک تقاضای دریافت مبلغ دریافتی را از او نماید.

7- گرفتن صورت مجلس تفکیکی، درخواست فک رهن و سایر موارد دیگر که مقدمات تنظیم سند رسمی می باشند را می توان در یک دادخواست و به صورت همزمان تسلیم مراجع قضایی نمود و هیچ ممانعتی برای این کار وجود ندارد.

8- اگر در این لایحه بانک طرف دعوا نباشد ممانعتی برای طرح دعوا وجود نخواهد داشت و امکان آزاد شدن ملک از رهن امکان پذیر خواهد بود.

9- در رهن قرار دادن یک ملک سبب از دست رفتن مالکیت برای مالک آن نخواهد شد. بنابراین فروش این ملک امکان پذیر بوده اما به شرطی که تا قبل از انتقال سند ملک را از رهن آزاد نماید.

10- در صورتی که خریدار از رهن ملک آگاه باشد و آن را قبول نماید مانعی برای خرید و فروش آن وجود ندارد و فروشنده می تواند با پرداخت بدهی خود ملک را آزاد نماید.

11- اگر برای گرفتن یک وام وثیقه های متعددی استفاده شده باشد تا هنگامی که کل وام و بدهی تسویه نشود امکان آزاد شدن کل وثیقه ها وجود نخواهد داشت.

12- اگر خریدار متعهد شود که کل مبلغ بدهی و رهن ملک را خواهد پرداخت. تا زمانی که این اقدام را صورت نداده است نمی تواند درخواست انتقال سند و تنظیم آن به نام خود را مطرح نماید.

لایحه در خصوص الزام به فک رهن به چند صورت قابل طرح می باشد؟

لایحه در خصوص الزام به فک رهن معمولا به دو صورت مستقل و ملزم به تنظیم بند رسمی قابل طرح می باشد.

۱- لایحه و دادخواست مستقل: در این حالت شخص وام گیرنده یا همان راهن متعهد می شود تا دین خود را در مدت زمان مشخص شده به شخص طلبکار پرداخت نماید تا به این وسیله بتواند مال و ملک خود را آزاد نماید. اگر راهن به تعهد خود عمل کرد و در مقابل طلبکار یا مرتهن به هر دلیلی از آزاد کردن ملک خودداری کند. شخص وام گیرنده می تواند چنین لایحه ای را تنظیم کند.

۲- لایحه ملزم به تنظیم سند رسمی: این نوع از دادخواست اغلب متوجه بساز بفروش ها و سازندگان املاک است. زیرا این سازندگان برای تکمیل پروژه خود نیازمند هزینه های بیشتری هستند بنابراین ملک را در گرو بانک قرار داده تا بدین وسیله موفق به گرفتن وام شوند. سپس ملک مورد نظر را در معرض فروش قرار داده و زمانی که با فرد خریدار به توافق رسیدند متعهد می شوند تا قبل از انتقال سند ملک را از رهن بانک در آورده و آن را به نام خریدار ثبت کنند. اگر به هر دلیلی این سازنده گان موفق به انجام این کار نشوند لایحه نام برده در مورد آن ها قابل اجرا خواهد بود.

تفاوت لایحه فک رهن با لایحه ابطال سند رهنی

در بسیاری مواقع اعتراض فرد نسبت به در رهن قرار دادن ملک است نه فک رهن. حال تفاوت لایحه در خصوص الزام به فک رهن با لایحه ابطال سند رهنی با ذکر مثالی بیان خواهیم کرد. فرض کنید شخصی خواهان خرید ملکی است و آن را به وسیله یک قرارداد عادی یا مبایعه خریداری کرده سپس فروشنده ملک مورد نظر را به رهن می گذارد. در این زمان خریدار مالک اصلی و ذینفع بوده و حق دارد نسبت به رهن قرار دادن ملک شکایت کرده و خواهان تنظیم لایحه ابطال سند رهنی شود. حال اگر قبل از فروش ملک در رهن بوده باشد بعد از عقد قرارداد خریدار می تواند از لایحه الزام به فک رهن استفاده کرده و به رهن آن خاتمه دهد.

مقالات مرتبط:

ابطال سند ملکی

ملک ورثه ای

ملک ورثه ای چیست و نکات قانونی که باید بدانیم چیست؟

به طور کلی زمانی که مالک ملکی فوت می کند، ملک به وراث وی انتقال می یابد. در این صورت چنین ملکی را ملک ورثه ای می نامند. در ادامه به جزئیات بیشتر در این زمینه و نکات کلیدی پیرامون مراحل خرید و فروش آن خواهیم پرداخت.

ملک ورثه ای چیست؟

املاک موروثی املاکی هستند که صاحب آن فوت شده است و مطابق با قوانین و مقررات به وراث شخص فوت شده رسیده است. به عبارت دیگر، هنگامی که مالک فوت می کند مطابق با قانون انحصار وراثت، ملک مورد نظر به واراث منتقل می شود، مگر آن که وصیت نامه رسمی تنظیم شده باشد یا شرایط خاصی برای ملک در نظر گرفته شده باشد، در این صورت ملک ورثه ای به شمار می آید. لازم به ذکر است در صورتی که بیش از یک وارث وجود داشته باشد، وراث نسبت به اموال به جای مانده از فرد فوت شده مالکیت مشاع دارند.

معاملات املاک موروثی چگونه است و باید به چه نکاتی توجه کرد؟

در معاملات ملک ورثه ای باید نکاتی را در نظر گرفت تا به شکلی صحیح صورت پذیرد. از جمله این نکات می توان به موارد زیر اشاره کرد:

احراز مالکیت

احراز مالکیت وراث در زمان خرید ملک ورثه ای یکی از مهم ترین موضوعاتی است که باید به آن پرداخته شود. به عبارت دیگر، چنانچه ملک مورد معامله از جمله املاک موروثی باشد، باید سند مالکیت به نام فردی باشد که فوت نموده است. در این میان گواهی انحصار وراثت مهم ترین مدرکی است که می توان به وسیله آن احراز مالکیت نمود. گواهی انحصار وراثت از سوی شورای حل اختلاف صادر شده و در آن نام ورثه و میزان ارث هر یک ذکر می گردد. لازم به ذکر است در زمان خرید ملک ورثه ای علاوه بر مشاهده گواهی انحصار وراثت و شناسنامه متوفی، احتمال وجود وراث دیگر نیز بررسی شود.

مبایعه نامه

چنانچه وراث متعددی وجود داشته باشد، تمامی آن ها باید مبایعه نامه را امضاء نمایند یا وکیلی به نیابت از آن ها در هنگام معامله حضور داشته باشد و مبایعه نامه را امضاء نماید. چنانچه بعضی از وراث سهم خود را بفروشند، اما 1 یا چند نفر دیگر از وراث مبایعه نامه ملک را امضاء نکرده و حاضر به فروختن ملک نشوند، خریدار تنها به وسیله دادگاه می تواند دیگر وراث را وادار به فروش نماید، زیرا وراثی که مبایعه نامه ی ملک را امضاء کرده اند، تنها نسبت به سهم خویش حق فروش دارند.

اموال صغیر

چنانچه بین وراث فرد صغیر ( کمتر از پانزده سال) وجود داشته باشد، طبق قانون تصرف در اموال او ممنوع و حق معامله ی آنان با قیم می باشد. به عبارت دیگر در این صورت لازم است برای فرد صغیر، قیم گرفته شود و جهت خرید املاک موروثی باید با قیم وی معامله شود. در نتیجه در صورتی که فرد صغیری در وراث باشد باید بررسی قیم‌نامه وی را هم به مراحل انجام معامله اضافه کرد.

به علاوه، طبق قانون قیم اجازه فروش اموال فرد صغیر را ندارد، مگر آنکه برای فروش اموال طفل صغیر از دادسرا مجوز بگیرد. خریدار ملک موروثی نیز این مجوز رسمی را در زمان معامله باید از قیم دریافت کند تا دچار مشکل نشود.

وصیت نامه

وصیت نامه می تواند به شکل عادی یا به شکل رسمی باشد و همه ی افراد نیز می توانند تا یک سوم اموال خود را وصیت نمایند. بنابراین، توصیه می شود پیش از هر کاری از وارثان پرسیده شود فرد فوت‌شده وصیت‌نامه ای در زمینه ملک مورد نظر دارد یا خیر. به عنوان مثال اگر قسمتی از ملک به فردی واگذار شده باشد، آن شخص در هنگام معامله ملک حتما باید حضور داشته باشد و اگر فرد از این مسئله بی اطلاع باشد برای او این امر دردسر ساز خواهد شد.

چه مدارکی را باید در هنگام خرید ملک ورثه ای از وراث دریافت کرد؟

برای آن که یک معامله به درستی صورت پذیرد باید به هنگام خرید ملک ورثه ای مدارکی را از جمله شماره و مشخصات و نیز مرجع صدور همه ی مدارک و مستندات از وراث دریافت شود. این مدارک عبارت اند از:

  • سند مالکیت ملک
  • شماره سریال
  • گواهی انحصار وراثت
  • در صورت وجود ورثه زیر سن قانونی، وجود قیم نامه الزامی است.
  • وصیت نامه
  • وکالت نامه
  • گواهی مالیات بر ارث
  • پایان کار شهرداری
  • ملک ورثه ای

چه نکات مهمی را باید در ارتباط با ملک ورثه ای در نظر گرفت؟

در هنگام معامله ملک ورثه ای باید نکاتی مهم و کلیدی را در نظر گرفت. این نکات به شرح زیر می باشند:

تنها قتل عمد باعث ارث نبردن قاتل از مقتول خود می شود و قتل های غیر عمد مانعی برای توارث نیست.

اموال مشمول مالیات، بعد از کسر دیون متوفی مثل مهریه تعیین می گردد.

فروش سهم الارث بقیه ی وراث بدون اجازه ی آن ها، انتقال مال غیر به محسوب شده و این انتقال باطل می باشد.

برای فروختن ملک ورثه ای، در حالتی که یک نفر از وراث اجازه ی فروش نداده و از خرید سهم دیگران نیز خودداری می نماید، باید به دادگاه مراجعه کرده و مجوز فروش را از آن جا دریافت نمود.

به هنگام معامله ملک ورثه ای سند ملک را بررسی کنید تا مطمئن شوید به نام فرد متوفی است.

در هنگام معامله گواهی انحصار وراثت را حتما بررسی کنید.

مبایعه نامه توسط تک تک وراث باید امضا شود.

وکلای وراث باید وکالت نامه رسمی و معتبر داشته باشند.

مفاصا حساب مالیات بر ارث را بررسی کنید.

خریدار املاک ورثه ای باید سهم هر یک از وراث را جداگانه بپردازد تا بعدا کسی مدعی نشود.

قیم نامه فرد صغیر را حتما بررسی کنید.

سایر مقالات:

مراحل دستور تخلیه ملک با وکیل و نحوه اقدامات قانونی

حق کسب و پیشه

حق کسب و پیشه چیست و چه نکات قانونی را باید درباره آن بدانیم؟

در صورتی که مستاجر یک ملک تجاری طی سال ‌ها فعالیت آن را به واسطه کسب و پیشه خاصی به شهرت رسانده باشد، می‌تواند بابت این تلاش خود حق کسب و پیشه طلب کند، حق کسب و پیشه جز دعاوی ملکی می باشد و با اعتماد به وکیل ملکی می توانید از استیفای کامل حقوق قانونی خود اطمینان خاطر داشته باشید.

در ادامه به جزئیات بیشتر در این زمینه خواهیم پرداخت.

حق کسب و پیشه چیست؟

به طور کلی حق کسب و پیشه به معنای شهرت تجاری و قدرت جذب مشتری توسط مستاجر یک ملک تجاری در طول مدت کسب و پیشه و تجارت در آن مکان تجاری است. به عنوان مثال، در صورتی که مستاجری یک مغازه خالی و بدون فعالیت تجاری را مدت دو تا سه سال اجاره کند و در این مدت با تبدیل این مغازه به یک اغذیه فروشی معروف یا یک فروشگاه برند، باعث ‌شود تا ارزش افزوده ویژه‌ای به آن مغازه اضافه شود، به آن تعلق می گیرد.

در این شرایط شاید بتوان تصور کرد مستاجر این حق را دارد تا پس از چند سال فعالیت تجاری در یک مکان خاص و ایجاد ارزش افزوده تجاری برای آن مکان، حقی را به عنوان حق کسب و پیشه در محل، از مالک مطالبه کند. حال سوالی که در اینجا مطرح می شود آن است که چگونه قابل مطالبه است؟

در پاسخ به این سوال می توان گفت قانون روابط موجر و مستاجر سال 1356 به تصویب رسید و بر اساس آن حق مستقلی را به نام حق کسب و پیشه برای مستاجر به رسمیت شناخت.

لازم به ذکر است این حق در نتیجه مرور زمان و کسب شهرت و اعتبار تجاری و کسب مشتری در یک مکان تجاری خاص، برای مستاجر ایجاد می‌شد. در حقیقت حق کسب و پیشه به واسطه اجاره ملک تجاری، خود به خود برای مستاجر ایجاد نمی شود، بلکه در صورت تلاش مستاجر برای کسب شهرت تجاری و جذب مشتری، در طول زمان ایجاد می‌ گردد.

گفتنی است میزان مشخصی ندارد؛ با این حال اگر در قرارداد اجاره حق واگذاری مورد اجاره به دیگری به مستاجر داده شده باشد، مستاجر می‌ تواند به موجب سند رسمی، مکان تجاری را به مستاجر دیگری اجاره دهد و در ازای این واگذاری، حق کسب و پیشه خود را مطالبه کند، اما اگر در قرارداد اجاره، حق واگذاری مورد اجاره به دیگری سلب شده باشد و مالک بخواهد ملک را تخلیه کند، در این صورت، در پایان قرارداد باید مبلغی را به عنوان این مورد تجارت به مستاجر پرداخت کند.

از سوی دیگر باید توجه کرد مطالبه حق کسب و پیشه بر اساس قانون سال 56 به رسمیت شناخته شده است، اما در قانون روابط موجر و مستاجر سال 1376 دیگر اشاره ‌ای نشده و تنها چیزی که قانونگذار دریافت و انتقال آن را مجاز دانسته، حق سرقفلی است.

حق کسب و پیشه و سرقفلی با یکدیگر چه تفاوتی دارند؟

روابط موجر و مستاجر از جمله مسایل قدیمی به شمار می رود که در بحث اجاره محل کسب و کار با ورود مسئله سرقفلی و پدیدهایی مانند حق کسب و پیشه پیچیده تر از قبل شده و اختلافات را نیز عمیق­ تر کرده است. به علاوه، عموما مفهوم سرقفلی و حق کسب و پیشه یکی پنداشته می شود، اما در حقیقت به لحاظ حقوقی و قانونی مفاهیمی مجزا هستند، از این روی در ادامه به بررسی تفاوت هریک از آنها خواهیم پرداخت.

سرقفلی در اصطلاح حقی محسوب می شود که تنها در روابط موجر و مستاجر محقق می شود. به عبارت دیگر، سرقفلی پولی است که در ابتدای عقد اجاره به هرعلتی، توسط صاحب ملک از مستاجر دریافت می­ گردد.

همچنین در صورتی که در ابتدای قرارداد اجاره، مالک مبلغی را به عنوان سرقفلی (اولویت دادن به مستاجر در واگذاری مکان تجاری به مستاجر به نرخ ثابت یا نرخ متعارف) مطالبه و دریافت کرده باشد، مستاجر هم حق دارد در صورت واگذاری ملک تجاری به مستاجر دیگری یا در پایان مدت قرارداد، این مبلغ را به نرخ روز از مالک دریافت کند، اما حق کسب و پیشه، مبلغ مشخصی ندارد و در همان ابتدای قرارداد میزان آن مشخص نیست.

علاوه بر این، سرقفلی به عنوان یک حق مالی، قابل توقیف از سوی طلبکار یا مراجع قانونی خواهد بود، در حالی که حق کسب و پیشه فاقد این عناصر بوده و محاسبه آن، در صورت استحقاق، تنها با نظر کارشناس رسمی و حکم دادگاه صورت می گیرد.

گفتنی است حق کسب و پیشه تنها اختصاص به همان مستاجر مستقر در ملک دارد و قابل انتقال به دیگران نیست.

آیا حق کسب و پیشه را می توان در قرارداد ساقط کرد؟

یکی از سوالاتی که عموما در این زمینه مطرح می شود آن است که  آیا می توان در اجاره نامه قید کرد که مستأجر حق دریافت حق کسب و پیشه را هنگام تخلیه ملک تجاری نداشته باشد؟

در پاسخ به این سوال می توان گفت اگر موضوع درباره مکان تجاری که مشمول قانون ۱۳۵۶ باشد پاسخ منفی است؛ زیرا حق کسب و پیشه یا تجارت حقی است که با تخلیه محل کسب به مستأجر تعلق می گیرد و این حق قبل از آن که ایجاد شود قابل اسقاط نیست و برای تحقق آن برخلاف حق سرقفلی نیاز به پرداخت وجهی به مالک نمی باشد.

بنابراین، اگر مکانی برای تجارت و کسب اجاره شده باشد و مستأجر هنگام تنظیم قرارداد وجهی به مالک نپرداخته باشد یا در قرارداد اجاره متعهد شود که در زمان تخلیه حق دریافت حق کسب و پیشه ندارد چنین شرطی قابل ترتیب اثر نیست. به این ترتیب، چنانچه موجر جهت تخلیه مستأجر به دادگاه مراجعه کرده باشد دادگاه ضمن صدور حکم تخلیه حکم به پرداخت حق کسب و پیشه را نیز صادر می نماید.

حق کسب و پیشه در مورد مکان های مختلف چگونه است؟

بانک ها

از آن جایی که بانک ها و مؤسساتی که نظیر بانک ها به عملیات تجاری مانند گشایش اعتبار، افتتاح حساب، عملیات برواتی و … می پردازند کارشان تجاری محسوب می شوند و حق مطالبه حق کسب و پیشه را دارند.

دفاتر وکالت، اسناد رسمی، مطب پزشکان و غرفه یا دکه های واقع در پایانه های مسافربری

اماکن مزبور و نظیر آنها جزء اماکن تجاری محسوب نشده و مشمول قانون روابط موجر و مستأجر مصوب ۱۳۵۶ نمی باشد. بنابراین، حقوق استیجاری و کسب و پیشه برای مستأجر و متصرف آن ایجاد نخواهد کرد.

داروخانه ها

در اینکه آیا داروخانه ها مشمول مقررات روابط موجر و مستأجر سال ۱۳۵۶ می شوند اختلاف نظر وجود دارد؛ عده ای معتقدند اگر داروخانه خارج از بیمارستان باشد و افراد عادی نیز بتوانند از داروخانه خریداری کنند با داشتن سایر شرایط تابع قانون روابط موجر و مستأجر سال ۱۳۵۶ خواهد بود ولی اگر داروخانه در داخل بیمارستان بوده و فروش دارو منحصر به بیمارستان باشد جزو بیمارستان محسوب شده و خارج از شمول مقررات قانون روابط موجر و مستأجر مصوب ۱۳۵۶ است و حق کسب و پیشه به آن تعلق نمی گیرد.

مدارس غیرانتفاعی

همان طور که مشخص است فعالیت مدارس غیرانتفاعی جنبه تجاری و سودآوری به مفهوم خاص کلمه ندارند و به همین دلیل مشمول مقررات سال ۵۶ نشده و تابع مقررات مربوط به اماکن مسکونی و شرایط مقرر در قرارداد هستند. با این حال، در مورد مهد کودک های خصوصی عده ای معتقدند از آنجایی که در قبال خدمات ارائه شده به کودکان ماهانه مبالغی از اولیای آنان دریافت می شود لذا محل کسب و درآمد مستأجر محسوب می شود و به همین جهت مهد کودک ها مشمول قانون مزبور هستند گرچه در این خصوص نظر مخالف هم وجود دارد.

دفاتر ترجمه رسمی

معمولاً در این مراکز به ازای دریافت وجه خدماتی به مشتریان ارایه می شود و از این جهت مشمول مقررات سال ۵۶ قرار بوده و محل کسب محسوب می شوند. بنابراین، حق کسب و پیشه به آنها تعلق می گیرد.

انبارها

اگر مکانی به عنوان انبار اجاره داده شده باشد بسته به مفاد قرارداد تنظیمی بین طرفین و نحوه استفاده از مکان مزبور می تواند مشمول مقررات قانون سال ۵۶ باشد. به عنوان مثال، در صورتی که انبار به منظور نگهداری وسایل و لوازم اضافی کسب و پیشه یا انبار تجاری اجاره داده شود مشمول مقررات حاکم بر اماکن کسب و پیشه است ولی اگر انبار به منظور نگهداری وسایل اضافی محل مسکونی باشد از شمول مقررات قانون سال ۵۶ خارج و تابع مقررات قانون مدنی و قانون روابط موجر و مستأجر مصوب سال ۱۳۶۲ خواهد بود.

در پایان لازم به ذکر است که دفاتر و اتحادیه های صنفی که محل انجام امور اداری اصناف است محل کسب و پیشه محسوب نمی شوند.

مقالات مرتبط:

دعاوی ملکی چیست

راه های فسخ اجاره

راه های فسخ اجاره

روش ها و راه های فسخ اجاره : امروزه بسیاری از افراد به دلایل مختلف مبادرت به تنظیم قرارداد اجاره می کنند. گذشته از این که برخی از این قراردادها در قالب رهن و اجاره تنظیم می شوند یا برای ملک مسکونی یا تجاری هستند، نیاز است تا با راه های فسخ اجاره آشنا شویم چرا که افراد اعم از موجر و مستاجر نیاز دارند در برخی از شرایط و طبق قانون مبادرت به فسخ قرارداد اجاره نمایند. به همین علت تصمیم گرفته ایم تا در این مقاله به بررسی راه های فسخ اجاره بپردازیم.

فسخ اجاره چگونه است؟

فسخ بدین معناست که می خواهیم یک قرارداد صحیح که منطبق بر شرایط صحت قراردادهاست را منحل نماییم اما باتوجه به اینکه قرارداد مورد نظر منطبق بر اصول حقوقی و قانونی است و یک قرارداد لازم می باشد نمی توان بدون استناد به یکی از خیارات یا بدون جلب رضایت طرف مقابل نسبت به این امر اقدام کرد. در همین ابتدای مقاله با برخی از اصطلاحات تخصصی مواجه شده ایم که نیاز به تعریف و تشریح دارند. این موارد عبارتند از:

موجر

فردی که ملک تجاری یا مسکونی را اجاره می دهد.

شرایط صحت قراردادها و راه های فسخ اجاره

اگر طرفین معامله یا قرارداد در زمان انعقاد آن دارای قصد و رضایت باشند و موضوع معامله نیز مشخص باشد ، معامله نیز مشروعیت داشته و همچنین طرفین نیز شرایط قانونی برای امضای قرارداد را داشته باشند معامله صورت گرفته مبتنی بر شرایط صحت قراردادهاست و باید به آن عمل نمود.

قرارداد لازم

قراردادی است که صرفاً به درخواست یکی از طرفین منحل نمی شود و می بایست به مفاد آن عمل نمود .

خیار

خیار اسم مصدر از باب اختیار است و به معنای حقی است که برای یکی از طرفین معامله ایجاد می گردد که به موجب این حق می تواند معامله یا قرارداد را فسخ نماید.

چگونه می توان قرارداد اجاره را فسخ کرد؟

از جمله راه های انحلال و بر هم زدن اجاره رضایت طرفین نسبت به این موضوع است. بنابراین اگر موجر یا مستاجر به هر دلیلی درخواست نماید تا قرارداد را منحل کنند اگر طرف مقابل رضایت دهد می توان آن را اقاله نمود اما فسخ قرارداد همیشه کار راحتی نیست و برای نیل به آن باید به موارد قانونی استناد کرد. بنابراین اگر طرف مقابل شما نسبت به فسخ بی میل است باید یکی از موارد ذیل را اثبات کنید تا بتوانید قرارداد اجاره را فسخ نمایید.

خیار تخلف شرط

اگر یکی از طرفین معامله به تعهد یا تعهدات خود عمل نکند طرف دیگر می تواند با استناد به خیار تخلف شرط آن قرارداد را فسخ نماید.

خیار تعذر تسلیم

اگر صاحب ملک نتواند ملک استیجاری را برای استفاده مستاجر آماده کند مستاجر حق دارد با استناد به این خیار، قرارداد را فسخ کند.

خیار عیب

اگر در ملک استیجاری عیب خاصی وجود دارد که استفاده مستاجر از آن را با مشکل مواجه می سازد می توان با استناد به خیار عیب قرارداد را فسخ نمود. دقت کنید که این عیب باید توسط مستاجر ایجاد نشده باشد. طبق قانون عیبی که بعد از عقد و قبل از تحویل گرفتن عین مستأجره به وجود آید، موجب خیار است. اگر عیب ایجاد شده در مدت اجاره باشد قرارداد نسبت به قبل از بروز عیب صحیح و نسبت به بعد از آن حق فسخ دارد.

خیار شرط

طبق این خیار یکی از طرفین یا شخص ثالث حق فسخ اجاره تا زمان معین را دارد. تفاوت این خیار با خیار تخلف شرط این است که در خیار تخلف شرط، تعهداتی بر عهده طرفین مقرر می گردد و حق فسخ در صورت عدم انجام تعهدات ایجاد می گردد اما خیار شرط حق فسخ را در ماهیت خود دارد و نیازی به اجرا یا عدم اجرای تعهد از جانب یکی از طرفین یا شخص ثالث ندارد.

خیار رویت

خیار رویت یکی از راه های فسخ اجاره توسط مستاجر است. اگر ملک استیجاری بعد از رویت توسط مستاجر دارای ویژگی های تعیین شده از جانب موجر نباشد می تواند منجر به فسخ اجاره گردد.

خیار تخلف وصف

این خیار نیز شباهت بسیار زیادی به خیار رویت دارد و یکی از راه های فسخ اجاره توسط مستاجر می باشد بدین شکل که چنانچه وصف خاصی در عین مستأجره ذکر شده باشد و بعداً مشخص گردد مورد اجاره فاقد آن وصف است برای مستأجر حق فسخ به وجود می آید.

دقت کنید که مواردی همانند عدم پرداخت اجاره بها و … نیز در زمره مواردی قرار دارد که منجر به فسخ قرارداد اجاره می شوند اما همه این موارد در قالب یکی از خیارات فوق قابل بررسی است. به عنوان مثال اگر مستاجر تعهد کند هر ماه در زمان مشخصی، مبلغ خاصی را به عنوان اجاره بها پرداخت کند و به آن عمل نکند به علت تخلف از شرط مقرر، حق فسخ معامله را برای موجر ایجاد خواهد کرد.

مقالات مرتبط:

دعاوی ملکی چیست

مراحل دستور تخلیه ملک

مراحل دستور تخلیه ملک با وکیل و نحوه اقدامات قانونی

مراحل دستور تخلیه ملک بر خلاف تصور بسیاری از مردم به هیچ وجه پر هزینه و زمان بر نیست. تنها ده روز کافی است تا در صورت اثبات پایان زمان تخلیه و عدم تمدید قرارداد اجاره، دستور تخلیه ملک از جانب مرجع ذی صالح صادر شده و عملیات اجرایی نیز صورت گیرد. در این مقاله تصمیم گرفته ایم به بررسی تفاوت حکم تخلیه و دستور تخلیه پرداخته و سپس مراحل دستور تخلیه را از آغاز تا انتها بیان کنیم.

تفاوت دستور تخلیه و حکم تخلیه

بسیاری از مردم دستور تخلیه را با حکم تخلیه اشتباه می گیرند به همین علت زمانیکه با مستاجر خود به مشکل قانونی برخورد می کنند قید درخواست تخلیه را زده و سعی می کنند شخصا این مسئله را حل و فصل کنند این درحالیست که دستور تخلیه و حکم تخلیه با یکدیگر متفاوت هستند.

مراحل دستور تخلیه ملک با وکیل

حکم تخلیه :

برای زمانی که مستاجر شما یکی از شروط مندرج در قرارداد را رعایت نمی کند یا از دیدگاه قانون ضرورتی برای تخلیه فوری ملک احساس نمی شود از دادخواست حکم تخلیه نام می برند که اصولاً زمان زیادی را به خود اختصاص می دهد تا به مرحله صدور حکم برسد.

دستور تخلیه :

زمانیکه مدت اجاره نامه به اتمام رسیده است و شما نیز قراداد مربوطه را تمدید نکرده اید می توانید دستور تخلیه بدهید. در این شرایط صرفاً اجاره نامه چک می شود که آیا مدت اجاره پایان یافته است یا نه؟

در صورت اتمام اجاره نامه، پرونده دستور تخلیه تشکیل شده و به شعبات مورد نظر ارجاع داده می شود. تنها ده روز کافی است تا دستور تخلیه را دریافت کنید.

مرحله اول دادخواست دستور تخلیه است

برای اینکه درخواست خود را تکمیل کنید باید به شورای حل اختلاف محل وقوع ملک استیجاری مراجعه نمایید. در آنجا به بخش تشکیل پرونده رفته و بعد از ارائه مدارک لازم (کارت شناسایی، اجاره نامه و وکالت نامه در صورت انجام امور به صورت نمایندگی) پرونده شما چک می شود و به یکی از شعبات موجود در شورای حل اختلاف جهت رسیدگی ارجاع داده می شود.

مرحله دوم پرداخت ودیعه است

یکی از مهمترین مراحل دستور تخلیه ملک، پرداخت ودیعه به صندوق دادگستری است تا بعد از اجرای دستور به مستاجر پرداخت گردد. البته از این مبلغ می توان به میزان اجرت المثل (اجاره روزهایی که مستاجر بدون قرارداد در ملک مربوطه بوده است) کسر نموده و به صاحب ملک تقدیم نمود.

مرحله سوم رسیدگی به پرونده است

در این مرحله نیازی به حضور مستاجر نیست و اصولاً از وی نیز برای ادای توضیحات دعوت به عمل نمی آید. بنابراین شعبه شورای حل اختلاف در همان روز اول و یا در یکی از روزهای آتی به پرونده شما رسیدگی کرده و بعد از بررسی مشخصات آن از جمله اتمام تاریخ قرارداد، عدم تمدید آن و امضای دو شاهد در ذیل اجاره نامه نسبت به صدور دستور تخلیه اقدام می نماید. لازم است بدانید که در این زمینه تفاوتی میان اجاره نامه های رسمی و غیر رسمی نیست و قراردادهای عادی نیز به شرط امضا توسط طرفین و دو شاهد کفایت می کند.

مرحله چهارم دریافت دستور تخلیه است

در این مرحله از مراحل دستور تخلیه باید دستور قید شده در برگه رسمی را از منشی شعبه دریافت کرده و آن را به همراه سایر مدارک خود به اجرای احکام ارسال نمایید. بیشترین میزان اتلاف وقت به این مرحله اختصاص دارد. ممکن است چند روز طول بکشد تا اجرای احکام پرونده شما را در دستور کار قرار دهد که شامل ارسال ابلاغیه برای مستاجر و یک زمان سه روزه (72 ساعت) برای تخلیه ملک است. این برگه از طریق کلانتری به محل زندگی مستاجر ارسال می گردد.

مرحله پنجم تخلیه ملک از طریق اجرائیات است

ممکن است پرونده در مرحله قبل به اتمام برسد و مستاجر نسبت به تخلیه ملک اقدام نماید اما وی می تواند در این مدت به شورا مراجعه کرده و با ذکر شرح حال خود درخواست وقت بیشتری داشته باشد. دراین شرایط اصولاً شورا نیز از صاحب ملک درخواست می کند تا وقت بیشتری به مستاجر بدهد اما اگر مستاجر نتواند دلیل قانع کننده ای برای ماندگاری خود در ملک مربوطه ارائه دهد اجرائیات وارد عمل شده و نسبت به تخلیه ملک اقدام می کنند.

مقالات مرتبط:

ابطال سند ملکی

دعاوی ملکی

دعاوی ملکی چیست

وکیلی که در زمینه دعاوی ملکی متخصص می باشد را وکیل ملکی می گویند. دعاوی ملکی عنوانی برای مجموعه ای از دعاوی است که به طوری به موضوع ارتباط بین اموال غیر منقول و انسان ارتباط دارد. اموال غیر منقول هم اموالی است که امکان جابجایی و نقل مکان ندارد از قبیل خانه، زمین و …

خصوصیات وکیل ملکی متخصص در امور دعاوی ملکی

  1. یکی از مهم ترین معیارهای تشخیص وکیل ملکی با تجربه و خوب، میزان تجربه کاری وی است.
  2. معیار دیگر وکیل ملکی با تجربه دانش حقوقی و تسلط علمی او در زمینه های گوناگون حقوقی، کیفری و ثبتی امور املاک، اراضی و مستغلات است و باید ضمن آشنا بودن با قوانین و مقررات مربوطه، با رأی وحدت رویه دیوان عالی کشور، رأی وحدت رویه دیوان عدالت اداری، نظریات مشورتی اداره حقوقی قوه قضاییه، نظریات اساتید برجسته علم و حقوق روش های مرسوم محاکم و دادگاه های کشور هم آشنایی کافی داشته باشد.

مواردی که وکیل ملکی در آن تجربه دارد:

  • رأی دادگاه های بدوی و تجدیدنظر،
  • رأی اصراری،
  • نظریه های مشورتی،
  • رأی وحدت رویه،
  • نمونه دادخواست و معرفی دعوا،
  • نشست های قضایی،
  • رأی شعب دیوان عالی کشو،

در این زمینه و علاوه بر تمام موارد گفته شده در پرونده های ملکی در ابتدا یک وکیل ملکی باید وکیل قراردادها باشد چون که رابطه نزدیک این دو و نیازی که وکیل ملکی به خواندن تخصصی قرارداد دارد غیر قابل انکار است.

بیشترین دعاوی ملکی کدام است؟

وکیل پایه یک به عنوان وکیل ملکی با تجربه بیشتر با دعاوی و پرونده های زیر سرو کار دارد:

  1. الزام به تنظیم سند رسمی

آخرین مرحله فروش و انتقال رسمی ملک، حضور دو طرف در دفاتر اسناد رسمی و تنظیم سند رسمی است که به طور معمول فروشندگان به علت های مختلف از انجام آن خودداری می کنند.

در این صورت خریدار یا وکیل ملکی با مراجعه به مراجع قضایی، فروشنده را وادار به تنظیم سند رسمی می نماید. در پایان در صورتی که مالک حاضر به امضای سند انتقال به نام خریدار نشود، دادگاه سند انتقال را در دفتر اسناد رسمی به نام خریدار امضا می نماید.

برای مشاوره با وکیل ملکی خبره و با تجربه به کجا مراجعه کنیم؟

وکلای پایه یک خبره، با سابقه درخشان در ارائه مشاوره های حقوقی و انجام پرونده های بسیار سخت دعاوی املاک، اراضی، مستغلات و آپارتمان ها، بهره مندی از دانش و علم روز، آشنایی کافی با قوانین و مقررات مربوطه، روش های مرسوم دادگاه ها و به پشتوانه رزومه ای قوی، بدون تردید بهترین و مطمئن ترین انتخاب شما موکلین محترم در امور دعاوی ملکی، خدمات حقوقی و ثبتی، مشاوره و وکالت در پرونده های ملکی، حقوقی، کیفری و دیگر پرونده های شما کاربران با موضوعات گوناگون هستند.

  1. حکم تخلیه در دعاوی ملکی

 اجاره عقدی است که موجب آن مستاجر مالک منافع عین مستاجره می شود و به تبع آن می تواند در آن هر گونه دخل و تصرفی کند. در صورتی که بعد از اتمام مدت قرارداد اجاره، مستاجر بدون تمدید قرارداد از تخلیه ملک خودداری کند صاحب ملک می تواند برای گرفتن حکم تخلیه اگر ملک منزل مسکونی باشد به شورای حل اختلاف محل وقوع ملک و اگر ملک تجاری باشد به دادگاه عمومی محل وقوع ملک مراجعه کند.

  1. خلع ید

دعاوی خلع ید، به آن دسته از دعاوی گفته می شود که در آن مالک از متصرف غیر قانونی ملک خود شکایت کرده و از مراجع قضایی تقاضای خلع ید متصرف از ملک را دارد. در دعاوی خلع ید، متصرف اول به صورت قانونی و قراردادی و با اجازه مالک به انتفاع از ملک می پردازد ولی بعد از تمام شدن مهلت از قبل تعیین شده، از باز پس دادن ملک به مالک خود امتناع کرده و به صورت غیر قانونی به تصرف ملک ادامه می دهد.

  1. تصرف عدوانی

 دعاوی تصرف عدوانی چه در بعد کیفری و چه در بعد حقوقی از جمله دعاوی ملکی رایج می باشد.

  1. الزام به تحویل مبیع

 فروشنده وظیفه دارد بعد از فروش ملک به مشتری، مبیع را به او تحویل دهد، ولی در مواردی فروشنده از این کار اجتناب می کند، خصوصا در مواقعی که زمانی بین وقوع معامله و تنظیم سند رسمی وجود داشته باشد. هنگام برخورد با این مشکل خریدار می تواند با کمک وکیل ملکی، اقدام به طرح دعوای الزام به تحویل مبیع علیه فروشنده کرده و از این روش اقدام به دریافت ملک خریداری شده خود کند.

  1. رفع مزاحمت

دعوی رفع مزاحمت هم از دسته دعاوی تصرف است که در آن، متصرف ملک از مزاحم در تصرف خود شکایت می کند و به این ترتیب، به رفع مزاحمت او اقدام می نماید.

برای مشاوره با وکیل ملکی خبره و با تجربه به کجا مراجعه کنیم؟

وکلای پایه یک خبره و با تجربه، با سابقه درخشان در ارائه مشاوره های حقوقی و انجام پرونده های بسیار سخت دعاوی املاک، اراضی، مستغلات و آپارتمان ها، بهره مندی از دانش و علم روز، آشنایی کافی با قوانین و مقررات مربوطه، روش های مرسوم دادگاه ها و به پشتوانه رزومه ای قوی، بدون تردید بهترین و مطمئن ترین انتخاب شما موکلین محترم در امور دعاوی ملکی، خدمات حقوقی و ثبتی، مشاوره و وکالت در پرونده های ملکی، حقوقی، کیفری و دیگر پرونده های شما کاربران با موضوعات گوناگون هستند.

مقالات مرتبط:

ابطال سند ملکی

ابطال سند ملکی

ابطال سند ملکی

سند ملکی چیست؟

ابطال سند ملکی سند ملکی سندی رسمی و قانونی است که سازمان ثبت اسناد و املاک صادر می‎کند و جزء اسناد رسمی می‌باشد. بنابراین سند ملکی در هر شرایطی که باشد، از اعتبار قانونی برخوردار است.

دلایل ابطال سند ملکی

  • طبق ماده 190 قانون مدنی، عدم تحقق شرایط صحت و درستی قرارداد خرید و فروش یکی از دلایل بی‌اعتباری سند ملکی است، مانند: عدم مالکیت فروشنده، جعل سند انتقال مالکیت، عدم اهلیت یکی از دو طرف معامله کننده، نبود امضای خریدار یا فروشنده در اسناد که به اصالت سند ملکی خدشه وارد می‎کند.
  • اگر رأی هیأت نظارت موضوع ماده ۱۴۷ قانون ثبت باطل شود، سند انتقال موضوع آن هم باطل است.
  • عدم تطابق سند با قوانین ثبتی
  • صادر شدن سند ملکی معارض
  • وجود اشتباه در سند ملکی
  • ثبت زمین‌های مربوط به فوت شدگان توسط افراد سودجو
  • صدور سند برای اموال عمومی و املاک موقوفه (بخشیده شده)

در صورتی که یکی از موارد ابطال سند وجود داشته باشد، خواهان می‎تواند با تنظیم دادخواست ابطال سند رسمی ملکی از طریق مراجعه به دفاتر خدمات الکترونیک قضایی، نسبت به ابطال سند ملکی اقدام نماید. در این‎ صورت سند ملکی با حکم دادگاه باطل می‎شود.

ابطال سند ملکی بدون مراجعه به دادگاه

  • گاهی سازمان ثبت اسناد و املاک کشور می‌تواند بدون حکم دادگاه اقدام به ابطال سند و ثبت مالکیت نماید. این شرایط هنگامی صلاحیت و اعتبار خواهد داشت که طبق درخواست مراجع قانونی باشد.
  • گاهی اداره ثبت اسناد و املاک کشور می‌تواند سند مالکیت معارض را بدون مراجعه به دادگاه ابطال نماید.
  • هرگاه ملک در واقع مساحت کمتری نسبت به آن چه که در سند ثبت شده است دارد و شخص بدون توجه به این مسئله سند را امضا کرده‌ باشد در چنین مواقعی شخص می‌تواند بدون مراجعه به دادگاه از اداره ثبت دستور ابطال سند ملکی را دریافت نماید.
  • طبق ماده 25 قانون ثبت اختیار ابطال یا اصلاح سند مالکیت به هیأت نظارت سپرده شده است.

شرایط و مدارک لازم

ابطال سند ملکی نیازمند طرح دعوا در محاکم دادگستری است و موضوع آن بی‌اثر کردن یک یا چند سند ملکی است.

سند ملکی ممکن است به درخواست صاحب ملک و یا بنا به حکم دادگاه و گاهی با انتقال مالکیت یا هر دلیل دیگری باطل شود و ارزش خود را از دست بدهد.

خواهان بطلان سند ملکی، باید در تنظیم دادخواست خود شرایط زیر را رعایت نماید:

1- خواهان باید در دادخواست خود به طور دقیق تمام مشخصات کامل سند را اعم از سند مالکیت یا غیره اعلام کند که شامل: اطلاعات شخصی مالک فعلی سند رسمی و مالک جدید، مشخصات ملکی مندرج در سند مالکیت، شماره پرونده ثبتی، نحوه ابطال سند مالکیت قبلی و شماره و تاریخ مستند ابطال است.

2- اگر سند رسمی قبل از این نیز باطل شده است، باید به پرونده ثبتی ضمیمه و پیوست شود. دادخواست خواهان نیز پس از انجام تشریفات، باید به صورت بخشنامه‎ای به دفاتر اسناد رسمی ارسال شود تا ابطال سند رسمی اولیه صورت بگیرد.

3- در بخشنامه باید مشخصات کامل ملک، مالک، تاریخ مستند ابطال سند، شماره سند، امضای مسئول مربوطه و… نوشته شود.

4- خواهان باید مبالغ تعیین شده توسط دادگاه را پرداخت کند مانند پرداخت قیمت دفترچه سند رسمی ملک

5- خواهان باید برای احراز و تشخیص هویت، کپی برابر با اصل تمام مدارک شناسایی خود را به دادگاه ارائه نماید و از آنجا که احراز هویت متقاضی یکی از مراحل اصلی برای ابطال سند است، بررسی و تطبیق این مدارک توسط کارشناس مربوطه انجام خواهد شد.

پس از انجام این مراحل، دادگاه پرونده را در قسمت بایگانی نگهداری می‎کند و رسید آن را به متقاضی می‎دهد.

مقالات مرتبط:

خرید ملک وقفی